سه‌شنبه ۰۶ آبان ۱۴۰۴ - 2025 October 28 - ۵ جمادی الاول ۱۴۴۷
۰۶ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۰

اگر طرفدار عدالت اجتماعی هستید بخوانید

عدالت اجتماعی به تقسیم منصفانه منابع، فرصت‌ها و امتیازات در جامعه اشاره دارد.
کد خبر: ۸۲۷۶۲۵

اگر طرفدار عدالت اجتماعی هستید بخوانید

به گزارش ایران اکونومیست؛ عدالت اجتماعی به تقسیم منصفانه و عادلانه منابع، فرصت‌ها و امتیازات در جامعه اشاره دارد. در اصل یک مفهوم مذهبی، امروزه به عنوان سازماندهی عادلانه نهادهای اجتماعی که دسترسی به مزایای اقتصادی را فراهم می‌کنند، مفهوم‌سازی می‌شود. گاهی به عنوان "عدالت توزیعی" شناخته می‌شود.

عدالت اجتماعی اصطلاحی گسترده است و تغییرات زیادی در نحوه اعمال آن توسط مدافعان وجود دارد. با این حال، عوامل اجتماعی مانند شکاف ثروت نژادی یا دسترسی نابرابر به مراقبت‌های بهداشتی، نقش برجسته‌ای در تحلیل عدالت اجتماعی دارند. برخی کاربردهای مرتبط با عدالت اجتماعی، مانند نظریه نژاد انتقادی، به میدان نبرد سیاست‌های آمریکایی تبدیل شده است.

نکات کلیدی

  • عدالت اجتماعی به تقسیم منصفانه منابع، فرصت‌ها و امتیازات در جامعه اشاره دارد.
  • بر منصفانه بودن نحوه تقسیم منابع اجتماعی توسط جامعه تأکید می‌کند.
  • یکی از مشهورترین بررسی‌های عدالت اجتماعی، نظریه عدالت جان رالز (۱۹۷۱) است.
  • نابرابری جنسیتی، نژادپرستی و تبعیض LGBTQ+ موضوعات رایج مدافعان عدالت اجتماعی هستند.
  • برخی کاربردهای عدالت اجتماعی، مانند نظریه نژاد انتقادی، در جنگ‌های فرهنگی آمریکایی درگیر شده‌اند.

درک عدالت اجتماعی

عبارت "عدالت اجتماعی" ریشه‌های خود را از الهیات مسیحی می‌گیرد، با اولین استفاده ثبت‌شده در اوایل دهه ۱۸۴۰ در "رساله نظری در مورد حقوق طبیعی" توسط لوئیجی تاپارلی. تاپارلی کشیش ایتالیایی یسوعی بود که در زمان ظهور ریسورجیمنتو، جنبش ملی‌گرایانه ایتالیایی قرن نوزدهم، و بحث‌ها در مورد اتحاد ایتالیا می‌نوشت.

نسخه عدالت اجتماعی تاپارلی صرفاً کاربرد عدالت بر امور اجتماعی بود و معتقد بود که افراد باید بر اساس مفهوم‌سازی اخلاقی مبتنی بر الهیات طبیعی و مذهب، آنچه را درست است انجام دهند و برای بخش زیادی از تاریخ، عدالت اجتماعی مفهومی مذهبی بوده است.

با این حال، همه مفاهیم عدالت اجتماعی بر مذهب تأکید نداشتند. با تأثیر اجتماعی انقلاب صنعتی، اصطلاح رشد کرد. نظریه‌پردازان بعدی بر عدالت اجتماعی به عنوان تعهد اخلاقی افراد در جامعه برای کار برای خیر عمومی تمرکز کردند؛ مشهورترین مثال در زیر بحث می‌شود.

اصطلاح، که تاریخی مورد مناقشه بوده، از پایان قرن بیستم محبوب‌تر شده است. برخی محققان به سیاست‌های نئولیبرال دولت‌های مارگارت تاچر و رونالد ریگان به عنوان دلیل احتمالی این تغییر اشاره می‌کنند.

مهم:

اگرچه عبارت به لوئیجی تاپارلی نسبت داده می‌شود، عدالت اجتماعی بر مفاهیم قدیمی‌تر بنا شده است. تاپارلی به شدت به کار الهی‌دان کاتولیک توماس آکویناس (که خود به کار فیلسوف مقدونی ارسطو تکیه کرده بود) وابسته بود.

