خبرگزاری جمهوری اسلامی در راستای رسالت اطلاعرسانی خود در روزهای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه میزبان شخصیتهای متعددی از مسئولان و کارگزاران نظام گرفته، تا چهرههای هنری و اعضای احزاب و تشکلهای سیاسی بود تا در شرایطی که «نبرد رسانهای» و «جنگ روایتها» نقشی عمده در جنگ ترکیبیِ در حال وقوع دارند، با انعکاس دیدگاه و تحلیل این افراد به جامعه، سهم خود را در ارائه روایتی معتبر به جامعه ادا کرده باشد.
در ادامه این سلسله گفتوگوها، در استودیوی ایران اکونومیست میزبان «عبدالکریم حسینزاده» معاون امور توسعه روستایی و مناطق محروم رئیسجمهور بودیم.
آنچه در ادامه میخوانید مشروح این گفتوگو است:
ایران اکونومیست: همانطور که میدانید در دوران پساجنگ به سر میبریم، شما به عنوان معاون توسعه روستایی رئیسجمهور اخیرا سفری به مناطق غربی کشور داشتید، در دیدارهایی که با مردم داشتید چه بازخوردی از نظر مردم نسبت به عملکرد دولت گرفتید؟ هم در طول جنگ ۱۲ روزه، هم با توجه به اینکه یکسال از انتخاب دکتر پزشکیان به ریاستجمهوری میگذرد، به نظر شما ارزیابی مردم از عملکرد دولت چه بود؟
حسینزاده: هدف ما از سفرها در این شرایط این بود که مردم نباید احساس کنند در دوران بحران زندگی و فعالیت روزانه ما تعطیل شده و ما باید در بحرانها در کنار مردم باشیم. اما نوع نگاه مردم به دولت را باید به دو بخش پیشا جنگ و پسا جنگ تقسیم کنیم؛ این دولت از ابتدای تشکیل با اتفاقاتی مواجه بود که شاید در طول دوران ۱۰ دولت هم با هم با چنین وقایعی رخ نداده بود. ما کارمان را با گفتمان «وفاق ملی» شروع کردیم، دولت آرام آرام داشت شکل میگرفت و قوام پیدا میکرد، یک همبستگی و انسجام درون سازمانی داشت شکل میگرفت که رخدادهای بین المللی و این جنگ پیش آمد. این صحبت مردم است که آنها در دوران ۱۲ روزه جنگ دولت را به مفهوم واقعی کلمه در بین خودشان احساس کردند.
آقای رئیسجمهور چند هدف را مدنظر قرار داده بود؛ یکی اینکه به هیچ وجه خدمات و دسترسی مردم به امکانات معیشتی قطع نشود و دولت موظف بود که بر روی این مسئله تمرکز کامل داشته باشد. موضوع بعدی این بود که دولت با حضور در میان مردم تمام تلاش خودش را برای قوام بخشیدن به انسجامی که شکل گرفته به کار گیرد.
سوم اینکه کشور دچار شرایط هرج و مرج نشود؛ چند سال پیش شاهد بودیم در یک کودتای سه روزه در ترکیه خیلی از مردم به فروشگاهها هجوم بردند ولی نجابت و شرافت مردم در ایران چیزی عکس این را نشان داد.
اگر عملکرد دولت را در ۱۲ روزه جنگ نگاه کنید، از همه ما درخشانتر عملکرد شخص رئیس جمهور بود که علیرغم اینکه مخاطراتی هم وجود داشت، با تمام وجود در بین مردم حاضر شد. اما مردم از همه نهادهای حاکمیتی بودند. مردمی که دست در دست هم داشتند کنار هم ایستادند و در بازیای که طراحی شده بود قرار نگرفتند و نشان دادند که ایران جان و قلب آنهاست و برای حفظ این ایران حاضرند هر نوع از خودگذشتگی از خود نشان دهند.
