پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 12 - ۹ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۱۰ آذر ۱۴۰۳ - ۱۹:۱۴

والدین برای پرورش فرزندان مسئولیت‌پذیر باید چه سبکی داشته باشند؟

داشتن احساس مسئولیت بر همه جنبه‌های زندگی از جمله زندگی خانوادگی تأثیر می‌گذارد، وجود روحیه مسئولیت‌پذیری در زندگی یکی از مهم‌ترین شرایط سعادت خانواده است، بنابراین مهم است که والدین به این امر توجه داشته باشند و به فرزندان خود مسئولیت‌پذیری را بیاموزند.
والدین برای پرورش فرزندان مسئولیت‌پذیر باید چه سبکی داشته باشند؟
کد خبر: ۷۶۲۶۷۴

به گزارش ایران اکونومیست، به نقل از ایمنا، یکی از عواملی که سبب استحکام خانواده می‌شود، مسئولیت‌پذیری است، انسان‌هایی رشد می‌کنند و در کار خود موفق هستند که مسئولیت‌پذیر باشند، یعنی نسبت به حوزه مسئولیت خود حساس باشند، بنابراین هر یک از اعضای خانواده باید به حیطه مسئولیت خود آگاه باشند و حس مسئولیت‌پذیری در آن‌ها وجود داشته باشد، همچنان که در جامعه‌ای بزرگ مسئولیت‌ها کارساز است و انجام درست آن جامعه را سامان می‌بخشد، در خانواده نیز احساس مسئولیت و انجام صحیح و به موقع آن خانواده را که جامعه‌ای کوچک و مقدس به شمار می‌رود را به سوی رستگاری رهنمون می‌کند.

برای رسیدن به این مهم در آغاز باید جایگاه افراد مشخص شود، به دلیل اینکه مسئولیت زمانی معنا پیدا می‌کند که وظیفه و جایگاه فرد مسئول مشخص شده باشد، همان طور که هیچ فردی بدون وظیفه نیست، یک نفر نیز تمام وظایف را بر عهده ندارد و باید مسئولیت‌ها تقسیم شود.

در خانواده باید در گام اول جایگاه مرد و زن مشخص شود، هنگامی که مسئولیت‌ها بر اساس جایگاه فرد معنا پیدا می‌کند، در گام بعدی به تقسیم مسئولیت‌ها پرداخته می‌شود و این مسئله بعد از والدین در مورد فرزندان اهمیت پیدا می‌کند و باید مورد توجه قرار گیرد.

ویژگی‌های فرزندان مسئولیت‌پذیر در خانواده

ملینا شیرانی، دکترای روانشناسی بالینی و مشاور خانواده با اشاره به ویژگی‌های فرزندان مسئولیت‌پذیر به خبرنگار ایمنا می‌گوید: رفتارهای یک فرد در عمل و گفتار او روی زندگی شخصی و در بافت اجتماعی بر روی زندگی و سعادتمندی دیگران نیز می‌تواند تأثیرات مثبت و منفی داشته باشد، بنابراین یک انسان مسئولیت‌پذیر باید گفتار، رفتار، اعمال و حرکت‌هایش را طوری تنظیم کند که هم سعادت و خوشبختی فردی او و هم سعادت و خوشبختی دیگران که تحت تأثیر اعمال و رفتار او قرار می‌گیرد آسیب نبیند و تضمین شود، در واقع مطمئن شود که از طریق رفتار او که سعادت خودش و دیگران تأمین شده تا جایی که به توانمندی و رفتارهای او وابسته بوده است.