یکی از تأثیرگذارترین کاوش‌های عدالت اجتماعی از فیلسوف آمریکایی قرن بیستم، جان رالز، می‌آید. در "نظریه عدالت" (۱۹۷۱)، که آن را به عنوان نظریه عدالت اجتماعی برچسب زد، رالز دیدگاه "عدالت به عنوان منصفانگی" خود را ترسیم کرد.

برای رالز، این به معنای آن بود که افراد باید قوانین برای تخصیص منصفانه کالاهای اجتماعی در یک جامعه و همچنین سطوح نابرابری مجاز در یک جامعه را در نظر بگیرند. رالز مشهوراً از مفهوم "پرده نادانی" استفاده کرد، یک pretense نادانی در مورد جایی که یکی در هر جامعه معینی قرار می‌گیرد که رالز فکر می‌کرد باید برای ترتیب جامعه استفاده شود، و همچنین "اصل تفاوت"، که بیان می‌کند نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی می‌توانند قابل قبول باشند اگر به کل جامعه سود برسانند.

عنصر اساسی منصفانگی حیاتی است، به ویژه در دسترسی به منابع اجتماعی، گاهی به عنوان "کالاهای اجتماعی" نامیده می‌شود. در حالی که ممکن است انتزاعی به نظر برسد، نحوه توزیع کالاهای اجتماعی تأثیر عظیمی دارد. مهم است، "عوامل اجتماعی" نتایج در مرکز این است که آیا یک سیستم عادلانه است یا نه.

در بهداشت عمومی، برای مثال، مکان تولد می‌تواند گزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی یک فرد را تغییر دهد و بنابراین، طول عمر آن فرد را نیز. برای حساب کردن این، مدافعان عدالت اجتماعی در مراقبت‌های بهداشتی ممکن است بر گسترش احتمال سالم ماندن افراد با وجود کمبودهای منابع که ممکن است به دلایل تاریخی یا اقتصادی با آن مواجه شوند، تمرکز کنند.

اصول اصلی عدالت اجتماعی

در حالی که تعریف واحدی از عدالت اجتماعی وجود ندارد، بیشتر رویکردها اهداف گسترده گنجایش و منصفانگی را به اشتراک می‌گذارند. برای دستیابی به آن اهداف، مجموعه‌ای از اصول اخلاقی برای یک جامعه عادلانه برقرار می‌کنند.

این اصول ممکن است شامل موارد زیر باشد:

دسترسی دسترسی برابر به کالاهای اجتماعی یکی از اساسی‌ترین اصول عدالت اجتماعی است. این بیان می‌کند که منابع جامعه باید به طور برابر برای همه در دسترس باشد. برای مثال، بسیاری از نظریه‌پردازان عدالت اجتماعی معتقدند که افراد باید دسترسی برابر به آموزش، مراقبت‌های بهداشتی و فرصت‌های شغلی داشته باشند. خادمان عمومی می‌توانند این اصل را با اطمینان از دسترسی همه به این منابع، حفظ کنند.

سامانه معاملات طلا سبد دارایی هشدار‌ها واچ‌لیست‌ها بوک مارک‌ها وظایف روزانه یادداشت‌ها و اسناد راهنما و مستندات


 
 
 
 
 
 
 
 
 

عدالت اجتماعی چیست؟

عدالت اجتماعی چیست؟

عدالت اجتماعی به تقسیم منصفانه منابع، فرصت‌ها و امتیازات در جامعه اشاره دارد.

عدالت اجتماعی به تقسیم منصفانه و عادلانه منابع، فرصت‌ها و امتیازات در جامعه اشاره دارد. در اصل یک مفهوم مذهبی، امروزه به عنوان سازماندهی عادلانه نهادهای اجتماعی که دسترسی به مزایای اقتصادی را فراهم می‌کنند، مفهوم‌سازی می‌شود. گاهی به عنوان "عدالت توزیعی" شناخته می‌شود.

