دوسال از عمردولت سیزدهم سپری شده است و وزارت اقتصاد به مثابه موتور محرکه درآمد سازی برای دولت کاربزرگ و نویی انجام نداده است. فروش اوراق قرضه ، افزایش انواع مالیات و درآمد از مسیر افزایش قیمت دلار وارداتی ونیز خصوصی سازی بدون کارامدی دنبال می شوند و خبری هم از کامیابی نیست.
دولت سیزدهم با یک رفتار پنهان کارانه می خواست دارایی های مردم ایران را با شتاب به فروش برساند و به زخم کسری بودجه بزند که به نظر می رسد هنوز موفق نشده است . سخنان خارج از عرف وزیر اقتصاد نشان می دهد او مستاصل شده است. روزنامه جهان صنعت درهمین باره نوشته است: آیا احسان خاندوزی وزیر اقتصاد دولت سیزدهم میداند توان اجرایی، تجربه لازم و کافی و دانش مورد نیاز برای رهبری بخش مهمی از اقتصاد یعنی بخش مالی را ندارد؟ اگر خاندوزی به چنین درکی رسیده است، پس میتواند با نظرسنجی کارشناسانه و بیطرف این موضوع را با اقتصاددانان و فعالان اقتصادی در میان بگذارد؟
خاندوزی متوجه این نکته نیست که میتواند با یک نظرسنجی کارشناسانه و با نظارت بر برآیند افکار عمومی اقتصاددانان و فعالان اقتصادی به این درک برسد. کارشناسان باور دارند اما وزیر اقتصاد به نظر میرسد تا امروز این نکته را فهم کرده و به همین دلیل هر روز که از دوران وزارتش سپری میشود تندخوتر میشود و ادبیاتی که به کار میگیرد سخیفتر میشوند.
وزیر اقتصاد دولت سیزدهم با به کار بردن این نوع ادبیات که «دولت کاسه گدایی برای تامین مالی پروژهها به دست میگرفت» چه چیزی را میخواهد اثبات کند؟ کدام دولت کاسه گدایی دست گرفته بود و از چه کسی و در کجا و با کدام سازوکار گدایی میکرد؟ این ادبیات سخیف نشان از خشم وزیر ندارد که زیر ضرب است که نتوانسته منابع لازم و واقعی برای بودجه پارسال را تامین کند تا دولت با کسری نزدیک به ۸۰۰ هزار میلیارد تومانی روبهرو نشود.بهتر است وزیر اقتصاد به صورت شفاف حرفش را درباره مولدسازی بزند و بگوید کدام فرد و رسانه روایت جعلی از مولدسازی درست کرده و خوب است توضیح دهد روایت اصیل وی از احتمال به حراج گذاشتن داراییهای مردم کدام است؟