وی می‌افزاید: پس آگاهی فرد نسبت به این موضوع در عملکرد او می‌تواند اثرگذار باشد و این امر به عنوان مسئولیت‌پذیری فرد است، ویژگی‌های افراد مسئولیت‌پذیر این است که افراد روزانه از خود بپرسند برای سعادتمندی خودم و دیگران در جامعه و کشور چه قدم‌هایی را باید بردارم برای مثال برای سعادتمندی خودم باید به سلامت جسم و روحم ابتدا رسیدگی کنم پس نیاز دارم حداقل به ۲۰ دقیقه ورزش روزانه باید به تغذیه‌ام توجه کنم، نیاز دارم که رانندگی پرخطر نکنم و سلامت جسم خودم را به خطر نیندازم.

دکترای روانشناسی بالینی و مشاور خانواده تصریح می‌کند: گام دوم اینکه برای سعادتمندی افرادی که دارند با من زندگی می‌کنند، همچون همسایه، همسر و دانشجوها و در نهایت برای کشورم چه قدمی باید بردارم و وقتی این سوال‌ها را روزانه از خودشان بپرسند، بسیاری از رفتارهای نادرست را انجام نمی‌دهند، برای مثال زباله‌ها را بیرون نمی‌ریزند، رانندگی پر خطر انجام نمی‌دهند، با سر و صدا کردن زیاد همسایه را آزار نمی‌دهند، در کلاس برای دانشجوها با کیفیت تدریس می‌کنند.

وی عنوان می‌کند: در واقع مسئولیت‌پذیری تمام رفتارهای فردی و اجتماعی فرد را تحت شعاع خود قرار می‌دهد، اگر یک نفر رفتار درست یا برعکس رفتار نادرست انجام دهد، می‌تواند برای خود و دیگران مفید یا خطرناک باشد، برای مثال در رانندگی بسیاری از افراد هستند که استانداردهای رانندگی رعایت نمی‌کنند و با تلفن همراه صحبت می‌کنند و خود را در معرض خطر می‌گذارند و احتمال تصادف آن‌ها وجود دارد، اما وقتی از آن‌ها می‌پرسند، چرا این طور رانندگی می‌کنند و به قوانین راهنمایی و رانندگی توجه نمی‌کنند، می‌گوید، چه کسی رعایت می‌کند که من بخواهم رعایت کنم، این اتفاق نشان می‌هد، فرد توجیه می‌آورد برای اینکه انجام ندادن مسئولیت خود را جبران کند.

شیرانی توضیح می‌دهد: فرد برای اینکه خیال خود و دیگران را راحت کنند از رفتارهای اشتباه دیگران الگوبرداری می‌کند، برای اینکه مسئولیت‌پذیر نباشد، مسئولیت‌پذیری افراد تا اندازه زیادی تحت تأثیر سبک‌های والدگری و فرزندپروری است، بهترین میزان مسئولیت‌پذیری در فرزندان والدینی دیده می‌شود که سبک‌های میانه رو و متعادل را داشته‌اند.

وی خاطرنشان می‌کند: ابتدا مسئولیت‌پذیری که در روانکاوی به آن «سوپر ایگو» یا وجدان آدم‌ها گفته می‌شود و این وجدان را ابتدا والدین در وجود فرزندان می‌سازند، بعد از مدتی انتظار می‌رود که گفت‌وگوهای والدین قطع شود و به شکل خودگویی درونی در بیاید، به دلیل اینکه والدین همیشه همراه فرزندان نیستند، اما استانداردها و هنجارها را به آن‌ها یاد می‌دهند تا پایان عمر همراه آن‌ها است.

لزوم آگاهی فرزندان از مسئولیت‌پذیری در زندگی جمعی

دکترای روانشناسی بالینی و مشاور خانواده بیان می‌کند: ضروری است که والدین به فرزندان یاد دهند که حقوق دکترای روانشناسی بالینی و مشاور خانواده دیگران چه مواردی است تا به مسئولیت‌های خود در زندگی جمعی آگاهی پیدا کنند، اگر والدین به فرزندان از دوران کودکی این موارد را آموزش ندهند وقتی آن‌ها به سن بلوغ و میان‌سالی می‌رسند هنوز آگاه نیست که در برابر خود و دیگران چه مسئولیت‌هایی دارند و صدای والدین است که در وجود کودک درونی می‌شود و بعد از آن کودک می‌تواند راه درست خود را تا آخر عمر تشخیص دهد و بر اساس استانداردها و اصول درست گام بردارد.

