به گزارش ایران اکونومیست، آیت‌الله العظمی سید روح‌الله موسوی خمینی رهبر انقلاب اسلامی بارها و بارها احترام و تواضع به مردم را به کارگزاران و مسوولان ارشد و میانی کشور گوشزد کردند و در توصیف بین حاکمیت و مردم، بیان کردند: «رابطه ارکانِ اجرایی و حکومتی همچون ترازوست. در یک طرف دولت، مجلس و رییس جمهور قرار دارند و در طرف دیگر مردم. در هر شرایط نگهداری این دو سو و کفه لازم و ضروری است و بدون پشتیبانی مردم کاری از پیش نمی‌رود.»
گزیده‌ای از سخنان امام خمینی درباره مردم و ضرورت مشارکت آنان در انتخاب یا عزل مقامات ارشد کشور را در ادامه بخوانید.
*وقتی مردم یک خدمتگزاری را نخواستند باید کنار برود.
*در هر صورت ما باید دنبال این معنا باشیم که مردم را نگه داریم و همین طوری که آقایان می‌گویند بدون پشتیبانی مردم نمی‌شود کار کرد.
*همه اطلاع دارید که آن چیزی که برای همه ما لازم است این است که در فکر این باشیم که مردم را در صحنه نگاه دارید و این یک سرش بسته به دولت است و رییس‌جمهور و مجلس، یک سرش هم مربوط به خود مردم، اگر این طرف را شما نگه دارید، از ملتمان مطمئن هستیم که به حسب غالب و اکثریت، آن طرف را حفظ می‌کنند.
*حکومت باید حکومت الهی باشد، اسلامی باشد، حکومتی باشد که خود مردم می‌خواهند آن حکومت را.
* دمکراسی این است که آراء اکثریت، و آن هم این طور اکثریت، معتبر است؛ اکثریت هر چه گفتند آرای ایشان معتبر است و لو به خلاف، به ضرر خودشان باشد. شما... آن مسیری که ملت ما دارد، روی آن مسیر راه را بروید، ولو عقیده تان این است که این مسیری که ملت رفته خلاف صلاحش است. خوب، باشد. ملت می خواهد این طور بکند، به ما و شما چه کار دارد؟ خلاف صلاحش را می خواهد. ملت رأی داده؛ رأیی که داده متَّبع است
* ما حق نداریم. خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است که ما به ملتمان یک چیزی را تحمیل بکنیم
* وقتی حکومت حکومت عادلانه شد، حکومت در خدمت مردم شد، سایه این حکومت بر قلوب مردم است؛ و یک همچو حکومتی می‌تواند حکومت کند.
*وقتی پایه حکومت بر دوش یک ملت نبود و بر قلب یک ملت نبود، اینها نمی‌توانند یک حکومتی باشند.
*باید اختیارْ دست مردم باشد. این یک مسأله عقلی [است]، هر عاقلی این مطلب را قبول دارد که مقدرات هر کسی باید دست خودش باشد
*شما کاری نکنید که مردم از شما بترسند. شما کاری بکنید که مردم به شما متوجه بشوند. شما کاری بکنید که مردم محبت به شما بکنند؛ پشتیبان شما باشند.
*اگر مردم پشتیان یک حکومتی باشند، این حکومت سقوط ندارد؛ اگر یک ملت پشتیان یک رژیمی باشند؛ آن رژیم از بین نخواهد رفت.
* جلب نظر مردم از اموری است که لازم است. پیغمبر اکرم جلب نظر مردم را می کرد. دنبال این بود که مردم را جلب کند، دنبال این بود که مردم را توجه بدهد به حق.
*اسلام وضعش از اول این طور بوده است که آن حاکمش که رأس بوده است، در زندگی، در معاشرت، در اینها، با مردم یا پایین‌تر بوده است، یا همان جور.
*ما جمهوری اسلامیِ لفظی نخواستیم. ما خواستیم که حکومت الله در مملکتمان- و ان‌شاءالله در سایر ممالک هم - اجرا بشود.
*وضع حکومت اسلام یک همچو وضعی است. اداره اش برای رفاه مردم است، نظامش برای رفاه مردم است، رییس‌جمهورش برای رفاه مردم است، نخست وزیرش برای رفاه مردم است، و محیط، محیط مَحبت؛ یک محبت مَحبت.
* جمهوری، به همان معنایی است که همه جا جمهوری است. لکن این جمهوری بر یک قانون اساسی ای متکی است که قانون اسلام است. اینکه ما جمهوری اسلامی می گوییم برای این است که هم شرایط منتخب و هم احکامی که در ایران جاری می شود اینها بر اسلام متکی است، لکن انتخاب با ملت است و طرز جمهوری هم همان جمهوری است که همه جا هست
*وقتی به مردم خوبی کردید، محبت کردید، خدمتگزار مردم بودید، وقتی که بروید شب منزل، آرامش برای قلبتان هست؛ وجدانتان ناراحت نیست.
*در دولتهای اسلامی محیط محیطِ مَحبت است، محیط برادری است؛ نه ارتش با مردم جدا هست و نه مردم با ارتش جدا هستند؛ و نه یک محیط رعب در کار هست
*یک قدرت ولو بزرگ نباشد اگر پایگاه ملی داشته باشد، این غلبه می‌کند. کوشش کنید که پایگاه ملی برای خودتان درست کنید.
هر چه صاحب منصب ارشد باشد باید بیشتر خدمتگزار باشد.
*کاری بکنید که دل مردم را به دست بیاورید. پایگاه پیدا کنید در بین مردم. وقتی پایگاه پیدا کردید، خدا از شما راضی است؛ ملت از شما راضی است؛ قدرت در دست شما باقی می‌ماند و مردم هم پشتیبان شمایند.
*مردم برای اسلام خون می دهند نه برای سیاست.
*مردم دیندار، آدم خدمتگزار به دین می‌خواهند؛ هر کس برجسته تر شد، او را دوست می دارند. علاقه مردم به ما برای دین است
*باید حکومت چنان باشد که اگر رییس‌جمهورش توی مردم آمد، دوره اش بکنند و با او خوش و بش کنند؛ نه این که اگر صداش در آید، فرار کنند از دستش.
*حکومت وقتی باقی می‌ماند که مردم او را بخواهند
*حکومت اسلامی حکومتی است که، برایِ مردم خدمتگزار است؛ باید خدمتگزار باشد
*دولت خدمتگزار ملت باشد در امور. شرکت بدهند مردم را در همه امور
*باید همه خدمتگزار باشیم برای این ملت، برای این جوانها و برای این پیرها و زنها و مردها
*نظام برای این است که رفاه مردم را تهیه کند
*حکومتی که مردم دوست او هستند؛ این وقتی در بین مردم می‌رود، مردم همه دورش را می‌گیرند و دستش را می‌بوسند، صورتش را می‌بوسند. این دیگر ترسی ندارد از مردم
* حکومتها باید خدمتگزار ملتها باشند؛ چنانچه در اسلام این سیره بود که حکومت در خدمت مردم بود و ارتش در خدمت مردم بود
*با پشتیبانی مردم خصوصاً طبقات محروم بود که پیروزی حاصل شد و دست ستمشاهی از کشور و ذخائر آن کوتاه گردید و اگر روزی از پشتیبانی آنان محروم شوید، شماها کنار گذاشته می‌شوید و همچون رژیم شاهنشاهی ستمکار به جای شما ستم پیشگان پستها را اشغال می‌نمایند