ایران اکونومیست: در طول جنگ تحمیلی ما شاهد وفاق بینظیری میان مردم با هم، وفاق مردم با حاکمیت و دولت بودیم. همانگونه که شما هم اشاره کردید مردم وظیفه خودشان را انجام دادند و دشمن را غافلگیر کردند، دشمن دنبال این بود که از نارضایتی مردم سوءاستفاده کند و مردم را به خیابانها بکشاند، اما مردم نشان دادند که پای کشور و ایران هستند، در این شرایط وظیفه حاکمیت و دولتمردان برای پاسداری از این انسجام و همدلی مردم چیست؟
حسینزاده: در کشور ما خوشبختانه مردم با هم مدارای طبیعی دارند و مثل خیلی از کشورها مدارای موجود و زیست و همبستگی ملی مردم بر اساس قراردادهای تصنعی نیست؛ این یک پشتوانه تاریخ چند هزار ساله دارد و مردم ایران را با همه تنوعها و تکثرهایی که در آن وجود دارد زیستهاند، و این موجودیت تاریخی ما بر پایه یک زیست مسالمتآمیز پایدار و مداوم بوده، اما اگر بخواهیم صادقانه با هم صحبت کنیم ما به عنوان حکمران نباید نگران یک سری اصلاحات و رفرمها در خودمان باشیم؛ در اتفاقات سال ۹۸ من پیشنهاد دادم که در مورد قیمت بنزین تجدیدنظری داشته باشیم. یکی از بزرگواران گفت شاید این کار ما به عقبنشینی در مقابل مردم تعبیر شود. اما به نظر من اینکه ما بعد از بحرانها نقاط ضعف و قوت خودمان را ارزیابی کنیم و اصلاحات لازم را انجام بدهیم این اعتماد به نفس و قدرت بالای یک حکمرانی را میرساند که تغییر و تحولات لازم را در خودش ایجاد میکند.
بیاید این را بپذیریم که ایران یک کشور متکثر است با فرهنگهای مختلف، اقوام مختلف، زبانها و مذاهب مختلف؛ با این ایران متکثر بایستی بر اساس شاخصهای خودش رفتار کرد. در تعریف مدرنیته سیاسی از ملت میگویند تمام واژگانی که دیگربودگی ایجاد می کند مثلا میگویید ملت ترک، ملت کرد، ملت بلوچ و ... هر چیزی که به کار میبرند، هر چیزی که دیگربودگی را کنار میگذارد و باعث میشود بگوییم «شهروند ایرانی»، «ملت ایران»، مهم نیست شما با چه زبانی حرف میزنید، مهم نیست چه مذهبی دارید، مهم نیست چه فرهنگی دارید، مهم این است که شما جزئی از ملت ایران هستید و وقتی از شما بپرسند کجایی هستید؟ با افتخار بگویید ایرانی هستم و افتخار میکنم که در این چهارچوب میگنجنم. اگر آمدیم این را کوچک و تکه تکه کردیم، محل سرمایه گذاری دیگران میشود برای جدا کردن مردم از یکدیگر و در مقابل هم قرار دادن آنها.
من همین چند روز اخیر موضوعاتی شنیدم و دیدم که بعضا گفتند بسیاری از این تجهیزات توسط کولبرها آمده، واقعیت این است که جنگ تحمیلی ۱۲ روزه ثابت کرد که پروژه کردهراسی، پروژه عربهراسی، پروژه بلوچهراسی و هراس از تمام اقوام و فرهنگهایی که در ایران وجود دارند واقعا تمام شده، همچنان که پروژه ایرانهراسی در دنیا باید تمام شود و لذا همه این اقوام، فرهنگها و زبانها فرصتهای بیبدیل ایران هستند و باید با تمام وجود از آنها پاسداری و حفاظت شود و این مردم نباید حس دیگربودگی داشته باشند؛ نباید احساس کنند که غریبه به حساب میآیند، نباید احساس کنند که بی وطن هستند. بلکه وطن همینجاست، همین جایی که در این چند روز کنارش ایستادند.
پروژه عربهراسی، کردهراسی، بلوچهراسی و هراس از تمام اقوام و فرهنگهایی که در ایران وجود دارند واقعا تمام شده، همچنان که پروژه ایرانهراسی در دنیا باید تمام شود و لذا همه این اقوام، فرهنگها و زبانها فرصتهای بیبدیل ایران هستند و باید با تمام وجود از آنها پاسداری و حفاظت شود و این مردم نباید حس دیگربودگی داشته باشند. شما خاطرتان هست در رخدادهای ۱۴۰۱ بیشترین اعتراضات در مناطق کردنشین بود، در بلوچستان بود، ولی اینبار هیچ اعتراضی در این مناطق مشاهده نشد چون پای ایران در میان بود، چون پای وطن در میان بود و این مردم اثبات کردند که ایران تجزیهپذیر نیست. مردم ایران همدیگر را اینگونه میخواهند به این شکل و با هم. حتما در مقابل بیگانه همه با هم خواهیم ایستاد و در لحظه مخاطرات بیرونی ما همه هستیمان را برای وطنمان میگذاریم، کنار هم هستیم.