وی عنوان می‌کند: والدینی که در کودکی پدر و مادرهای سخت‌گیر و کنترلگر داشته‌اند به دلیل خشم از والدین می‌خواهند برای فرزندان شرایط را بهتر فراهم کنند و سبک معکوس یعنی سبک سهل‌گیر بدون چهارچوب و هنجار را برای فرزندان خود انتخاب می‌کنند، وقتی هم که از آن‌ها سوال می‌شود که چرا برای فرزندان هنجارهایی را نمی‌گذارند معتقدند که پدر و مادر خودشان که به آن‌ها سخت‌گیری کردن چه اتفاقی افتاد و می‌خواهند فرزندشان آزاد باشد.

شیرانی تصریح می‌کند: در صورتی که این روش اشتباه است و این گروه از والدین ندانسته به فرزندان خود آسیب می‌زنند و مسئله اینکه در آینده با افرادی روبه‌رو می‌شویم که مسئولیت‌های اجتماعی‌شان را انجام نمی‌دهند و وقتی به آن‌ها ایراد گرفته می‌شود که چرا این رفتار اشتباه را انجام می‌دهید، ناراحت می‌شوند، به دلیل سبک والدین بدون هنجار و سهل‌گیر است، باید اولین الفبای مسئولیت‌پذیری را از همان ابتدای دوران کودکی به فرزندان بیاموزیم تا زمانی که بزرگ شدند، فردی مسئولیت‌پذیر، وظیفه‌شناس و قانون‌پذیر شوند و به هنجارهای جامعه نیز احترام گذارند.

سبک‌های والدین برای مسئولیت‌پذیری فرزندان

وی اظهار می‌کند: از نظر روانشناسی سه نوع سبک والدگری یا فرزندپروری را برای والدین در نظر گرفته‌اند و مشخص شده که هر کدام از والدین در یکی از این دسته‌بندی‌ها قرار می‌گیرند، سبک والدگری یا فرزندپروری سخت گیر والدینی که در این سبک هستند معتقدند باید همیشه و در همه جا برای فرزندان استانداردها و باید و نبایدهایی را روشن کنند و آزادی عمل فرزندان را در حد امکان کاهش دهند، بسیاری از اوقات اضطراب والدین است که به فرزندان منتقل می‌شود و فکر می‌کنند که راه درست را خودشان بیشتر از فرزندان می‌دانند و از طریق اعمال کردن چهارچوب‌های سخت و محکم و اعمال کردن حرف خودشان اضطراب خود را پایین می‌آورند.

دکترای روانشناسی بالینی و مشاور خانواده ادامه می‌دهد: یعنی معتقدند هستند هر چقدر آزادی عمل فرزند را محدود کرده و او را کنترل کنند و دائم کارهای او را نظارت و رصد کنند آسوده‌خاطر خواهند بود که فرزند راه درست را در پیش گرفته است، مطالعات نشان داده است فرزندانی که والدین سخت گیری دارند، بر اساس ساختارهای روانی مختلفی که دارند دو حالت را پیدا کنند بعضی فرزندان ممکن است که عزت نفس و اعتماد به نفس پایین پیدا کنند و نتوانند استقلال شخصیتی لازم و کافی را به دست بیاورند، برای همین این افراد وقتی هم که بزرگ می‌شوند قادر به تصمیم گیری در مسائل مهم زندگی خود و قاطع بودن نیستند همیشه به رویه‌ای که پدر و مادر داشتند عادت کردند، یعنی دوست دارند که یک نفر مسئولیت همه چیز را به عهده گیرد و به آن‌ها درست و اشتباه را بگوید.

