یکی از مشکلات جامعه امروز که چندی است اخبار و فیلم ها و عکس های نامناسبی نسبت به آن منتشر می شود آزار حیوانات است. معضلی که هنوز چاره درستی برای آن اندیشیده نشده است و هر بار اخبار نامناسبی از گوشه و کنار کشور شنیده می شود. چندی پیش نیز در جریان یک بازدید از باغ وحش یکی از گونه های نادر گوزن زرد یا پرتاب سنگی تلف شد. این گوزن باردار برای فرار به فنس خورد و بعد از شکستن گردنش تلف شد.
هنرمندان زیادی در راستای حمایت از حیوانات فعالیت دارند که یکی از آنها نفیسه روشن بازیگر سینما و تلویزیون است. به همین مناسبت گفتگویی با وی داشتیم و او از دغدغه خود برای حمایت از حیوانات گفت.
این بازیگر سینما و تلویزیون از خاطرات کودکی خود گفت که در دوران جنگ در بوشهر زندگی کرده اند و دیدن حیوانات مختلف از جمله روباه ، سمور، مار و... باعث شده است که از آنها نترسد و اتفاقا موجودات زنده را دوست داشته باشد.
خانم روشن شما از جمله هنرمندانی هستید که در حوزه مسایل محیط زیست و طبیعت فعالبت دارید چندی پیش یک گوزن در باغ وحشی در خرم آباد به دلیل سنگی که از طرف بازدیدکنندگان به سوی او پرتاب شد کشته شد؛. فکر می کنید چرا با چنین مسایلی در کشور رو به رو هستیم؟
ما دچار فقر اطلاعاتی و فرهنگی نسبت به مسایل و پدیده های محیط زیستی که پیرامون مان وجود دارد، هستیم. تمام حیوانات و همچنین محیط زیست مخلوقات خداوند هستند. خداوند به همه ما روح و جان داده و همین مساله دمیدن روح از سوی خداوند در کالبد موجودات امر مقدسی است و این ما را موظف می کند که با همه موجودات به خوبی رفتار کنیم. به نظرم از جمله مسایلی که باید والدین از همان ابتدای کودکی به فرزندانشان بیاموزند مهربانی با درختان، طبیعت و موجودات زنده است. آموزش و پرورش نیز در این مساله سهم بسیاری دارد. در کتابهایی مثل علوم تجربی می توان آموزش هایی درباره ارتباط با جانوران، گیاهان و طبیعت به بچه ها ارائه داد. آموزش و پرورش باید به بچه ها بیاموزد که زمین مادر ما است و ما باید به مادرمان عشق بورزیم.
چگونه می توان از اتفاقاتی مثل باغ وحش خرم آباد جلوگیری کرد؟ پیشگیری از چنین اتفاقاتی به همکاری سازمان ها و نهادهایی چون آموزش و پرورش، صدا و سیما، رسانه ها و... نیاز دارد. صدا و سیما باید در شبکه های مختلف برنامه هایی را برای آموزش چگونگی برخورد با حیوانات تولید و پخش کند. آموزش در این زمینه با یک نفر یا یک سازمان انجام نمی شود. من به عنوان نفیسه روشن، یک نفره نمی توانم در این زمینه فرهنگسازی کنم. اگرچه که من هم اکنون جلسات زیادی با سازمان حفاظت از محیط زیست، شهرداری و وزارت کشور دارم و می بینم که چگونه مسائل محیط زیستی دغدغه خانم ابتکار است. من به شخصه دیدم که سازمان محیط زیست بسیار مظلوم است. محیط بانان این سازمان کم هستند و سازمان امکانات ندارد. همه نهادها و گروه ها باید با همکاری هم در این راستا حرکت کنند، خانواده ها باید به کودکان خود آموزش دهند، آموزش و پرورش، مهدکودک ها و دیگر نهادها هم باید همکاری کنند. مهدکودک ها به خصوص در سن و سالی که کودکان به آنجا می روند به خوبی می توانند برخورد با حیوانات را به بچه ها آموزش دهند. اگر ما قبول داشته باشیم که در اسلام محبت نسبت به حیوانات توصیه شده است دیگر به آزار و اذیت حیوانات نمی پردازیم. در قرآن می خوانیم که سگ اصحاب کهف به جایی می رسد که می تواند در غار با آنها حضور داشته باشد و نامش در تاریخ ثبت شود. پس اگر ما مسلمان هستیم باید از اولیای دین الگو بگیریم.
