
به گزارش ایران اکونومیست؛ لبنیات که سالهاست سهم بزرگی در سفره خانوادهها دارد، این روزها گرفتار سیاستهای متناقض قیمتی شده است.
از یک سو مسئولان بر ثبات قیمت و حفظ قدرت خرید مردم تأکید میکنند و از سوی دیگر تولیدکنندگان از رشد هزینهها گلهمندند؛ تعارضی که در نهایت به کاهش مصرف و آشفتگی بازار منجر شده است.
در ماههای اخیر با افزایش دوباره هزینههای تولید، وعدهای برای کاهش قیمت چهار قلم پُرمصرف لبنی مطرح شد و بازتاب گستردهای در افکار عمومی یافت. هرچند صداوسیما نرخهایی را اعلام کرد و به نظر رسید قیمتها نهایی شدهاند، اما انجمن صنایع لبنی اعلام کرده است هیچ ابلاغ رسمی درباره این نرخها به کارخانهها نرسیده است. فعالان صنعت میگویند اعلام غیررسمی نرخها بدون طی مراحل قانونی هم قابلیت اجرا ندارد و هم باعث سردرگمی تولیدکننده و مصرفکننده میشود.
چنین تناقضهایی پیشتر در بازارهایی مانند مرغ و روغن نیز تکرار شده و نتیجهای جز بیثباتی و کاهش اعتماد عمومی نداشته است. میدان واقعی بازار اما نشان میدهد تغییری ملموس در قیمتها رخ نداده است؛ برخی اقلام همچنان در سطوح بالا یا روند افزایشی قرار دارند و وعده کاهش قیمت، برای مصرفکنندگان محسوس نبوده است.
کارشناسان هشدار میدهند اعلام نرخها بدون هماهنگی دستگاهها و بدون پشتوانه اجرایی، شکاف بین انتظارات مردم و واقعیت بازار را عمیق میکند و در نهایت به کاهش مصرف و تغییر الگوی تغذیه خانوار میانجامد. اعتراضهای مردمی، از جمله کمپینهای تحریم خرید، و انتشار ویدیوهایی درباره کاهش قیمتها در فضای مجازی هم تاثیری پایدار نداشته است. انجمن صنایع لبنی هم تأکید کرده لبنیات کالایی فسادپذیر است و احتکار در عمل معنایی ندارد؛ محصولات نرسیده به فروش به تاریخ مصرف میرسند و معدوم میشوند که یعنی زیان مستقیم به اقتصاد و اشتغال. فعالان صنعت بارها گفتهاند افزایش قیمت محصولات لبنی ناشی از رشد هزینههای تولید است؛ قیمت شیرخام، نهادههای دامی، انرژی، حملونقل و بستهبندی در ماههای اخیر بالا رفته و حاشیه سود تولیدکنندگان را بهشدت کاهش داده است.
در چنین وضعی، تعیین قیمت دستوری بدون تأمین نهاده ارزان یا پرداخت یارانه هدفمند، تولید را زیانده میکند و ممکن است به کاهش تولید، افت کیفیت یا خروج برخی محصولات از بازار بینجامد. وزارت جهاد کشاورزی که مسئول تنظیم بازار و سیاستگذاری در حوزه نهادهها و قیمت شیرخام است، تاکنون توضیح روشنی درباره تفاوت میان اعلام رسانهای نرخها و نبود ابلاغ رسمی ارائه نکرده؛ سکوتی که به گفته کارشناسان بر بلاتکلیفی اوضاع افزوده است. مسأله تخصیص نهادههای یارانهای نیز به تشدید مشکلات کمک کرده است؛ سیاستی که به تخصیص نهاده به دامدارانی که شیر را به قیمت مصوب میفروشند محدود میشود در ظاهر برای کنترل قیمتهاست، اما در عمل اختلالهایی در زنجیره تولید ایجاد کرده است.
دامداران میگویند فروش شیر با قیمت مصوب وقتی هزینههای نگهداری و تولید بالاست، اقتصادی نیست و آنها را به شرایط زیانده میرساند. مشکل وقتی حاد میشود که شیر با قیمت مصوب به کارخانهها میرسد اما محصول نهایی با قیمتی عرضه میشود که بسیاری از خانوارها توان خریدش را ندارند؛ کاهش قدرت خرید باعث افت مصرف شده و بازار گاه با مازاد روبهروست که نه در داخل قابل جذب است و نه امکان صادرات دارد.
محدودیتهای تجاری و هزینههای بالای لجستیک صادرات لبنیات را دشوار کرده و تولیدکنندگان را در بنبستی قرار داده که گاه به کاهش تولید یا خروج از چرخه تولید میانجامد. در مجموع، فاصله میان سیاست قیمتگذاری و واقعیت بازار عمیق است؛ وقتی کالایی با قیمت مصوب تولید شود اما خریدار نداشته باشد، سیاست نه حمایتی بلکه مؤثر بر کاهش مصرف خواهد بود.
این کاهش مصرف علاوه بر پیامدهای اقتصادی، تبعات تغذیهای و سلامتمحور نیز به دنبال دارد. جمعبندی اینکه بازار لبنیات به تصمیمگیری شفاف، هماهنگ و عملی نیازمند است. تجربهها نشان میدهد اعلامهای مقطعی و نرخهای غیررسمی نه تنها به کاهش قیمتها ختم نمیشود بلکه بیثباتی را تشدید میکند.
اگر سازمانهای مسئول بهجای اطلاعرسانی رسانهای، اقدامات عملی و پاسخگویی شفاف را در پیش نگیرند، وعده کاهش قیمت چهار قلم لبنی نیز در میان فهرست وعدههای محققنشده جای خواهد گرفت.