عدالت اجتماعی اصطلاحی گسترده است و تغییرات زیادی در نحوه اعمال آن توسط مدافعان وجود دارد. با این حال، عوامل اجتماعی مانند شکاف ثروت نژادی یا دسترسی نابرابر به مراقبت‌های بهداشتی، نقش برجسته‌ای در تحلیل عدالت اجتماعی دارند. برخی کاربردهای مرتبط با عدالت اجتماعی، مانند نظریه نژاد انتقادی، به میدان نبرد سیاست‌های آمریکایی تبدیل شده است.

نکات کلیدی

  • عدالت اجتماعی به تقسیم منصفانه منابع، فرصت‌ها و امتیازات در جامعه اشاره دارد.
  • بر منصفانه بودن نحوه تقسیم منابع اجتماعی توسط جامعه تأکید می‌کند.
  • یکی از مشهورترین بررسی‌های عدالت اجتماعی، نظریه عدالت جان رالز (۱۹۷۱) است.
  • نابرابری جنسیتی، نژادپرستی و تبعیض LGBTQ+ موضوعات رایج مدافعان عدالت اجتماعی هستند.
  • برخی کاربردهای عدالت اجتماعی، مانند نظریه نژاد انتقادی، در جنگ‌های فرهنگی آمریکایی درگیر شده‌اند.

درک عدالت اجتماعی

عبارت "عدالت اجتماعی" ریشه‌های خود را از الهیات مسیحی می‌گیرد، با اولین استفاده ثبت‌شده در اوایل دهه ۱۸۴۰ در "رساله نظری در مورد حقوق طبیعی" توسط لوئیجی تاپارلی. تاپارلی کشیش ایتالیایی یسوعی بود که در زمان ظهور ریسورجیمنتو، جنبش ملی‌گرایانه ایتالیایی قرن نوزدهم، و بحث‌ها در مورد اتحاد ایتالیا می‌نوشت.

نسخه عدالت اجتماعی تاپارلی صرفاً کاربرد عدالت بر امور اجتماعی بود و معتقد بود که افراد باید بر اساس مفهوم‌سازی اخلاقی مبتنی بر الهیات طبیعی و مذهب، آنچه را درست است انجام دهند و برای بخش زیادی از تاریخ، عدالت اجتماعی مفهومی مذهبی بوده است.

با این حال، همه مفاهیم عدالت اجتماعی بر مذهب تأکید نداشتند. با تأثیر اجتماعی انقلاب صنعتی، اصطلاح رشد کرد. نظریه‌پردازان بعدی بر عدالت اجتماعی به عنوان تعهد اخلاقی افراد در جامعه برای کار برای خیر عمومی تمرکز کردند؛ مشهورترین مثال در زیر بحث می‌شود.

اصطلاح، که تاریخی مورد مناقشه بوده، از پایان قرن بیستم محبوب‌تر شده است. برخی محققان به سیاست‌های نئولیبرال دولت‌های مارگارت تاچر و رونالد ریگان به عنوان دلیل احتمالی این تغییر اشاره می‌کنند.

مهم:

اگرچه عبارت به لوئیجی تاپارلی نسبت داده می‌شود، عدالت اجتماعی بر مفاهیم قدیمی‌تر بنا شده است. تاپارلی به شدت به کار الهی‌دان کاتولیک توماس آکویناس (که خود به کار فیلسوف مقدونی ارسطو تکیه کرده بود) وابسته بود.

یکی از تأثیرگذارترین کاوش‌های عدالت اجتماعی از فیلسوف آمریکایی قرن بیستم، جان رالز، می‌آید. در "نظریه عدالت" (۱۹۷۱)، که آن را به عنوان نظریه عدالت اجتماعی برچسب زد، رالز دیدگاه "عدالت به عنوان منصفانگی" خود را ترسیم کرد.

برای رالز، این به معنای آن بود که افراد باید قوانین برای تخصیص منصفانه کالاهای اجتماعی در یک جامعه و همچنین سطوح نابرابری مجاز در یک جامعه را در نظر بگیرند. رالز مشهوراً از مفهوم "پرده نادانی" استفاده کرد، یک pretense نادانی در مورد جایی که یکی در هر جامعه معینی قرار می‌گیرد که رالز فکر می‌کرد باید برای ترتیب جامعه استفاده شود، و همچنین "اصل تفاوت"، که بیان می‌کند نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی می‌توانند قابل قبول باشند اگر به کل جامعه سود برسانند.

