در ماجرای حضور یا عدم حضور جناب خان در «خندوانه» حق با چه کسی است، رامبد جوان و محمد بحرانی یا سعید سالارزهی؟
کد خبر: ۱۳۹۲۸۴
به گزارش ایران اکونومیست؛ نکته ملموس فصل چهارم برنامه «خندوانه» عدم حضور جناب خان است. از قضا خالق یا مالک جناب خان تصمیم گرفته که دیگر با برنامه «خندوانه» همکاری نکند. همین تصمیم باعث به وجود آمدن حواشی زیادی شده است. افکار عمومی و تلویزیون بارها تمایل خود را مبنی بر حضور این عروسک در برنامه ابراز کردهاند، اما به توافق نرسیدن سالارزهی در یک سوی ماجرا و در سوی دیگر رامبد جوان و محمد بحرانی موجب شده فعلا خبری از جناب خان در برنامه نباشد.
پرسش اینجاست که در چنین مواردی چه کسی صاحب حق است یا به شکلی دقیقتر هر طرف در این زمینه چند درصد حق و سهم دارند؟
کامبیز نوروزی حقوقدان سرشناس برای صحبت در گفتوگویی به پرسشهای سایت خبری «سینماسینما» در این باره پاسخ داده است. او اعتقاد دارد سعید سالارزهی مالک بی چون و چرای عروسک «جناب خان » است و میتواند درباره آن هر تصمیمی اتخاذ کند.
موضوعی که این روزها در مورد برنامه «خندوانه» خبرساز شدن حاضر نبودن عروسک جناب خان در فصل جدید است. این واکنش اغلب مخاطبان برنامه را به همراه داشته است. آنان عقیده دارند «جناب خان » به هر ترتیبی که شده باید در این برنامه حضور پیدا کند. شما به عنوان یک حقوقدان این وضعیت را چطور ارزیابی میکنید؟
موضوعی که باید بیش از هر چیز دیگری به آن توجه داشته باشیم، این است که آفرینندگان آثار فکری و هنری مالک مادی و معنوی اثر مورد نظر هستند. این یک تعریف ساده و واضح است که در قوانین حمایت از حقوق مولفان و مصنفان آمده است. علاوه بر این، جزئی از قواعد حقوقی نیز محسوب میشود، البته در برخی از آثار فرهنگی و هنری میتوان خالق اثر را شاناسایی کرد و او را به عنوان مالک در نظر گرفت. برای مثال نویسنده یک رمان مالک حقوقی و معنوی آن رمان است. مگر اینکه اثرش را با تصمیم خود به شخص دیگری واگذار کند، اما درباره برخی از آفرینشهای هنری کمی دچار نقص قانون هستیم. دلیل این نقص تازگی موضوع و پیچیدگی فرآیند خلق اثرهنری است. در این شرایط مالک با دشواریهای زیادی مواجه میشود. شخصیتهای عروسکی در انواع فیلمها یا سریال ها عموما از سوی یک گروه خلق میشوند. یک عروسک دارای شکلی فیزیکی است که بر اساس سفارش و پیچیدگیهای خاص به فرآیند تولید میرسد. در این میان کسانی هستند که در نقش آفرینی این عروسک تاثیر میگذارند. البته عروسکگردان و کسی که صدای آن را میپذیرد جزو مهمترین عناصر سازنده عروسک نیز محسوب میشوند.
پرسشی که این روزها بیش از هر چیز دیگری ذهن افکار عمومی را به خود جلب کرده این است که اصلا در ایران سازمان یا نهادی وجود دارد که شخصی بتواند در آن عروسکی را ثبت کند؟ اصلا سازو کار قانونی نسبت به موضوع مورد نظر وجود دارد؟
الزاما نیازی به ثبت آن نیست. عروسک به عنوان یک اثر هنری ناخوداگاه مشمول قوانین حمایتی مولفان و مصنفان میشود. برای مثال کسی که یک تابلوی نقاشی را خلق می کند آن اثر را در جایی به ثبت نمیرساند. اما طبق همان حقوق مولفان و مصنفان کسی اجازه کپی برداری و ادعای مالکیت نسبت به آن اثر را ندارد. درباره عروسک هم همین قاعده وجود دارد.
