این عنصر کلیدی چه سهمی از تولیدات کل کشور را به خود اختصاص داده است؟ آیا این سهم به موجب تحریمها کاهش یافته یا نسبت به آن بیتفاوت بوده است؟
صنعت نفت یکی از مهم ترین صنایع اثرگذار بر رشد اقتصادی است. اما رشد این بخش در نتیجه عوامل سیاسی نظیر تحریمها و تغییر قیمت جهانی نفت تحت تاثیر قرار گرفته است.
در سال 90 سهم نفت از تولید ناخالص داخلی حقیقی (به قیمت ثابت سال 90) بعد از تجربه یک دوره نزول در اواخر دهه هشتاد، افزایش یافت و به 24.7 درصد رسید اما این رویه پایدار نبود. با شروع تحریمهای بینالمللی در دوره ریاست جمهوری اوباما، تولید بخش نفت سقوط کرد و سهم نفت از کیک اقتصادی کاهش یافت. این رویه تا سال 94 ادامه داشت.
در سال 94 با امضا برجام و به دلیل سهولتی که در فروش نفت ایجاد شده بود، صادرات نفت بیشتر شد. در نتیجه این رخداد، سهم نفت از کیک اقتصادی در سال 95 بالا رفت. در این سال، رشد اقتصادی بخش نفت نیز به بالای 30 درصد رسیده بود که یک رکورد 18 ساله محسوب میشود. البته سهم این بخش در سال 95 و با وجود افزایش چشمگیری که تجربه کرد هرگز به سطح نیمه دوم دهه 80 نرسید. با شروع ریاستجمهوری ترامپ و لغو برجام در سال 97، صادرات نفت کم شد و سهم نفت از کیک اقتصادی پایین آمد. این روند کاهشی ادامه دار بود تا این که در نهایت در سال 98 سهم نفت از کیک اقتصادی به کمترین رقم از سال 85 تا کنون رسید. این نرخ در سال 98 در سطحی کمتر از 13 درصد قرار داشت. رشد اقتصادی بخش نفت و گاز نیز در این سال رکورد منفیترین رشد را در یک بازه 18 ساله به ثبت رساند.
ریاست جمهوری بایدن در سال 99، فشار تحریمها را کم کرد اما قیمت جهانی نفت به دلیل بحران کرونا پایین آمد. البته کاهش فشار ناشی از تحریمها و بهبود شوک کرونا در نهایت منجر به افزایش سهم نفت از تولید ناخالص داخلی ایران در سال 99 شد.
از سال 1400، تا سال 1401 نیز سهم نفت از تولید ناخالص داخلی با شیب بسیار ملایم افزایش یافت. اما این سهم هرگز به سطوح سالهای دهه 80 تا 90 نرسیده و همچنان زیر 15 درصد باقی مانده است.
به عقیده بسیاری از کارشناسان، اقتصاد ایران وابسته به نفت است و همین سبب شده تا نفت یکی از مهمترین صنایع اثرگذار بر رشد اقتصادی باشد. در سالهای گذشته، تولید نفت ایران به دلایل مختلفی جهشها و اُفتهای شدیدی را تجربه کرده است. برخی از این تغییرات به دلیل نوسان قیمت جهانی نفت بوده و برخی دیگر از اعمال تحریمهای بینالمللی علیه ایران تاثیر گرفته است.
مجموعه این تغییرات باعث شد تا در دو دهه گذشته، سهم تولید نفت و گاز از کل تولیدات اقتصادی کشور متغیر باشد. به عبارت دیگر، اگر اقتصاد را شبیه یک کیک در نظر بگیریم و هر برش این کیک را یک بخش از اقتصاد بدانیم، قسمت مربوط به نفت و گاز مدام در سالهای اخیر کوچک و بزرگ شده است. در ادبیات اقتصادی تولید ناخالص داخلی کشور را به یک کیک تشبیه میکنند. این کیک از 4 قسمت تشکیل شده است. این قسمتها شامل گروه «خدمات»، «صنعت»، «نفت و گاز» و «کشاورزی» است. این گزارش، تغییرات سهم نفت و گاز از کیک اقتصاد را از سال 85 تا شش ماه نخست سال 1402 مورد بررسی قرار میدهد و در هر برهه زمانی، عوامل داخلی و خارجی که منجر به این تغییرات شده را مرور میکند.