عنصر اساسی منصفانگی حیاتی است، به ویژه در دسترسی به منابع اجتماعی، گاهی به عنوان "کالاهای اجتماعی" نامیده می‌شود. در حالی که ممکن است انتزاعی به نظر برسد، نحوه توزیع کالاهای اجتماعی تأثیر عظیمی دارد. مهم است، "عوامل اجتماعی" نتایج در مرکز این است که آیا یک سیستم عادلانه است یا نه.

در بهداشت عمومی، برای مثال، مکان تولد می‌تواند گزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی یک فرد را تغییر دهد و بنابراین، طول عمر آن فرد را نیز. برای حساب کردن این، مدافعان عدالت اجتماعی در مراقبت‌های بهداشتی ممکن است بر گسترش احتمال سالم ماندن افراد با وجود کمبودهای منابع که ممکن است به دلایل تاریخی یا اقتصادی با آن مواجه شوند، تمرکز کنند.

اصول اصلی عدالت اجتماعی

در حالی که تعریف واحدی از عدالت اجتماعی وجود ندارد، بیشتر رویکردها اهداف گسترده گنجایش و منصفانگی را به اشتراک می‌گذارند. برای دستیابی به آن اهداف، مجموعه‌ای از اصول اخلاقی برای یک جامعه عادلانه برقرار می‌کنند.

این اصول ممکن است شامل موارد زیر باشد:

دسترسی دسترسی برابر به کالاهای اجتماعی یکی از اساسی‌ترین اصول عدالت اجتماعی است. این بیان می‌کند که منابع جامعه باید به طور برابر برای همه در دسترس باشد. برای مثال، بسیاری از نظریه‌پردازان عدالت اجتماعی معتقدند که افراد باید دسترسی برابر به آموزش، مراقبت‌های بهداشتی و فرصت‌های شغلی داشته باشند. خادمان عمومی می‌توانند این اصل را با اطمینان از دسترسی همه به این منابع، حفظ کنند.

انصاف

انصاف اصلی است که افراد باید فرصت‌های یکسانی برای موفقیت داشته باشند، با وجود هرگونه بی‌عدالتی‌های گذشته یا تبعیض سیستمی. این ممکن است به معنای توزیع منابع به شیوه‌ای باشد که نیازهای خاص جوامع محروم یا افراد را برآورده کند.

تنوع

تنوع اصلی است که رهبران دولت و کسب‌وکار باید به طور گسترده نماینده جوامعی باشند که خدمت می‌کنند. این به معنای آن است که نه تنها زنان و افراد رنگین‌پوست باید در موقعیت‌های قدرت باشند، بلکه جوامع اقلیت باید به طور برابر در نهادهای عمومی نمایندگی شوند. در سطح سیاست، این اصل ممکن است شامل ممنوعیت‌های تبعیض یا ارائه منابع به چندین زبان باشد.

مشارکت

مشارکت اصلی است که همه در یک جامعه باید صدایی در تصمیم‌گیری‌های مهم داشته باشند. در بسیاری از جوامع، سیاست‌های عمومی توسط گروه کوچکی از افراد قدرتمند بدون مشورت با جوامعی که نمایندگی می‌کنند، تنظیم می‌شود. این ممکن است اثر ناخواسته‌ای از حذف بخش بزرگی از جامعه داشته باشد.

سیاست‌گذاران عمومی می‌توانند این کمبود را با مشورت با مدافعان جوامع اقلیت و در نظر گرفتن نیازهای آن‌ها برطرف کنند.

حقوق بشر

آخرین اصل عدالت اجتماعی، و شاید اساسی‌ترین، حقوق بشر است. علاوه بر حقوق سیاسی، مانند آزادی وجدان، همچنین نیاز به آزادی از سوءاستفاده پلیس و احترام به حقوق باروری و خودمختاری بدنی دارد.

مشاغل در عدالت اجتماعی

رایج‌ترین مشاغل مرتبط با عدالت اجتماعی به مدیریت عمومی و کار اجتماعی مربوط می‌شوند زیرا این مشاغل مستقیماً با ارائه دسترسی به منابع اجتماعی و دولتی سروکار دارند. افرادی که در این حرفه‌ها کار می‌کنند باید آگاه از تعصب‌های صریح و ضمنی باشند که ممکن است دسترسی به این منابع را برای برخی اعضای جامعه کاهش دهد.

