زبان بیصدا در بازی بزرگ برندها
به قلم نرجس شندری
مدیر فروش مجموعهی مشاوره، طراحی و تولید مبلمان اداری دکوما
برند بودن، تنها به داشتن لوگو، رنگ سازمانی یا شعار تبلیغاتی محدود نمیشود. برند در واقع نوعی «حضور» است؛ حضوری متمایز، قابل شناسایی و اعتمادآفرین در ذهن مخاطب.
در فضای رقابتی امروز، ایجاد اعتماد در مخاطب دیگر تنها از مسیر کیفیت محصول یا خدمات عبور نمیکند. بلکه این اعتماد از مجموعهای از پیامهای مستقیم و غیرمستقیم شکل میگیرد که از طریق فضا، رفتار، زبان بدن، لحن سازمانی و البته ظاهر کارکنان منتقل میشود.
در این میان، استایل و پوشش پرسنل، نهتنها بیانگر سلیقه فردی، بلکه بخشی جدی از تصویر بیرونی برند محسوب میشود.
در بسیاری از مواجهههای اولیه با مشتریان — از جمله جلسات رسمی، رویدادهای تجاری، یا حتی یک برخورد ساده در فضای کاری — نوع پوشش و هماهنگی ظاهری افراد، اولین پیام سازمان را منتقل میکند.
با این حال، این عنصر مهم در بسیاری از ساختارهای سازمانی و منابع انسانی، همچنان نادیده گرفته میشود.
تلاش برای طراحی دقیق هویت بصری برند، تدوین کمپینهای تبلیغاتی یا سرمایهگذاری در فضای دیجیتال، بدون در نظر گرفتن پوشش و استایل پرسنل، تصویری ناقص از یک برند حرفهای ارائه میدهد.
پوشش سازمانی حرفهای، الزاماً به معنای انتخاب لباسهای رسمی یا گرانقیمت نیست؛ بلکه به معنای هماهنگی ظاهر با جایگاه شغلی، نوع مخاطب، هویت برند و فضای کاری است.
زمانی که این هماهنگی رعایت میشود، بدون نیاز به بیان کلمات، پیام انسجام، اعتماد و جدیت در ذهن مخاطب شکل میگیرد.
نگاهی به برندهای موفق در سطح جهانی نشان میدهد که بسیاری از آنها، پوشش کارکنان خود را بهعنوان بخشی از استراتژی برندینگ در نظر گرفتهاند.
این توجه به جزئیات، نهتنها حس اعتماد در مخاطب ایجاد کرده، بلکه نقش مهمی در شکلگیری فرهنگ سازمانی و وفاداری درون تیم ایفا کرده است.
نادیده گرفتن این مسئله میتواند برای یک سازمان هزینهساز باشد؛ از فرصتهای از دسترفته در مذاکره گرفته تا کاهش کیفیت تعامل با مشتری و حتی اثرگذاری منفی بر اعتبار برند در نگاه اول.
برای آغاز این مسیر، پیشنهاد میشود هر سازمان بسته به نوع فعالیت، مخاطب هدف، و هویت برند خود، یک «دستورالعمل استایل سازمانی» تهیه کند.
این دستورالعمل میتواند شامل چارچوبهایی کلی در خصوص رنگ، فرم، پوشش متناسب با نقش شغلی و فضای کاری باشد؛ بهگونهای که ضمن حفظ آزادیهای فردی، تصویری حرفهای، هماهنگ و قابل اعتماد از تیم به نمایش بگذارد.
در نهایت، برندهایی که ظاهر کارکنان خود را نیز همچون سایر ابزارهای برندینگ جدی میگیرند، یک قدم جلوتر از رقبا خواهند بود.
چون ظاهر، همان زبان بیصداییست که پیش از هر کلامی، در ذهن مینشیند.
و در آخر :
دیده شدن، آغاز شنیده شدن است و حرفهایها هیچچیز را به شانس نمیسپارند.