در اغلب کشورهای نفتخیز مثل ایران، بخشی از درآمدهای کشور از طریق فروش نفت و گاز تامین میشود. به همین دلیل میتوان گفت در این کشورها، نوسانات درآمدهای نفتی به بخشهای مختلف اقتصاد کلان سرایت کرده و رشد اقتصادی آنها را متاثر میسازد. این نوسانات در نتیجه عوامل مختلف نظیر اعمال تحریمها و تغییر در قیمت نفت ایجاد میشود.
در 18 سال گذشته، رشد اقتصادی بخش نفت و گاز ایران در بازه 12.8 تا 28.9 نوسان کرده است. دلیل این نوسانات در برهههای مختلف، متفاوت بوده است. در ادامه این نوسانات در رشد اقتصادی بخش نفت و گاز ایران را از سال 85 تا پایان نیمه دوم امسال و در قالب 5 برهه زمانی بررسی خواهیم کرد.
سهم نفت و گاز از تولید ناخالص داخلی حقیقی کشور در سالهای منتهی به نیمه دوم دهه 80، در مقایسه با دهه 90 تا کنون بالاترین رقم را داشته است. برای مثال در سال 1385، این سهم به 28.9 درصد رسید که بیشترین عدد ثبت شده در 18 سال مورد بررسی بوده است. این سال مصادف با دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد است.
بالا بودن سهم نفت و گاز از کیک اقتصادی کشور در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد تا اواخر دهه 80 میتواند متاثر از دو علت باشد. اول آنکه در این دهه میانگین قیمت جهانی نفت شروع به افزایش کرد به طوری که در سال 89 میانگین قیمت جهانی نفت، بیشترین میزان خود را طی تمام ادوار تاریخ تا کنون داشته است. دومین دلیل نیز نبود محدودیتهای ناشی از تحریم بر مسیر صادرات نفت و گاز کشور است.
اگرچه که در نتیجه این دلایل سهم نفت و گاز از کیک اقتصادی کشور در نیمه دوم دهه 80 نسبت به سالهای پس از آن بیشتر بود، اما باید توجه داشت در این مدت، این سهم روند نزولی داشته است. به بیان دیگر سهم نفت و گاز از کیک اقتصادی کشور در نیمه دوم دهه 80، هر سال نسبت به سال قبل کوچکتر شده است.
دلیل کاهش سهم نفت و گاز از تولید ناخالص داخلی کشور از سال 85 تا پایان این دهه، افزایش سهم گروه صنعت است. گروه صنعت از چند بخش تشکیل شده که چند مورد از آنها «بخش ساختمان»، «بخش صنعت»، «بخش تامین آب، برق و گاز طبیعی» و «بخش معدن» است.
طی دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد، رشد «بخش صنعت» بیشتر شد. همچنین «بخش ساختمان» به دلیل اجرای پروژههای مسکن، رونق گرفت و رشدهای بالایی را تجربه کرد. «بخش تامین آب، برق و گاز طبیعی» و «بخش معدن» هم نسبت به دورههای قبل بزرگتر شدند و رشدهای بالایی را تجربه کردند.
چون در این سالها به طور کلی رشد سایر بخشهای صنعت از رشد بخش نفت و گاز بیشتر و سریعتر بوده، سهم نفت و گاز از کیک اقتصاد مدام کمتر شده است. بنابراین، میتوان گفت که به همین دلیل پس از تجربه یک رکورد بالا در سهم این بخش از کیک اقتصاد در سال 85، روند این شاخص رو به نزول گذاشته است. برای مثال، سهم نفت و گاز از تولید ناخالص داخلی در سال 89 به حدود 23.6 درصد رسیده و حدودا 5.2 واحد درصد نسبت به سال 85 کاهش یافته است.
در سال 90 و پس از 5 سال، سرانجام سهم نفت و گاز از کیک اقتصادی ایران صعود کرد و به 24.7 درصد رسید اما این رویه پایدار نبود. در ابتدای سال 90 و همزمان با ریاست جمهوری اوباما، تحریمها علیه ایران آغاز شد. در نتیجه اعمال تحریمها ارزش افزوده بخش نفت در سال 91 سقوط کرد و به دنبال آن سهم نفت از کیک اقتصاد ایران به سرعت کاهش یافت.
