سیاستمداران ایرانی انگار قصد مهارتورم را ندارند و انگارکه از افزایش نرخ تورم ذینفع هستند که نمی خواهند فرمول کشف شده دردنیا برای کاهش تورم را که از مهمترین دستاوردهای دانش اقتصاد دردهه های پس از 1970 میلادی است را به کارگیرند.
آیا دانش اقتصاد با وجود طبقهبندی در علوم انسانی و اجتماعی فاقد قانونهای خاص خود است؟ اقتصاددانان هوادار جریان عمومی اقتصاد باور دارند این دانش بشری همانند دانش فیزیک یا شیمی دارای قانون است که عملکرد آنها در هر سرزمین و در هر دورهای از تاریخ و در هر نظام سیاسی نتایج یکسان به بار میآورد. بسیاری از سیاستمداران در دنیا باور ندارند اقتصاد، دانشی با قانونهای طلایی است و تلاش میکنند آن را دستکاری کنند و البته این دستکاری در بلندمدت به زیان شهروندان تمام میشود که در ایران نیز چنین است.
آیا میشود درباره قانونهای اقتصاد که عملکرد یکسان دارند، مثالهایی از همین روزها آورد؟ بله میشود. مثال برجستهای که میتوان به آن استناد کرد کاهش نرخ تورم در حوزه یورو است. در سالهایی که کرونا رواج داشت دولتهای اروپایی مخارج خود را افزایش دادند و چون تولید به همان اندازه افزایش نیافت روند تورم فزاینده شد. دولتهای اروپایی و نیز آمریکا برای جلوگیری از ادامه تورم و مهار آن نرخ بهره بانکی را افزایش دادند تا پول کمتری در جامعه گردش کند و نرخ تورم با همین فرمول، روند کاهشی گرفته است.
ایران چه میتواند کند؟ تورم ایران اکنون به گفته مسعود نیلی اقتصاددان نامدار ایرانی بر سر دوراهی فزایندهتر شدن و گیر افتادن در دامنههای فراتر از ۴۰ درصد یا مهار تورم و کاهش دادن آن به زیر ۴۰ درصد است. همه چیز در اختیار سیاستمدار است. چرا سیاستمداران ایرانی چشمهای خودرا برروی دستاورد بزرگ دانش می بندندو از مسیر اصلی مهارتورم جلو نمی روند؟ استمراراین وضعیت و 50 ساله شدن تورم دورقمی به معما تبدیل شده است.
منبع: ساعت 24