به گزارش ایران اکونومیست؛ نان به نرخ روز خوردن اصطلاحی است که در مورد ناهنجاری های اجتماعی بعضی افراد به کار می رود. افرادی که فقط به دنبال منافع شخصی خود هستند. شاید بتوان نان به نرخ روز خوردن را به این معنی دانست که یک روز نان را 1000 تومان و بعد از چند روز 5000 تومان بخریم. البته در این معنی باید تامل کرد.
اما هر جمله و کلمه ای که بتوان گلایه از افزایش قیمت نان را تحلیل کرد شاید آرام بخش باشد. موج جدید گرانیها آیا قابل پیشبینی بود. این گرانی را از نان های نصفه در دست مردم می توان متوجه شد.
گفته شده بود هیچ چیز در سال جدید گران نمی شود؛ حالا نان، قوتغالب مردم در خیلی از شهرها خصوصا کلان شهر تهران گران شده است؛ رواج خرید نان نصفه غم انگیز است! با این گرانیها، نان هم مثل کالاهای دیگر قسطی و نسیه می شود!
سبد خوار و بار مردم چنان دچار شوک تورمی شده است که این گرانی ۳۰ تا ۴۰ درصدی نان، در آن نمی گنجد. روزی دو یا سه وعده نان در سفره های کارگران می درخشید و اکنون با گرانی نان آن هم برچیده می شود. آیا شوک تورمی مجدد مردم را زنده می کند؟ یا فقط سفره ها را کوچکتر می کند؟
گفتنی است قضیه به همین جا ختم نمی شود آرد که گران بشود، کالاهایی مانند شیرینیجات، ماکارونی و… نیز گران میشود؛ گرانی نان تاثیر روانی و علت و معلولی در بازار دارد و این در حالی است که کارفرمایان بخش نان، از گرانی نان و سرایت آن به تمام استانها دفاع میکنند.
جملاتی مانند نان با قیمت متناسب سازی می شود و در نانواییهای استان عرضه میشود؛ چه پیامدهایی را به دنبال دارد؟ من به در گفتم وليکن بشنوند/ نکته ها را مو به مو ديوارها...