آیا مرجع قانونی خاصی برای رسیدگی به چنین موضوعاتی وجود دارد؟ اکنون افکار عمومی و تمام کسانی که نسبت به این موضوع حساس هستند میخواهند بدانند عروسکی مانند جناب خان اکنون از لحاظ قانونی در چه وضعیتی قرار دارد؟ موضوع قابل توجه این است که تلویزیون به عنوان یک سازمان قدرتمند چگونه تا به این لحظه نتوانسته درباره حضور نداشتن عروسک جناب خان در برنامه «خندوانه» موضعی داشته باشد؟
مهمترین پرسش این است که ما در گام اول باید خالق اثر را بشناسیم و مشخص کنیم که چه کسی مالک و خالق اثر مورد نظر است. یعنی کسی که این عروسک را تهیه کرده و سفارش ساخت آن را داده است چه شخصی بوده است. پس نقش اصلی را کسی که عروسک را سفارش داده بازی میکند و بعد از آن است که عروسک با صدا زنده میشود و شخصیت پیدا میکند. اینجا چه کسی مالک اثر است؟ آیا کسی که سفارش ساخت عروسک را داده مالک است؟ یا کسی که به آن صدا و شخصیت میبخشد؟ یا حتی کسی که آن را در روی صحنه میچرخاند؟ همه این عوامل روی حقوق مادی و معنوی عروسک تاثیرگذار هستند و سهمی دارند. البته به اعتقاد من حقوق اصلی یا مادی و معنوی یک عروسک به کسی که آن را سفارش داده است تعلق میگیرد. کسانی که صدا روی عروسک میگذارند حقی نسبت به حقوق مادی اثر ندارند.
اکنون عروسک محبوبی مانند «جناب خان » بدون صدا و حرکت ارزش خاصی دارد؟ دوستانی که به این اثر شخصیت و صدا میبخشند چه جایگاهی دارند؟
قطعا در کارهای عروسکی عنصر صدا بسیار مهم است. برای مثال زیزی گولو، فامیل دور یا کلاه قرمزی را با صدا و تصویری که از آنها داریم به یاد میآوریم. نکته ویژه تمام این آثار به صدایی که دارند معطوف میشود. اگر صدای این شخصیت ها وجود نداشته باشد اصلا تمام محبویت و جذابیت این عروسکها از بین میرود.
صدا روی مالکیت اثر تاثیر می گذارد؟
به هیچ عنوان در مالکیت تاثیر نمیگذارد. بلکه صدا در میزان موفقیت شخصیت عروسک تاثیر میگذارد. برای مثال عناصر زیادی برای خلق یک فیلم تاثیرگذار هستند. شاید بتوان گفت که ۴۰ صنف این میان تاثیرگذار هستند. کیفیت کار دوستان در نتیحه فیلم تاثیرگذار است، اما هیچ کدام از این افراد با توجه به میزان تاثیرگذاری که دارند مالکیتی نسبت به حقوق مادی اثر ندارند.
پس برای همین هم هست که دست اندرکاران برنامه «خندوانه» و تلویزیون تا به این لحظه نتوانستهاند حضور این عروسک در برنامه را عملی کنند؟
دقیقا همین طور است.
چرا در مورد حوزههای دیگر فرهنگی و هنری حقوق مولف به این روشنی نیست؟ برای مثال می توان به موسیقی حق کپی و رایت و مسائل دیگر اشاره کرد که در این باره به هیچ عنوان جوابگو نیستند؟
ببینید در این جا مدعی خصوصی به صورت واضح موضعاش را اعلام کرده است.درباره موسیقی هم اگر خالق اثر به صورت رسمی به صدا سیما ابراز کند که دیگر از آثار او استفاده نکنند به احتمال فراوان تلویزیون این کار را نخواهد کرد. برای مثال استاد شجریان از سالها پیش به تلویزیون اعلام کرد که دیگر صدای او را پخش نکنند و این کار را نیز ادامه ندادند. مالک مادی و حقوقی جناب خان نیز رسما به برنامه خندوانه اعلام کرده که به هیچ عنوان ادامه همکاری نخواهد داد. طبیعتا اینجا اگر برنامه خندوانه بدون اجازه مالک اثر از این عروسک استفاده کند. مالک این حق را دارد که با طرح شکایت در دادگستری موضوع را پیگیری کند.
اگر چنین موضوعی تحقق یابد و از عروسک جنابخان در برنامه «خندوانه» استفاده شود. مالک این اثر با استناد به چه قانونی می تواند مالکیت خود را ثابت کند؟
به شخصه نمیدانم که این اثر کجا ثبت شده است، اما می تواند طبق قوانین حقوقی مولفان و مصنفان برای احراز حقوقش اقدام کند.
