هنگامی که فرد یا سازمانی به هر دلیل در سراشیبی قرار میگیرد بسیار دشوار است تغییر مسیر دهد و در مسیر سربالایی بیفتد. فرد یا نهادی که در چنین وضعیتی است شاید بتواند با تمرکز قوا در یک جا در سراشیبی خود را تثبیت کند یا شتاب حرکت در سرازیری را کاهش دهد. پدیدههای اجتماعی و اقتصادی نیز از این قاعده مستثنی نیستند و اگر بهطور مثال اقتصاد یک کشور در سراشیبی بیفتد و متغیرهای اصلی آن به سمت پایین باشند، نمیتواند از شتاب فروافتادن جلوگیری کند.
شوربختانه جامعه ایرانی به دلایل گوناگون در سراشیبی قرار دارد و اقتصاد آن به ویژه معیشت شهروندان و روزگار بنگاههای خصوصی در بدترین وضعیت قرار دارند. کسری بودجه فزاینده، نرخ تورم بالای ۴۰ درصد در پنج سال تازهسپریشده، نرخ کاهنده سرمایهگذاری، قطع مناسبات ایران با جهان برای استفاده از مازاد سرمایههای بینالمللی، ناترازی در تامین حاملهای انرژی و… نشانههایی از بدتر شدن اقتصاد ایران و قرار گرفتن در سرازیری است. رخدادهای در سطح کلان در زیر پوست شهروندان ایرانی پیامدهایی دارند که به آرامی چهره ناراحتکننده و بیچارگی را آشکار میکنند. افزایش زدوخوردهای خیابانی، افزایش نسبت طلاق به ازدواج، افزایش سرقتهای کوچک و رشد فزاینده رانتخواری در کلانترین سطح در کشورمان نشانههای افتادن اقتصاد در سراشیبی است.
اما دیروز دو خبر از دو مرکز درباره دو موضوع به ظاهر دور از هم در ایران منتشر شده که نشان میدهد پیامدهای اقتصاد ویرانشده بیشتر از چیزی است که دیده میشود. یک خبر منتشرشده این است که «رصدخانه مهاجرت ایران در تازهترین گزارش خود از افزایش علاقهمندی به مهاجرت در میان ایرانیان خبر داد و اعلام کرد که ۸۰ درصد مهاجرتها دلایل اقتصادی و سیاسی دارند.» واقعیت تلخ است، اما چارهای نیست و باید آن را قبول کنیم. دولت اگر اجازه دهد از شمار مراجعان به دارالترجمههای کشور که یکی از مراکز برای شروع به مهاجرت است آمار دقیقی تهیه شود میتوان به نتایج شگفتانگیزی رسید. از سوی دیگر مهدی چمران رییس شورای شهر تهران در بازدید از یک منطقه شهرداری تهران با اشاره به سرقت لولههای آب و سیم و کابلهای برق گفت: متاسفانه پس از سرقت کابلهای برق و دریچههای آب در سطح شهر، شاهد سرقت لولههای آب هستیم و یکی از دلایل فرونشست زمین در منطقه یادشده همین دزدی لولههای آب است.»
شاید این دو خبر در ظاهر چندان اهمیتی در میان صدها خبر منتشرشده روزانه از وضعیت ایران نداشته باشند، اما کارشناسان میدانند هنگامی که اکثریت شهروندان یک کشور میخواهند سرزمین مادری خود را رها کنند و بروند یا شهروندانی هستند که به هر دلیل به اموال دولت دستبرد میزنند و خطر بزرگ را به جان میخرند، دلسرد و ناامید هستند..
منبع: ساعت 24