بعد از سال 91 نیز کاهش این شاخص تا سال 94 ادامه داشت. با این که روند نزولی سهم نفت و گاز از کیک اقتصاد 4 سال ادامه داشته اما شدت آن به اندازه اُفت شدیدی که در سال 91 اتفاق افتاده، نبوده است. بنابراین شاید بتوان گفت تحریمها در اولین سال اعمال، بیشترین شوک را وارد کرده و سپس در طی چهار سال تعدیل شده و از سرعت اثرگذاری آن روی سهم نفت از کیک اقتصاد کاسته شده است.
این عوامل در کنار هم سبب شد تا رشد اقتصادی بخش نفت با سرعت کمتری نسبت به گذشته ادامه پیدا کند. در همین زمان، سایر بخشهای اقتصاد نظیر کشاورزی، صنعت و خدمات رشد بالاتری را نسبت به بخش نفت و گاز تجربه کردند. البته این مشاهده به طور یک به یک برای تمام سالهای مورد بررسی نبوده بلکه در هر سال یکی از این بخشها به طور کلی رشد بالاتری را تجربه کرده است. بالاتر بودن سرعت رشد سایر بخشها نسبت به نفت و گاز نیز باعث کاهش سهم این بخش از کیک اقتصاد شده است.
در تیر 94 برجام به امضا رسید و توافق بین ایران و کشورهای بینالمللی انجام شد. پس از آن فشار تحریمها کمتر شد. این توافق سبب شد تا رشد بخش نفت و گاز در سال 95 به 36 درصد برسد. این رقم بالاترین رشد ثبت شده در این بخش طی 18 سال گذشته است در حالی که در سال 94 رشد بخش نفت منفی بود. به عبارت دیگر، تولید ناخالص داخلی بخش نفت و گاز در سال 94 نسبت به سال 93 کمتر شده بود. اما با امضا برجام جهش در تولید ناخالص داخلی بخش نفت و گاز مشاهده شده و رشد این بخش بالا رفت. به واسطه این افزایش در رشد، سهم نفت و گاز از کیک اقتصاد به 21.5 درصد در سال 95 رسید.
اواخر سال 95 مصادف با آغاز ریاست جمهوری ترامپ بوده است. با آمدن ترامپ زمزمه خروج آمریکا از برجام مطرح شده و در نهایت این اتفاق در سال 97 به وقوع پیوست. بدین ترتیب بار دیگر رشد اقتصادی کشور تحت تاثیر قرار گرفت و کاهش یافت. به طوری که در سال 97 رشد اقتصادی ایران منفی شد. اما در میان اجزا مختلف رشد اقتصادی، بخش نفت و گاز بیش از سایر بخشها تحت تاثیر قرار گرفته است.
سهم نفت از تولید ناخالص داخلی کشور در سال 96 و همزمان با آغاز اخبار احتمال لغو برجام از بالای 20 درصد در سال 95 به 20 درصد کاهش یافته است. پس از خروج از برنامه جامع مشترک کشورهای 1+5 در پایان سال 97 این سهم به 18.8 رسیده است. این روند نزولی که از سال 96 شروع شده بود تا سال 98 ادامه داشت. در سال 98 سهم نفت از کیک اقتصادی ایران به 12 درصد رسید که کمترین رقم در 18 سال بررسی شده است.
از جمله علل کاهش سهم نفت از تولید ناخالص داخلی کشور در این سالها میتوان به تحریمهای بین المللی و کاهش صادرات نفت در نتیجه آنها اشاره کرد. شواهد نشان میدهد در سال 98 رشد بخش نفت به منفی 35 درصد رسیده است. این نرخ منفیترین رشد بخش نفت و گاز در دوره مورد بررسی است که پس از تشدید تحریمها در سال 98 ثبت شده است. بررسیها همچنین خبر از آن میدهدکه سهم نفت از کیک اقتصادی ایران در سالهای قبل تحریم حدودا 2 برابر این سهم در سالهای پس از تحریم و روی کار آمدن ترامپ بوده است. بنابراین میتوان گفت تحریمهای غرب توانسته به بخش نفت اقتصاد ایران ضربه بزند.