اگر مالک این اثر قصد داشته باشد که عروسک مورد نظر را در جایی به صورت قانونی ثبت کند آن جا کجا خواهد بود؟
از لحاظ قانونی در جایی مانند اداره ثبت اختراعات یا مکانی مانند مرکز مالکیت معنوی میتواند ثبت شود، اما من اطلاعی ندارم که ایشان این کار را انجام داده یا نه.
دو نکته این میان وجود دارد. شخصیت عروسکی وابسته به چند چیز است اولی کیفیت هنری عروسک است، دوم صدای عروسک است. تمام عروسکهایی که ما میشناسیم این دو عنصر در آنها نمود دارد.البته عروسکگردانی و قصه هم حائز اهمیت است، اما شخصیت اصلی عروسک وابسته به صدای آن است. جناب خان هم دیگر نیازی به تعریف و تمجید ندارد. اگر فیزیک عروسک جناب خان از صدای آن که توسط محمد بحرانی انجام می پذیرفت جدا شود دیگر «جناب خان» از بین رفته است.
آقای محمد بحرانی این میان حقوقی دارد؟
حقوق مادی که به هیچ وجه ندارد، اما حقوقی معنوی و احساسی را می توان برای او قائل بود. اگر جناب خان نباشد صدای ایشان هم حذف می شود. اما حقوقی نسبت به این اثر ندارد زیرا دیگر صدایش قابل استفاده نیست. عروسک، مستقل از مالک و عروسکساز است. زیرا حضور فیزیکی دارد. بنابراین می توانند آن اثر را در جای دیگری استفاده کنند. اما صدای انسانی از خود انسان جدا نمیشود. پس استفاده غیر مجاز از این صدا نیز ممکن نیست.
پس تلویزیون نمی تواند با استناد به قدرت خود و فشار افکار عمومی تصمیمی خلاف جهت نظر مالک اثر بگیرد؟
تلویزیون چنین حقی ندارد. خواست افکار عمومی دلیل رعایت نکردن این حق نمیتواند باشد.
شما درباره موضوع «کپی رایت» فعالیتهای زیادی داشتهاید آیا این موضوع از لحاظ حقوقی ارتباطی به مساله عروسک و بحثی که این چند روز اخیر شکل گرفته است دارد؟
این اختلافی که اکنون در برنامه خندوانه شکل گرفته و هم بحث مالکیت «جناب خان» مصداق بارزی از مالکیت معنوی بر آثار هنری است.اینجا کسی که مالک این حقوق است دیگر نمی خواهد با این برنامه همکاری کند به دلیل مالکیتی که این فرد نسبت به این اثر دارد این اتفاق افتاده است.از لحاظ حقوقی موضوعی که در چند وقت اخیر رخ داده جذاب هم هست همیشه این اعتقاد را داشتم که حقوق مولفان و مصنفان زمانی توسعه پیدا می کند که فعالیت های فرهنگی نیز توسعه پیدا کند. حقوق در خلا رشد نمیکند. مباحث حقوقی زمانی رشد می کند که مطرح می شود و قابل بیان باشد. اکنون اختلاف مالکیت «جناب خان» نیز از همان موارد است و نشان می دهد که پیشرفت و توسعه مفاهیم درباره مالکیت معنوی بر آثار فرهنگی و هنری در حال شکل گیری است و باید این موضوع را باید به فال نیک بگیریم.
پس از لحاظ قانونی و حقوقی آقای سالارزهی یا همان خالق عروسک را ارجح می دانید؟
از نظر حقوقی همین طور است. سخنان مالک عروسک اکنون از لحاظ قانونی موجه است. برای ادامه باید توافقی میان مالک و دست اندرکاران این برنامه صورت گیرد. شخصا به عنوان طرفدار عروسک جناب خان امیدوارم این توافق حاصل شود. البته یک نقد اخلاق حرفهای نیز خطاب به رامبد جوان دارم. ایشان چند روز پیش موضوعاتی را نسبت به سعید سالارزهی مطرح کردند، اختلافاتی که بین آنها بوده را با مخاطبان در میان گذاشتند. از نظر اخلاقی و حرفه ای درست عمل نکرد. وقتی در رسانه ای چیزی علیه فرد دیگری بیان می شود باید شخص مورد نظر هم حضور داشته باشد. اما اگر شخص مورد نظر حضور نداشت باید فرصتی به همان اندازه برای او فراهم شود. آقای جوان شرح مفصلی از اختلافات موجود بین «خندوانه» و سالارزهی مطرح کرد. اینکه چقدر گزارشی که دادند صحت داشته یا نه ن را قضاوت نمی کنم. به هر حال حق سالارزهی است که این فرصت را داشته باشد و به موضوعات مطرح شده در قبال خودش پاسخ دهد.