شیرانی تاکید می‌کند: دسته‌ای از فرزندان تحت کنترل‌ها و سخت گیری‌ها زیادی که بودند، ممکن است حالت‌های خشم، نفرت و عصیان‌گری در آن‌ها دیده شود و در خانه احتمال دارد که زور آن‌ها به والدین نرسیده که خشم خود را نشان دهند و آرام آرام می‌بینیم که یک رفتار معکوس را در جامعه و در میان مردم پیش می‌گیرند و ممکن است هنجارها را زیر پا گذارند و با هر گونه مسئولیت‌پذیری و قانون‌مداری بخواهند مبارزه کنند، به تلافی سخت‌گیری‌هایی که پدر و مادر با آن‌ها داشته‌اند، این سبک فرزندپروری توسط روانشناسان مورد تأیید نیست.

فرزندپروری متعادل بهترین سبک والدگری است

وی اظهار می‌کند: سبک بعدی سبک والدین سهل‌گیر و آسان گیر است، یعنی والدینی که به هدف‌های خود مشغول هستند و معتقدند، نباید برای فرزند چارچوب‌هایی را قرار دهیم و خود او با آزمون و خطا، تجربه و مطالعه راه خود را به درستی پیدا می‌کند و سخت‌گیری‌های ما بی مورد است، برای همین این دسته از والدین نقطه مقابل والدین سخت‌گیر هستند و چهارچوبی، هنجاری و انتظار خاصی از فرزندان ندارند، اگرچه ممکن است فرزندان اول زندگی و جوانی از این وضعیت خرسند باشند و و حالشان خوب باشد، اما باز هم مطالعات نشان داده این روش والدگری و فرزندپروری باعث بروز آسیب‌هایی به فرزندان می‌شود و مورد تأیید روانشناسان نیست، به دلیل اینکه فرزندان نیاز دارند که نظارتی روی رفتارهای آن‌ها باشد تا انواع خطرهای اجتماعی آن‌ها را تهدید نکند، از طرف دیگر این گروه از فرزندان عادت کردن بدون حد و مرز و خط قرمز جلو بروند و کارهایشان را پیش ببرند، در آینده هم نمی‌توانند زیاد به خط قرمز، چارچوب‌ها و هنجارهای مشخص خود را پایبند کنند و در هر زمینه‌ای قانون مداری و هنجار وجود داشته باشد، به مشکل بر می‌خورند، چرا که از ابتدا یاد نگرفته‌اند که باید وظیفه‌شناس باشند و پدر و مادر از آن‌ها انتظاراتی دارند، این سبک فرزندپروری هم مطرود اعلام شده است.

این روانشناس عنوان می‌کند: در سبک فرزندپروری متعادل یا میانه رو هم پدر و مادرهایی هستند که نه سخت گیری می‌کنند تا حدی که استقلال عمل را از فرزندان سلب کنند و نه آن قدر فرزندان را آزاد می‌گذارند که در خانه و محیط بدون هنجار و بدون خط قرمز عمل کند، خط قرمزهایی را برای فرزندان به صورت کلی روشن می‌کنند و انتظارات خود را از آن‌ها بازگو کرده و و چهارچوب‌ها را روشن می‌کنند، باید فرزندان مطابق همان چارچوب‌ها حرکت کنند.

شیرانی خاطرنشان می‌کند: از طرفی والدین در این سبک فرزندپروری در قالب این چارچوب‌ها فرزندان را آزاد می‌گذارند و اجازه می‌دهند که مقداری فرزندان فراز و نشیب‌ها، باید و نبایدهای زندگی و خوب و بد زندگی را تجربه کنند و بتوانند در آینده که پدر و مادر همراه او نیستند، استقلال شخصیتی را به دست آورده باشند، از طرفی هم به مسئولیت‌ها، چارچوب‌ها و قانون‌مداری پایبند بوده و استقلال عمل داشته باشند، روانشناسان اعتقاد دارند، بهترین سبک والدگری و فرزندپروری همین سبک است.

