یک کارشناس مسکن، نبود متقاضی را دلیل محکمی بر رد ادعای رسیدن قیمت مسکن به کف عنوان کرد.
شهریار شقاقی اظهار کرد: وقتی ما صحبت از رسیدن قیمت مسکن به کف می کنیم مخاطب باید بتواند ادعای ما را بپذیرد؛ زیرا واقعیت این است که مردم با توجه به جهش 300 درصدی قیمت مسکن در سال 1391 توانایی خرید ندارند و تقاضا هنوز کمتر از عرضه است.
وی افزود: باید ببینیم ارایه تحلیل از رسیدن بازار به کف قیمت، نسبت به تورم 300 درصد سال 1391 محاسبه شده یا نسبت به درآمدهای فعلی. اگر بخواهیم نسبت به درآمدهای فعلی، نتیجه گیری کنیم باید به عرضه و تقاضا رجوع کنیم. وقتی تعداد معاملات نسبت به مدت مشابه سال قبل 8.2 درصد و نسبت به شهریورماه 10.4 درصد کاهش داشته یعنی تقاضا روز به روز کمتر از عرضه شده، پس نمی توانیم صحبت از رسیدن مسکن به کف قیمت کنیم.
این کارشناس مسکن با اشاره به تحلیل بانک مرکزی مبنی بر اینکه ماه های پیش رو، زمان مناسبی برای ورود خریداران مصرفی به بازار مسکن خواهد بود، تاکید کرد: این سیاست بیشتر در خدمت سازندگان و فروشندگان است نه در خدمت متقاضیان مصرفی.
به گفته شقاقی، در بخش مسکن با یک تورم جدی مواجهیم و متقاضیان قدرت خرید ندارند. فروشندگان هم حاضر نیستند قیمتها را تعدیل کنند. به همین دلیل قیمتها ساکن است اما با درآمد عمومی جامعه در تعادل نیست. لذا زمانی میتوان گفت قیمت مسکن به کف رسیده که متقاضیان مثل چهار سال پیش توان خرید واحد مسکونی داشته باشند.
وی اظهار کرد: یکی از مشکلات بخش مسکن به نبود آمار و ارقام صحیح برمیگردد. پیش آمده که دو مسوول آماری متناقض از یک بخش ارایه می دهند. حجم و نقاط مورد بررسی در آمار مهم است. مثلا باید ذکر شود که نتایج استخراج شده مربوط به فلان تعداد مسکن در فلان نقطه شهر است تا مخاطب تکلیف خود را بداند.
این کارشناس مسکن با اظهار تردید نسبت به صحت آمار ارایه شده از آخرین تحولات بازار مسکن گفت: طبق این آمار قیمت خانه در تهران نسبت به مدت مشابه سال قبل 0.9 درصد افزایش یافته؛ در حالی که نرخ اجاره بها 12.4 درصد افزایش یافته است. یعنی بین رشد قیمت مسکن و اجاره بها 11.5 درصد اختلاف وجود دارد که با منطق جور درنمیآید.