امروز تمام این استانها این موضوع را به خوبی نشان دادند. مردم بنزینشان را با هم تقسیم کردند، نانشان را با هم تقسیم کردند، سختیها و مشقتها و شادی و غمها را با هم تقسیم کردند، این رفتار کمتر از مبارزات نظامی با بیگانگانی که به ایران تجاوز کردند نداشت. قدر این مردم را باید دانست. من در دولت هم گفتهام ما بایستی سطح پذیرشمان، سطح نقدپذیریمان، سطح مدارا با این مردم را بالا ببریم، باید در وضعیت مدیریتی، در ایجاد رفاه بهتر برای این مردم بکوشیم و مردم را در عرصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، به مشارکت بطلبیم.
به عنوان مثال ما کیروش را برای تیم ملی فوتبال آوردیم، از آندو تیموریان ارمنی تا سردار آزمون سنی، تا وریا غفوری کرد، در تیمش بود و کرد و ترکمن همه برای ایران مبارزه میکردند، وقتی که شما همه ایران را در شکست و پیروزی شریک میکنید مردم وطن را مال خودشان میدانند. مردم در این ۱۲ روز با همبستگی ملی به مفهوم واقعی آن درس بسیار بزرگی به همه ما دادند و ما باید با تمام توان با تمام وجود، نه در مقام شعار بلکه در مقام عمل برای بهتر ساختن یک ایران همبسته و یکپارچه و متحد بکوشیم.
ایران اکونومیست: رویکرد دکتر پزشکیان از ابتدا توجه به اقوام، اقلیتهای مذهبی، قومی و در واقع یکپارچه دانستن ایران بوده، اینکه همه مردم ایران در اداره ایران نقش داشته باشند، خود شما در تاریخ جمهوری اسلامی اولین معاون رئیس جمهور هستید که از اهل سنت است، این رویکرد رئیسجمهور چه نقشی در شکل گیری این انسجام داشت؟
حسینزاده: به نظر من یکی از بارزترین ویژگی های دکتر پزشکیان دیپلماسی عمومی بسیار قوی ایشان است. وقتی شما ۵ دوره نماینده باشید بیشترین همذاتپنداری و نزدیکی و همدلی را با مردمتان دارید. در دورانی هم که ایشان کاندیدا بودند من گفتم آقای پزشکیان بین کاندیداها شبیهترین به مردمش بود چون با این مردم زیسته، این را شما در خروجی هم میبینید.
در همه انتخابات ادوار گذشته این که «ایران برای همه ایرانیان» را همه میشنیدیم. حتی برخی کاندیداها ستاد اقوام و مذاهب تشکیل میدادند، اما خروجی آن در مقام عمل تنها چند جمله بود؛ میگفتند «نمیگذارند!» میگفتند «ما خواستیم اما نشد!»، «ما خواستیم اما نگذاشتند!» یا در نهایت اگر خیلی مناعت طبع داشتند میگفتند «نتوانستیم»، اما واقعیت این است که آقای پزشکیان خیلی ساده ثابت کرد اینها همه شعار است، اگر شما بخواهید در ساحت عمومی کشور تغییر ایجاد بدهید می شود. من هفته گذشته که در اردبیل بودم دیدم یک خانم سنی را به عنوان بخشدار انتخاب کردهاند. به نظر من همه اینها برخاسته از نگاه ملی گرایانه و وطن دوستانه آقای دکتر پزشکیان است.
من در سفری که به استان سیستان و بلوچستان داشتم به آقای بیجار (استاندار این استان) گفتم من هیچ گاه خودم را به عنوان یه کرد سنی ندیدهام، بلکه به عنوان یک ایرانی دیدهام، درست است که به هویت فرهنگی و به زبان مادریام عشق میورزم، اما این عشق ورزیدن به مفهوم انکار سایر زبانها و فرهنگ ها نیست. اما مهم این است که وقتی که شما مسئول شدید و در تراز معاون رئیس جمهور قرار یا استاندار قرار گرفتید باید همگان را شهروند ببینید، نباید سیاه و سفید ببینید، نباید شیعه و سنی ببینید، نباید کرد و ترک و بلوچ و ارمنی و آشوری ببینید، باید همه را به دید شهروند ایرانی نگاه کنید، اتفاقاً این موضوع در مورد ما که تجربه اول هستیم بیشتر نمود پیدا میکند.