مسئولیت‌پذیری اعضای خانواده استرس کارساز

محسن دهقانی، مشاور و کارشناس مسائل خانواده با اشاره به اینکه مسئولیت‌پذیری اعضای خانواده از استرس‌های کارساز است به خبرنگار ایمنا می‌گوید: استرس‌های انسان در زندگی به دو بخش استرس‌های دردسرساز و کارساز تقسیم می‌شود، در استرس‌های دردسرساز افراد به دنبال راه حل نیستند و ذهن آن‌ها در خود مشکل ذهن دور می‌زند، در استرس کارساز استرسی به افراد راه حل ارائه می‌دهد که چگونه می‌توانند از این مشکل نجات پیدا کنند و مهارت حل مسئله را برای آن‌ها زنده می‌کند، مسئولیت‌پذیری اعضای خانواده از استرس‌های کارساز است و از ویژگی‌های شخصیت سالم نیز داشتن وجود همین نوع استرس‌ها در زندگی روزمره است.

وی می‌افزاید: در واقع انسان‌هایی که شخصیت سالم دارند مسئولیت‌پذیر و دغدغه‌مند هستند، یعنی دغدغه‌مندی سالم دارند و این طور نیست که به خاطر دغدغه‌مندی دچار بیماری، نوسان خلق شوند و این گروه از افراد مسئولیت‌پذیر هر کاری به موقع انجام می‌دهند و از زیر بار مسئولیت خود فرار نمی‌کنند.

مشاور و کارشناس مسائل خانواده در خصوص ویژگی‌های افراد مسئولیت‌پذیر تصریح می‌کند: افرادی که استرس‌های منفی دارند مدام با خود تکرار می‌کنند که در آینده چه می‌شود و استرس خود را بیشتر می‌کنند، اما انسان‌های مسئولیت‌پذیر می‌گویند چه راه حل‌هایی برای این مسئله وجود دارد و این اتفاق عامل دوام بخشیدن به زندگی آن‌ها است، اگر خانواده به دنبال شادی در زندگی هستند، یکی از مهم‌ترین راهکارهای ایجاد شادی در زندگی مسئولیت‌پذیری اعضای خانواده است.

وی در مورد لزوم مسئولیت‌پذیری زوجین در زندگی مشترک عنوان می‌کند: وقتی که زوج‌ها مسئولیت‌پذیر باشند باعث رضایت‌مندی طرف مقابل آن‌ها می‌شود، اما وقتی که مسئولیت خود را به درستی انجام ندهند، باعث می‌شود که همسر آن‌ها ناراضی باشد اگر این مورد تکرار پیدا کند، باعث می‌شود که بگو مگوها و مشاجره‌های لفظی آن‌ها افزایش پیدا کند و حرمت‌شکنی در خانواده اتفاق بیفتد و مسئولیت‌پذیری عامل دوری از حرمت‌شکنی‌ها از خانواده است.

دهقانی خاطرنشان می‌کند: مسئولیت‌پذیری عامل نشاط و شادابی درونی انسان‌ها است، در بحث مسئولیت‌پذیری انسان مواردی همچون صداقت، شفقت و احترام نقش‌آفرینی می‌کند و اگر فردی مسئولیت‌پذیر نباشد، باید وجود این باید موارد مطرح شده را درون افراد مورد بررسی قرار داد، اولین عنصر مسئولیت‌پذیری فرد صداقت او است، یعنی گاهی اوقات فرد از درون با خودش مشکل دارد و اهل صداقت نیست، باید بدانیم فردی که اهل صداقت باشد، حرف و عمل او یکی است و اگر بگوید کاری را انجام می‌دهد، به طور حتم انجام خواهد داد، اگر انسان صادق باشد، به طور طبیعی دیگر نباید بر خلاف حرف‌های خود رفتار کند.

