اما چه سود که افکار سرمربی ایران در سال۲۰۰۷ فریز شده است. از زمانی که امیر قلعهنویی برای مرتبه دوم هدایت تیم ملی را به عهده گرفته، کمتر کنفرانس یا مصاحبهای بوده که درباره اتفاقات دوره نخستش روی این نیمکت صحبت نکند و مدام یادآور میشود که اخراجش ناجوانمردانه بوده است.
البته او در دوران حضورش در باشگاههای مختلف هم این صحبتها را مطرح میکرد؛ اما هرچقدر هم که در مذمت این بازگشت به گذشته مینویسیم، امیر قصدی برای دست برداشتن از این عادت ندارد. البته برخی خبرنگاران هم به واسطه ارادت به او، سعی دارند یک بار دیگر مظلومیت (!) قلعهنویی در آن دوره را بازگویی کنند و اینبار چنین اتفاقی در نشست خبری پیش از بازی سوریه رخ داد. جایی که سرمربی تیم ملی گفت ترجیح میدهد درباره این موضوع صحبت نکند؛ اما آنقدر توضیح داد که بخش زیادی از زمان کنفرانس از دست رفت! امیر همچنین یک جمله جا مانده داشت که نسخه ایرانیزه شدهای از نقل قول معروف نلسون ماندلا را تداعی کرد: «آنها را حلال میکنم؛ اما فراموش نه!»
مسلما امیر این موضوع را تا آخر عمر فراموش نمیکند؛ اما هرچقدر هم که در حق او جفا شده باشد، پس از ۱۰سال ناکامی در کسب جام، یک تیمملی آماده با شرایط خوب را دراختیار دارد و این فرصتی نیست که در اختیار هرکسی قرار بگیرد. کدامیک از سرمربیان وطنی در چند دهه اخیر این شانس را داشتهاند که دو مرتبه روی نیمکت تیم ملی بنشینند؟ پس این همه گلایه برای چیست؟
امروز در نقطه مقابل امیر، هکتورکوپر سرمربی نامداری قرار دارد که دیروز وقتی از او راجع به تیم ملی مصر و اجحافی که طی حضورش روی نیمکت این تیم سوال شد، ترجیح داد راجع به این موضوع صحبت نکند؛ چراکه صحبت از گذشته را «بیاحترامی به آینده» میداند. به قول خود قلعهنویی، بیشتر از فوتبال رفتار و نقل قولهاست که در آینده به جای میماند نه قهرمانی و جام. به نظر شما سرمربی تیم ملی در آینده وقتی به این روزهایش نگاه میکند، راجع به آن چه فکری میکند؟