دوم اینکه ببینیم مردم از ما چه میخواهند؛ سال ۴۰۱ یک شعار تحت این عنوان داده میشد که «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» مردم از تنازع و درگیریهای احزاب، درگیریهای قدرت خستهاند و به دنبال کارآمدی هستند، مردم به دنبال رفاه، امنیت، آسایش هستند.
امروز مردم دنبال شاخصهای دیگری هستند که آن ها را به یک زندگی بهتر برساند و آن هم کارکردگرایی است، دولت و حکمرانی باید کارکردهای خود را بهتر کند تا با بهبود این کارکردگرایی و عملگرایی رضایت مردم ایجاد شود.
ایران اکونومیست: برخی جریانات سیاسی از مصاحبه رئیسجمهور با خبرنگار آمریکایی واقعا سوء استفاده کردند و به جای اینکه در این شرایط که انسجام ایجاد شده به فکر منافع ملی باشند، اختلافات سیاسی را مبنا قرار دادند، به نظر شما علت این پدیده چیست؟
حسینزاده: در دوران ۱۲ روزه خیلی ها سعی کردند که غنایم جنگی برای خودشان جمع کنند! من به ضرس قاطع میگویم هیچ رئیسجمهوری به اندازه دکتر پزشکیان با نمایندگان مجلس نداشته، اگر نقد و گلهای دارید که تصور میکنید درست است با رئیسجمهوری که در اتاقش به روی شما باز است، مطرح کنید. اینکه در شرایط جنگ برخی موضوعات را در فضای عمومی مطرح می کنیم، چه بُردی برای کشور دارد؟ چه بردی برای آن جریان سیاسی دارد؟ به دنبال چه چیز هستید؟ انتخابات زودهنگام؟ این رفتار غیر از تضعیف مقاومت و روحیه ملی میهنی چه عایدی برای کشور دارد؟
در این دوران خیلی افرادی که منتقد نظام بودند هم بودند همراهانهتر از برخی جریانات عمل کردند. نمیگویم رقابت سیاسی نکنند، اما هر چیزی اصولی دارد؛ اصول دوران جنگ این نیست که ما بیاییم به صورت همدیگر چنگ بیندازیم. بایستی مثل مردم در کنار هم باشیم بایستی جریانهای سیاسی باید پرچمهای سفید را بالا ببرند. الان وقت اختلاف نیست الان وقت بازسازی و بهسازی کشور است. کشور نیاز به همبستگی ملی دارد. ما مدام به احترام مردم بلند می شویم، تعظیم میکنیم، اشک میریزیم اما هنوز مدت کوتاهی نگذشته درس عبرت نگرفتیم! الان وقت آن است که به مردم اعلام کنیم ما میخواهیم این تغییرات را در کشور ایجاد کنیم و در کنار شما باشیم.
هیچ رئیسجمهوری به اندازه دکتر پزشکیان با نمایندگان مجلس نداشته، اگر نقد و گلهای دارید که تصور میکنید درست است با رئیسجمهوری که در اتاقش به روی شما باز است، مطرح کنید. اینکه در شرایط جنگ برخی موضوعات را در فضای عمومی مطرح می کنیم، چه بُردی برای کشور دارد؟ چه بردی برای آن جریان سیاسی دارد؟ برخی ممکن است بگویند که یک سیاستمدار نباید از کسی نام ببرد، ولی من نام میبرم؛ من فکر میکنم که ایران بی هیچ یک از ما زیبا نیست، با وجود همه ما زیباست و با وجود همه ما توانمند است. من وقتی در این ایام توییت یا پستهای اینستاگرامی برخی از این افراد را میدیدم، به عنوان یک ایرانی وطن دوست میهن دوست اشک در چشمانم جمع میشد، چرا؟ چون میدیدم کسی که نقد دارد اما با همه وجود سینه سپر کرده و برای ایران ایستاده است، کسانی که خارج از کشور هستند نقد دارند ولی در مقابل متجاوز برای ایران ایستادهاند؛ آیا سینمای ما با نبودِ اصغر فرهادی قویتر شده؟ آیا ورزش ما با نبودِ علی دایی بهبود پیدا کرده؟ همین آقای شمسالوعظین در چرخه سیاستورزی ما نبوده، باید درهای کشور را باز کنیم هر کس که دل در گرو این کشور دارد به ایران برگردد، رئیس جمهور مکاتبهای با ایرانیان خارج از کشور داشتند که کسانی که خارج از کشور هستند برگردند و یا اگر در داخل کشور در حاشیه هستند به متن برگردند، از این کار ما نه تنها ضرر نمیکنیم بلکه قویتر و توانمندتر می شویم، وقتی به این با هم بودگی در مقام عمل باور و ایمان داشته باشیم در کنار هم میتوانیم اتفاقات خوبی رقم بزنیم.