اما همچنین ممکن است برای عدالت اجتماعی در زمینه‌های دیگر advocacy کنید. برای مثال، وکلا می‌توانند با نمایندگی موکلانی که به طور سنتی توسط نهادهای موجود underserved هستند، دسترسی عادلانه به سیستم عدالت را تضمین کنند، و لابی‌گران می‌توانند برای قوانین فشار بیاورند که بی‌عدالتی‌های جامعه را برطرف کند. مشاغل عدالت اجتماعی‌محور دیگر شامل کارگران سلامت روانی، مدافعان قربانیان و توسعه‌دهندگان جامعه است.

حوزه‌های تمرکز

در حالی که عدالت اجتماعی به دنبال تضمین برابری و منصفانگی برای همه است، ممکن است بر گروه‌هایی تمرکز کند که قربانیان سرکوب تاریخی بوده‌اند. موارد زیر برخی حوزه‌های تمرکز برای کارگران عدالت اجتماعی هستند:

برابری نژادی برابری نژادی یکی از رایج‌ترین مسائل در عدالت اجتماعی است، و بسیاری از کشورها تاریخی از تبعیض یا سرکوب گروه‌های نژادی یا قومی اقلیت دارند. اعضای این گروه‌ها ممکن است در موقعیت اقتصادی نامساعد باشند یا از دسترسی نابرابر به آموزش، خدمات بهداشتی یا سایر نهادهای ضروری رنج ببرند.

برابری جنسیتی تقریباً هر کشوری از نوعی نابرابری جنسیتی رنج می‌برد، چه به شکل شکاف دستمزد، سقف شیشه‌ای یا سایر اشکال تبعیض مبتنی بر جنسیت. علاوه بر این، زنان همچنین احتمال بیشتری برای رنج بردن از خشونت یا تجاوز جنسی دارند یا با تهدیدهایی برای حقوق باروری روبرو می‌شوند. برابری جنسیتی همچنین بر حقوق دیگر، مانند برابری نژادی، تأثیر می‌گذارد. بسیاری از مدافعان عدالت اجتماعی این را جنبه کلیدی اصلاح اجتماعی در نظر می‌گیرند.

برابری LGBTQ+ از قرن بیستم، حقوق LGBTQ+ به عنوان مسئله دیگری برای مدافعان عدالت اجتماعی ظاهر شد. اعضای جامعه LGBTQ+ سطوح بالایی از خشونت و تبعیض روبرو هستند و ممکن است دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی یا اشتغال انکار شود.

انصاف در مقابل برابری

اگرچه هر دو به توزیع کالاهای اجتماعی و امتیازات در یک جامعه مربوط می‌شوند، برابری و انصاف در گفتگوهای اطراف عدالت اجتماعی معانی کمی متفاوتی پیدا کرده‌اند. برابری، در این زمینه، به معنای آن است که افراد دسترسی یکسانی به فرصت‌ها داده شود، صرف‌نظر از بی‌عدالتی‌های تاریخی یا اشکال دیگر که ممکن است نحوه دسترسی کسی به آن فرصت‌ها را تغییر دهد. انصاف، در مقابل، سعی می‌کند برای یک سیستم اجتماعی نامتعادل حساب کند با ارائه منابع برای ایجاد نتیجه برابر.

این پذیرش عدالت اجتماعی از انصاف است که بیشتر منتقدان آن بر آن تمرکز می‌کنند، اما کسانی که از مفهوم حمایت می‌کنند پیشنهاد می‌کنند که انصاف بخش حیاتی تضمین جامعه عادلانه است. پائولا براومان، پژوهشگر دانشگاه کالیفرنیا، سانفرانسیسکو، برای مثال، اظهار داشته که "انصاف سلامت" و عدالت اجتماعی در سلامت قابل تعویض هستند. هدف عدالت اجتماعی در مراقبت‌های بهداشتی، او اشاره می‌کند، "[این است که] هیچ‌کس به دلیل تعلق به گروهی که از نظر اقتصادی/اجتماعی historically disadvantaged بوده، احتمال سالم ماندن را انکار نشود."