خود شما چگونه نسبت به محیط زیست و برخورد محبت آمیز با حیوانات دغدغه پیدا کردید؟ این مساله به زمان کودکی من برمی گردد. پدر من آن زمان نظامی بود و دوران جنگ مأموریت پیدا کرد که به بوشهر برود. من آن زمان یک ساله بودم و به همراه خانواده با پدر به پایگاه هوایی بوشهر رفتیم و تا ۵ سالگی از سال ۶۳ تا سال ۶۸ آنجا بودیم. من آنجا به موجودات پیرامونم عادت کردم هر گاه که از منزل بیرون می آمدم حیوانات مختلفی از جمله روباه، سمور، جغد، مار، عقرب، رتیل و... می دیدم. آن زمان مادرم همیشه به من توصیه می کرد که مبادا حیوانی را که می بینم آزار دهم، سنگ بزنم یا بکشم و به این ترتیب به این موجودات زنده عادت کرده بودم.
ولی بعضی از موجودات را مجبورید از روی ناچاری بکشید، مثل مارمولک البته اگر در محل زندگیتان باشد.
اتفاقا مارمولک ترس ندارد. خاطرم هست یک روز در لوکیشن یکی از فیلم ها یک مارمولک وارد صحنه شد و همه از ترس فرار کردند، اما من این مارمولک را گرفتم و در کوچه رها کردم. یکی از کارهای مفید همین رهاسازی است. وقتی شما حیوانی را می کشید حق یک زندگی را می گیرید. از طرف دیگر کمک به حیوانات باعث رخ دادن اتفاقات خوب می شود، من یک بار ساعت سه بامداد از پنجره منزل سگ کوچکی را دیدم که وسط خیابان بود. آن را نجات داده و کمی غذا دادم و صبح به یک پناهگاه تحویل دادم و درست همان روز یک قرارداد کاری خوب بستم.
اگر ما اعتماد پیدا کنیم که هر چه را که خداوند خلق کرده است به نفع هستی است به راحتی به خود اجازه نمی دهیم که یک حیوان را بکشیم. شاید یکی از اتفاقات بد این روزها این است که بچه های ما همه آپارتمانی شده اند. آنها دیگر مرغ طبیعی نمی بینند، لانه گنجشک، کبوتر و... نمی بینند و این حیوانات برایشان قابل لمس نیستند. برای همین حس عاطفی آنها نسبت به این موجودات بسته می شود. ما در جامعه امروز از طبیعت دور هستیم و به سمت برج سازی نزدیک می شویم همین ها باعث شده است که از حیوانات هم دور شویم.
مردم در روستاها و شهرستان های کوچک رابطه بهتری با حیوانات دارند؛ چراکه با آنها زندگی می کنند. دقیقا همینطور است و اتفاقا حیوانات هم زمانی که شما با آنها کاری نداشته باشید، آسیبی به شما نمی رسانند.
فکر می کنید چگونه می توان بزرگسالان را مجاب کرد که رفتار بهتری با موجودات زنده داشته باشند؟ قطعا تصویب قانون در این زمینه می تواند تاثیرگذار باشد. آزار حیوانات جرم است و این جرم باید مثل جریمه های راهنمایی و رانندگی حساب شود، همانطور که تا مردم جریمه نمی شدند، کمربندهای خودرو خود را نمی بستند در این جا هم باید جریمه ای برای آنها در نظر گرفته شود. البته بابت کشتن یوز جریمه ای نقدی در نظر گرفته شده است و فکر می کنم بهتر است که این جریمه برای دیگر حیوانات هم وجود داشته باشد. افراد خطاکار باید طبق قانون مجازات شوند و همانطور که یک خلافکار پیش روانشناس و مشاور می رود تا از لحاظ روحی درمان شود این افراد هم مسلما از مشکلات روحی زیادی برخوردار هستند و باید درمان شوند. بنابراین لازم است حمایت فرهنگی و قانونی از طرف همه نهادها صورت بگیرد. وقتی تنها رسانه ملی برنامه بسازد، اما حرکت ملی رخ ندهد آن برنامه ها هم هیچ فایدهای ندارد.