من به عنوان کرد نمادی از این با هم بودگی هستم ولی این باید به درجه اعلای خودش برای همه شهروندان برسد ما باید شرایط آزادی بیان را برای مردم بهبود ببخشیم، و تحمل مان را به عنوان دولت در نقدپذیری بالا ببریم. در این راستا آقای دکتر عارف به عنوان معاون اول به اعضای دولت می گوید حتی اگر خبرنگاری شما را نقد کرد شما از او شکایت نکنید. ما این را باید در مقام عمل نشان بدهیم؛ ما باید نقد بشویم، اگر نقد نشویم چگونه میتوانیم خودمان و رویکردهایمان رابهبود ببخشیم؟
لازمه اینکه یک قدرت به تمام معنا باشیم این است که همگان در این چرخه قرار بگیرند، از جمله کسانی که ضدیت نظامی چریکی با این کشور نداشتند و علیه کشور اقدامی نکردهاند، کسانی که دلسوز بودند، وطنشان را دوست دارند باید نشان بدهیم که مردم را دوست داریم.
ایران تجزیهپذیر نیست. ما به عنوان حاکمیت یک سری وظایفی در قبال مردم داریم؛ رابطه حاکمیت و مردم اینگونه نیست که اتوبان یکطرفه باشد بگویم که حاکمیت یه سری وظایف دارد باید انجام بدهد اما مردم وظیفهای ندارند، یا مردم وظیفه دارند حاکمیت ندارد، این یک رابطه دوسویه است، ما به عنوان حاکمیت و به عنوان ملت یکسری وظایف در قبال هم و در قبال کشور داریم که باید این وظایف را به نحو احسن به انجام برسانیم.
اگر کل خاورمیانه را نگاه کنید هیچ کشوری مختصاتی کشور ما را ندارد، هیچ کشوری این تنوع را ندارد، تنوع ما تنوع تصنعی و ساختگی نیست، ما چند هزار سال است با هم زندگی میکنیم، یک سری افراد سعی کردند مدام بین مردم دیوار بکشند، خودمان هم کجرفتاری کردیم، این دیوارها را تقویت کردیم، شکافهایی که وجود داشته را گاهاً تعمیق بخشیدیم. دوران تعمیق بخشیدن به این شکافها به سر آمده و بایستی با همه وجود ملت ایران را تنها به عنوان ملت ایران پاس بداریم.
مردم کرد باید بدانند که منافعشان از طریق مشارکت سیاسی در تهران تامین می شود نه در قندیل؛ مردم ترک آذری باید بدانند منافعشان با مشارکت سیاسی در تهران تامین می شود نه در آنکارا، نه در باکو؛ مردم بلوچ باید بدانند منافعشان در تهران تامین می شود نه در کشورهای دیگر، و ما به عنوان حکمران باید نشان بدهیم منافع آنها را در ایران تأمین میکنیم به عنوان یک ملت، به عنوان کسانی که در این سرزمین زندگی میکنند. و این کشور مال آنهاست و اینجاست که امکان هر نوع تجزیهای به یک خواب تبدیل می شود.
خیلیها امید داشتند ایران را تکهتکه کنند، کوچیک کنند، خیلیها این خیال را در سرشان پرورده بودند که ایران را دچار هرج و مرج کنند، ولی این مردم نشان دادند که اهل این کار نیستند، اهل تجزیه وطن نیستند، اهل ایجاد هرج و مرج در این کشور و این سرزمین نیستند، اینجاست که این دو مولفه چه مردم در پراکندگیها و تکثرهای مختلفش، چه حاکمیت، باید درک، مفاهمه و تفاهم صادقانه، دوستانه و میهن پرستانه از یکدیگر داشته باشند و به حق و حقوق هم احترام بگذارند، اینجاست که ایران به مفهوم واقعی خودش به قدرت و عظمت و بزرگی خواهد رسید.
