به گزارش ایران اکونومبست؛ لودویگ فون میزس یک فیلسوف و اقتصاددان برجسته بود که در مکتب اتریشی با تفکر اقتصادیاش شناخته میشود. او به عنوان یک لیبرال کلاسیک در زمینه اقتصاد مشهور است و به خاطر کارهایش در زمینه کنششناسی شهرت دارد. میزس در زمان جنبش لیبرترین در ایالات متحده تاثیر قابل توجهی داشت.
این اقتصاددان بیشتر به خاطر نوشتن کتابهای تئوریک معروف مانند کنش انسانی، سوسیالیسم ، تئوری پول و اعتبار و تاریخ و اثرهای دیگرش شناخته میشود. اگرچه او به تدریس درسهایی در آرژانتین نیز مشغول بود و از زبان ساده و غیرتخصصی در تشریح اصول اقتصادی خود استفاده میکرد، که برای اهالی کسبوکار، استادان و دانشجویان رشتههای دیگر مناسب بود. که در ادامه خبر حتما اندیشه های وی در مورد اقتصاد را از زبان شیرین و سخت خودمیآوریم.
میزس آلمانی توانست با استفاده از زبان ساده اما صوص به خودش به طوری که قابل فهم باشد تئوریهای خود را تشریح کند و واقعیتهای تاریخی را با اصول اقتصادی ترکیب کند.
مصرفکنندگان و تولیدکنندگان با آزادی میتوانند به مقاصد خود برسند
او نشان میداد که چگونه سرمایهداری نظام سلسله مراتبی را در زمان فئودالیسم اروپا از بین برده و پیامدهای سیاسی رونق انواع دولتها را توضیح میدهد. همچنین، تحلیل نقصانهای سوسیالیسم و دولت رفاه را ارائه کرده و نشان میدهد که چگونه در نظام سرمایهداری، مصرفکنندگان و تولیدکنندگان با آزادی میتوانند به مقاصد خود برسند.
لودویگ فون میزس به عنوان یک لیبرال کلاسیک نظریه های مهم اقتصادی خود را مینوشت و در سخنرانی خود به کار می برد او که رسالات خود را اقتصادمی دانست، به آشکارسازی بنیانهای مفهومی پرداخت و نام آن را Praxeology گذاشت. علم اعمال انسان یک کنششناسی انسان. بسیاری از آثار او در مورد دو موضوع اقتصادی بودند: الف/اقتصاد پولی و تورم.ب/تفاوت بین اقتصاد دولتی و تجارت آزاد.
برخی از اندیشه های اقتصای لودویگ فون میزس به زبان خودش بخوانید:
میزس میگوید پول به خاطر مطلوبیتش در ابتیاع دیگر کالاها مورد تقاضا است و نه به خاطر خودش و اینکه هر گسترش عرضهٔ پولی، به استثنای عرضهٔ مسکوکات، موجب ایجاد سیکلهای تجاری رونق و رکود میشود.
میزس در تئوی هایش چنین مینویسد: «واژگان معمول زبان سیاسی احمقانه هستند. چپ چیست و راست چیست؟ چرا هیتلر باید راست باشد و استالین، دوست موقت او، چپ؟ چه کسی مرتجع است و چه کسی ترقیخواه؟ ارتجاع در برابر یک سیاست نابخردانه محکوم نیست و پیشرفت به سوی آشوب ستودنی نیست. هیچ چیز نباید تنها به خاطر آنکه جدید است، رادیکال است یا مد روز است پذیرفته شود.
میزس معتقد بود که حقیقتهای اقتصادی از یک سری بدیهیات روشن نشأت میگیرند و نمیتوان آنها را به صورتی تجربی آزمایش کرد. او نظرات خود را در مهمترین اثرش، کنش انسانی، و سایر انتشاراتش شرح داد هرچند که چندان در جذب اقتصاددانان خارج از مکتب اتریش موفق نشد.