در آغاز سال 99 بایدن به ریاست جمهوری آمریکا رسید. با آمدن بایدن اوضاع سیاسی و فشار تحریمهای بین المللی کمتر شد. اما بحران کرونا منجر به کاهش تقاضا و قیمت جهانی نفت شده و رشد تولید ناخالص داخلی حقیقی بخش نفت در نخستین فصل سال 99 را منفی ساخته است.
لکن پس از مدتی شوک کرونا کاهش یافته و قیمتها بهبود پیدا کرده است. در نتیجه این بهبود و کاهش تحریمها، رشد تولید ناخالص داخلی نفت مثبت شد و درنهایت سهم بخش نفت و گاز از تولید ناخالص داخلی کشور در سال 99 به 13 درصد رسید. این سهم در مقایسه با یک سال قبل افزایش 0.19 واحد درصدی را نشان میدهد.
روند افزایش سهم نفت از تولید ناخالص داخلی کشور که از سال 99 آغاز شده بود، تا سال 1401 با شیب بسیار ملایم ادامه یافته است. اما به رغم افزایش، این سهم هرگز به سطوح دهه 80 تا 90 نرسید و زیر 15 درصد باقی مانده است.
در سال 1400 رشد تولید ناخالص داخلی بخش نفت نسبت به سال قبل از آن افزایش یافته و بالغ بر 9 درصد شده است. بدین ترتیب سهم نفت در سال 1400 به 13.5 درصد از تولید ناخالص داخلی رسیده است. اگرچه این رشد در سال 1401 نسبت به سال 1400 کاهش یافته اما سهم آن از کیک اقتصادی با شیب بسیار ملایم، بالا رفته است.
آخرین ارقام منتشر شده توسط مرکز آمار نشان میدهد تولید ناخالص داخلی حقیقی کشور (به قیمت ثابت سال 90) در شش ماه نخست 1402 به 433 هزار میلیارد تومان (همت) رسیده است. به بیان دیگر، این رقم ارزش پولی تمام کالاها و خدمات نهایی تولید شده در کشور را طی شش ماه نخست امسال نشان میدهد. این ارزش نسبت به دوره مشابه در سال گذشته، رشد 7.5 درصدی داشته است. این در حالی است که رشد اقتصادی همه بخشها بدون نفت، در شش ماه نخست امسال نسبت به مدت زمان مشابه در سال گذشته زیر 5 درصد بوده است.
اینکه رشد اقتصادی کل کشور بیشتر از رشد اقتصادی بدون نفت است، نشان میدهد که در سال جاری بخش نفت و گاز نقش برجسته ای در رشد اقتصادی کشور داشته است. باید توجه داشت که تولید ناخالص داخلی کشور به ارزش حقیقی و به قیمت ثابت سال 90 است. یعنی اثر تورم از آن گرفته شده است.
شواهد حاکی از آن است که تولیدات بخش نفت و گاز طی نیمه اول امسال در مقایسه با شش ماه نخست سال گذشته، رشد 22.7 درصدی داشته که نسبت به ماههای قبل در سطح بالاتری قرار گرفته به طوری که تولید ناخالص داخلی نفت و گاز در نیمه اول امسال، بیشترین رشد را از 7 سال گذشته تا کنون به ثبت رسانده است. این در حالی است که رشد بخش کشاورزی در این مدت منفی بوده است. همچنین صنعت و خدمات در مقایسه با نفت و گاز رشد اندکی داشته اند.
اما رشد بالای نفت و گاز در شش ماهه نخست امسال بیشترین سهم از تولید ناخالص داخلی کشور در 18 سال گذشته نبوده است.
از سال 1400 تا سال 1402 همواره رشد تولید کل بیشتر از رشد تولید بدون نفت بوده است. این پدیده حکایت از آن دارد که در این سالها افزایش تولید و صادرات نفت در برجسته کردن نقش آن از تولید اقتصادی اثرگذار بوده است. اما نباید از این نکته غافل شد که سهم این اثرگذاری بسیار کمتر از دوره برجام و سالهای انتهایی دهه 80 بوده است.
همچنین در این سالها رشد تولید ناخالص داخلی خدمات کمتر شده و این رقم برای کشاورزی منفی بوده است. علاوه بر آن سهم کشاورزی و خدمات از کیک اقتصادی ایران کاهش یافته است. این خود میتواند بر افزایش سهم بخش نفت و گاز اثرگذار بوده باشد.