واقعیت این است که باید قبول کنیم که ایران در قلب همگی ماست و همه سرزمینمان را دوست داریم و به آن عشق میورزیم. روندی که شروع شده روند بسیار خوبی است؛ آقای دکتر پزشکیان روند مناسبی را در نزدیک کردن فرهنگها و زبانها به یکدیگر، در ایجاد ملتسازی به مفهوم واقعی خودش شروع کرد. همه ارکان حاکمیت و دولت و همه نهادها نیز باید برای تقویت این ملتسازی به مفهوم واقعی تمام تلاش خودشان را بکنند. در این سرزمین هیچکس نباید حس دیگربودگی داشته باشد، هیچکس نباید احساسی علیه وطنش داشته باشد، هیچکس نباید احساس کند که غریب است، با به وجود آمدن این شرایط ایران همیشه ایران باقی خواهد ماند.
ایران اکونومیست: آقای دکتر در مراسمی که در شب عاشورا در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد، رهبر انقلاب خطاب به آقای محمود کریمی مداح مراسم فرمودند سرود «ای ایران» را بخواند. به نظر شما این اقدام ملی و میهنی رهبر انقلاب در شب عاشورا در حسینیه امام خمینی چه پیامی داشت؟
حسینزاده: وقتی از همبستگی ملی حرف می زنیم، از اولویت ایران بر هر چیزی حرف میزنیم؛ از اینکه چتر ایرانیت خیلی وسیع است و کسی نمی تواند بیرون این چتر باقی بماند. چون همه پسوندها و پیشوندها را حذف کردیم می گوییم «ایرانی»، مردم این همبستگی را می بینند و من فکر می کنم که تمام پیام «ای ایران بخوان» در واقع احترام گذاشتن به همه مردمی بود که این همبستگی و اتحاد و همدلی را نشان داده بودند، و خیلیها آن شب، آنجا بروز و نمود واقعی این درک و مفاهمه مشترک را دیدند.
پیام «ای ایران بخوان» در واقع احترام گذاشتن به همه مردمی بود که این همبستگی و اتحاد و همدلی را نشان داده بودند، و خیلیها آن شب، آنجا بروز و نمود واقعی این درک و مفاهمه مشترک را دیدند. این موضوع خیلی استراتژیک است که تمام سرزمینهایی که چند فرهنگی هستند، همیشه در این مخاطره قرار دارند که دیگران برایشان مزاحمت و اذیت ایجاد کنند، ولی وقتی کشور به این درجه از شفافیت در درک نمادهای ملی می رسد، مخاطراتش کمتر می شود و روند توسعهاش شتاب بیشتری میگیرد. پیام آن شب هم غیر از تقویت همبستگی ملی و اینکه به مردم گفتندبه خاطر همدلی و با همبودگیتان ما قدردان شما ملت ایران هستیم چیز دیگری نبود.
ایران اکونومیست: آقای دکتر حسینزاده از شما به خاطر حضور در «اتاق خبر» ایران اکونومیست تشکر میکنیم، اگر صحبت پایانی دارید بفرمایید.
حسین زاده: من هم از شما تشکر میکنم. خیلی ها در این ایام ۱۲ روز دیده نشدند، خیلیها کارهای بزرگ و مهمی کردند بخصوص اصحاب رسانه و خبرنگاران. ما در فضای رسانه در دنیا دست بالایی نداشتیم، یک تفکر غلط در بین ما به وجود آمده که فکر می کنیم تک صدایی باعث می شود همه صداها برسد، در حالی که واقعا اینگونه نیست و هر یک از شما خبرنگاران به نحوی صدای مظلومیت ایران در این ایام بودید، من هم از همه شما تشکر و قدردانی میکنم.
از ملت شریف ایران هم حقیقتاً بایستی قدردان باشیم و با عملکرد و کارکردمان این قدردانی را نشان بدهیم نه در مقام حرف و شعار. امیدوارم ما در دولت بتوانیم خادمان درخور و شایستهای برای این ملت و مردمان نازنین ایران از خلیج فارس تا خزر از شرق تا غرب ایران باشیم، و همچنین امیدوارم قدر این فرصت بیبدیلی که ایران برای همبستگی به دست آورده را آنچنان بدانیم که طلاییترین دوران کشور با آن شروع شود. به نظر من ما در نقطه عزیمت تاریخی بسیار مهمی قرار داریم و به عنوان دولتمردان اگر با همه وجود و با همه عشق بتوانیم از این فرصت ایجاد شده استفاده کنیم و تهدید جنگ را به یک بلوغ عالی سیاسی تبدیل کنیم، گام بسیار عظیمی برای اعتلای ایران برداشتهایم و امیدوارم در ادامه این مسیر هم همچنان با همه وجود با همه ایمان در کنار هم باشیم برای ایران.