چقدر رفتار شما به عنوان یک هنرمند در جلوگیری از این اتفاقات موثر بوده است؟ من به شخصه با حرف نتوانسته ام مساله ای را در این زمینه پیش ببرم. بسیار امتحان کردم و دیده ام که هیچ تاثیری ندارد. بنابراین از خود شروع کرده ام و فکر می کنم اگر هر یک از ما تصمیم بگیریم که از خودمان شروع کنیم و همان اطلاعاتی را که داریم به کار ببریم، می توانیم در بهبود شرایط زیستی موثر باشیم. گاهی هم سعی کرده ام با کسانی که دست به حیوان آزاری می زنند، صحبت کنم ولی به حرف هایم توجهی نکرده اند. یک بار به یک باغ وحش رفتم و یک فرد عرب را دیدم که با تسبیحش به قفس شیر می کوبید تا واکنش شیر را ببیند. من یک بار از او خواستم که چنین کاری را انجام ندهد ولی چند بار می توانم از افراد چنین درخواستی داشته باشم؟ نگهبانان باغ وحش باید وظیفه خود را به خوبی انجام دهند و این به عهده آنهاست که قانونشکنان را اخراج کنند.
من یک اعتقاد شخصی دارم و آن این است که هر موقع به حیوانی آسیب برسانم کائنات جواب آن را می دهد و این آسیب ها به خودم باز می گردد. حیوانات زبان ندارند و زبان آنها حرکات بدنشان است و چون حیوانات زبان ندارند اگر آنها را آزار دهیم خدا قهرش می آید. ما در دینمان امام رضا(ع) را داریم که به ضامن آهو معروف است. پس بسیاری از این افراد چطور می توانند نام امام رضا(ع) را بر زبان بیاورند در حالی که حیوانات را مورد آزار و اذیت قرار می دهند.
فکر کنم برای شما رفتن به باغ وحش بیشتر یک دغدغه است تا سرگرمی. من معمولا به هر شهری که می روم اول از باغ وحش آن شهر بازدید می کنم زیرا دوست دارم نسبت به شرایطی که در آنجا حاکم است آگاهی پیدا کنم. بسیاری از باغ وحش ها شرایط استانداردی ندارند. اگر باغ وحش های دنیا را ببینید قفس ها بزرگ هستند و در آنها درخت و چمن و سبزه وجود دارد به گونه ای که یک زیستگاه طبیعی برای حیوانات فراهم می کنند ولی در اینجا یک شیر را در یک اتاق ۲۰ متری که آن هم آسفالت است، نگهداری می کنند. مسلما آن شیر خشمگین خواهد بود و دایم در فکر حمله است. بهتر است باغ وحش شهرهایی که استانداردهای لازم و همچنین بازدیدکننده کافی ندارند، بسته شود.
یک مشکل هم در کشور ما وجود دارد و آن این است که نگاه مثبتی نسبت به کسانی که در زمینه حقوق حیوانات کار می کنند وجود ندارد. مثلا گفته می شود تا وقتی انسانهای نیازمند هستند چرا باید به حیوانات کمک کرد و یا حتی برخی اتهامهای ضدمذهبی بودن هم به این افراد زده میشود. بله. متاسفانه ما خودمان و فرهنگمان را گم کرده ایم و دچار یک جوزدگی شده ایم. ما بعد از دیدن یک مسابقه فوتبال به هیجان می آییم و یا یک باره از یک اتفاق در صفحات مجازی دفاع می کنیم.
زمانی که من عکسی را از حیوانی در صفحه اجتماعی خود منتشر می کنم بسیاری ناسزا می گویند و یا القابی ناشایست به من نسبت میدهند و من نمی دانم دلیل چنین رفتارهایی چیست. آن حیوان را هم خداوند آفریده است و در دین و قرآن هم سفارش های زیادی شده است که نباید به آن آزار رساند. من زمانی این توفیق را داشتم که به حج واجب بروم و می دیدم که چطور حیوانات آزاد بودند و ما اگر گربه یا هر حیوانی را می دیدیم نباید آزار می رساندیم و اصلا اگر کسی به حیوانی آزار برساند مرتکب گناه می شود. دین ما از حیوانات حمایت می کند و توصیه به محبت کرده است. مسلما آزار یک حیوان در شان یک انسان نیست و اصلا رفتاری انسانی نیست و چه خوب است که مهربانی خود را نسبت به اطرافمان نشان دهیم.