عدالت اجتماعی در حقوق

در حقوق، دیدگاه‌های عدالت اجتماعی به نقطه تماس جنگ‌های فرهنگی آمریکایی تبدیل شده است. نظریه نژاد انتقادی (CRT)، رویکردی به حقوق که فعالانه به دنبال حساب کردن نحوه تأثیر تعصبات نژادی بر نتایج حقوقی است، اعتراض خاصی را برانگیخته است.

اصطلاح توسط نظریه‌پردازان حقوقی آمریکایی مانند کیمبرلی کرنشاو توسعه یافت تا تحلیل کند چگونه نژادپرستی توسط ساختارهای حقوقی آمریکایی پیش می‌رود، حتی در برخی موارد در غیاب افراد نژادپرست. مرکزی به CRT این مفهوم است که نژاد توسط علم تأیید نمی‌شود، و قانون نظم ناعادلانه‌ای را حفظ کرده است.

منتقدان

منتقدان نظریه نژاد انتقادی ادعا کرده‌اند که این فقط راهی برای اجازه تبعیض است. طبق مؤسسه بروکسینگز، یک اندیشکده سیاست عمومی، مخالفان نظریه نژاد انتقادی تمایل دارند ادعای نژادپرستی نهادهای آمریکایی را به عنوان اتهام نژادپرستی فردی به افراد سفیدپوست ببینند، نه به عنوان تلاشی برای تحلیل گسترده درباره تأثیر نهادها بر نتایج اجتماعی.

کمپین‌های علیه CRT در مجالس قانون‌گذاری ایالتی سراسر ایالات متحده، با ممنوعیت تدریس آن در مدارس ابتدایی و متوسطه، فزاینده vocal شده است. تا کنون، ۳۶ ایالت به سمت نصب قوانین برای ممنوعیت تدریس درباره تعصب نژادی در ایالات متحده حرکت کرده‌اند، و ۱۷ ایالت به گسترش آن تدریس حرکت کرده‌اند، طبق یک ردیاب قانون‌گذاری ایالتی ایجاد شده توسط Chalkbeat، یک اتاق اخبار غیرانتفاعی متمرکز بر سیستم آموزشی آمریکایی.

در سال ۲۰۲۰، رئیس‌جمهور دونالد ترامپ همچنین آموزش تنوع و انصاف را از قراردادهای فدرال ممنوع کرد، که به عنوان "فرمان گگ انصاف" توصیف شده است. آن فرمان اجرایی آموزش تنوع و CRT را یکی کرد و هر دو را "تقسیم‌کننده" نامید. ممنوعیت در سال ۲۰۲۱ تحت رئیس‌جمهور جو بایدن معکوس شد. با این حال، با بازپس‌گیری دفتر در ژانویه ۲۰۲۵، رئیس‌جمهور ترامپ بار دیگر فرمان‌های اجرایی امضا کرد که برنامه‌های DEI موجود را خاتمه داد و تلاش‌های آینده DEI توسط دولت فدرال را ممنوع کرد.

عدالت اجتماعی به چه معناست؟

عدالت اجتماعی اعتقاد به این است که مزایای اجتماعی و امتیازات یک جامعه باید به طور منصفانه تقسیم شود.

چرا عدالت اجتماعی مهم است؟

مدافعان می‌گویند که عدالت اجتماعی ارزش پیگیری دارد زیرا از افراد در برابر محرومیت‌های ناشی از تعصبات ناعادلانه حفاظت می‌کند و سعی می‌کند همه را با essentials برای زندگی خوب فراهم کند.

عدالت اجتماعی چگونه با انصاف مرتبط است؟

مفهوم انصاف بر نتایج تمرکز دارد. آن مرتبط با اعتقاد به این است که عوامل اجتماعی به طور عظیم بر نحوه پایان یافتن زندگی افراد تأثیر می‌گذارد و بنابراین، ترتیب واقعاً منصفانه جامعه، راه‌های ملموس آسیب به گروه‌های socially و economically disadvantaged را حساب می‌کند.

نتیجه‌گیری

عدالت اجتماعی یک جنبش سیاسی و فلسفی است که هدف تقسیم بیشتر منابع و فرصت‌ها را دارد. با پرداختن به بی‌عدالتی‌های تاریخی و هدایت منابع به جوامع underserved، مدافعان عدالت اجتماعی امیدوارند جامعه منصفانه‌تر و برابرتر برقرار کنند./ سایت طلا و ارز