مسئولیت‌پذیری در زندگی تعهد درونی آگاهانه را به همراه دارد

وی ادامه می‌دهد: لازم است بدانیم عنصر شفقت یعنی تکنیک عشق به خویشتن است و افرادی که عشق به خویشتن ندارند، عشق به دیگران را هم ندارند، باید افراد ابتدا با خودشان مهربان باشند تا بتوانند با دیگران هم مهربان باشند، کسی که در وجودش شفقت و مهرورزی موج نزند و با خودش حتی غریبه باشد این فرد نمی‌تواند به خواسته‌های دیگران توجه کند، عنصر سوم در بحث مسئولیت‌پذیری بحث احترام است، یعنی فرد به حفظ شخصیت دیگران اهیمت می‌دهد، عنصر چهارم انصاف است یعنی هر چه را فرد برای خود می‌پسندد برای دیگران هم بپسندد و عنصر پنجم در بحث مسئولیت‌پذیری پاسخگویی و شجاعت فرد در مورد نقش خود در زندگی خانوادگی است.

مشاور و کارشناس مسائل خانواده با اشاره به سبک‌های والدین برای پرورش فرزندان مسئولیت‌پذیر اظهار می‌کند: مسئولیت‌پذیری در زندگی یک تعهدپذیری درونی آگاهانه و صفت اخلاقی است، فرزندان از رفتار والدین الگو برداری می‌کنند، یکی از علل فرار فرزندان از مسئولیت‌پذیری سبک فرزند پروری والدین است و ضرورت دارد والدین مسئولیت‌پذیری را در خانواده در بین فرزندان تقسیم‌بندی کنند، باید مسئولیت‌پذیری را به صورت یک صفت اخلاقی و به عنوان یک عادت به فرزندان بیاموزیم.

وی تاکید می‌کند: برای اینکه فرزندان مسئولیت‌پذیر شوند، باید والدین سبک فرزندپروری قاطعانه را داشته باشند و تذکرهای کوتاه و به جا برای فرزندان را انجام دهند و در مقابل درخواست‌های معقول فرزندان پاسخ‌گویی واضح را برای فرزندان داشته باشند، همسویی پدر و مادر در تربیت فرزندان از شرایط یک تربیت سالم، اصولی و منطقی است.

مبرهن است که مشارکت و مسئولیت‌پذیری فرزندان در خانه یکی از دغدغه‌های ذهنی بیشتر والدین است، مسئولیت‌پذیری فرزندان در خانواده به موفقیت در زندگی آینده آن‌ها کمک می‌کند، با تشویق کردن و ایجاد انگیزه و هیجان می‌توان مسئولیت‌پذیری را در فرزندان افزایش داد، سپردن کارهای آسان از دوران کودکی مانند چیدن میز غذا و آبیاری گیاهان و جمع‌آوری اسباب بازی‌ها و بستن بند کفش باعث یادگیری مسئولیت‌پذیری در کودکان می‌شود.

مسئولیت‌پذیری باید به گونه‌ای باشد که فرزندان وابستگی کمتری به والدین داشته باشند، تفاوت مسئولیت‌پذیری و وظیفه در این است که در وظیفه کودک مجبور است آن‌ها را انجام دهد، در مسئولیت‌پذیری فرزند خودش آگاهانه انتخاب می‌کند، چنانچه والدین به فرزند مسئولیت می‌دهند، بهتر است با لحن محبت‌آمیز و به دور از تحقیر و توهین باشد و با تشویق به او اطمینان دهند تا بتواند زودتر کارها را انجام بدهد، در حقیقت مسئولیت‌پذیری باعث می‌شود تجربه‌های ارتباطی و همکاری فرزندان افزایش پیدا کند و تنش‌های خانوادگی کمتری پیش بیاید و فرزندان در خانواده سرگرم شوند، ضرورت دارد والدین به طور مرتب به فرزندان انگیزه دهند تا آن‌ها نیز با رغبت و علاقه در انجام کارهای خانوادگی مشارکت داشته باشند.

 

آخرین اخبار