ایسنا، هر سال با نزدیک شدن به شروع فصل جدید لیگ برتر فوتبال، مساله حق پخش تلویزیونی مسابقات مطرح میشود. فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ رقم خاصی را به صدا و سیما پیشنهاد میدهند، اما فارغ از آن که رقم چقدر است، با آن مخالفت میشود!
سالها بود که فدراسیون فوتبال رقمی در حدود 18 میلیارد تومان برای یک فصل لیگ برتر از صدا و سیما دریافت میکرد که این رقم پس از مدتی به 150 میلیارد تومان رسید. با این حال رقم واقعی حق پخش تلویزیونی لیگ برتر، لیگ دسته یک و جام حذفی فوتبال ایران بسیار بیشتر از آنی است که اکنون مطرح میشود.
درباره بحث حق پخش چند نکته اساسی وجود دارد که هر یک به نوبه خود در توفیق نیافتن فدراسیون و سازمان لیگ در دریافت حق پخش واقعی نقش دارند.
1) رقم واقعی چقدر است؟
حق پخش تلویزیونی، پولی است که صدا و سیما باید در قبال پخش مسابقات فوتبال به سازمان لیگ بپردازد. این مبلغ با بررسی کارشناسانه دقیق و بررسی ارزش تبلیغات تلویزیونی در هنگام بخش مسابقات و میزان بیننده، همچنین میزان بینندگان برنامههای تولیدی که درباره فوتبال ساخته میشوند و سودهای ناشی از تولید و پخش این برنامهها به دست میآید. آن طور که مسئولان فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ گفتهاند، رقم واقعی حق پخش تلویزیونی فوتبال در ایران بسیار بیش از آن چیزی است که اکنون پرداخت میشود و شاید این رقم – آن طور که از سوی فدراسیوننشینها اعلام شده – بیشتر از دو برابر مبلغ فصل قبل باشد.
البته همچنان صدا و سیما از پرداخت این مبلغ استنکاف میکند و فدراسیون هم تهدید کرده که در صورت پرداخت نشدن این مبلغ، دوربینهای صدا و سیما را به ورزشگاه راه نخواهد داد.
2) صدا و سیما و حقی که ناحق میکند
سازمان صدا و سیما جزو نهادهایی است که تحت هیچ شرایطی امکان خصوصیسازی ندارند و به هیچ وجه نمیتوان آن را به بخش خصوصی واگذار کرد. همچنین طبق قانون، صداوسیما از حق انحصاری پخش تصویر در ایران برخوردار است . این مساله باعث شده که سازمان لیگ به عنوان برگزار کننده مسابقات فوتبال در ایران برای پخش مسابقات تنها یک گزینه روی میز داشته باشد. سازمان لیگ نمیتواند امتیاز پخش مسابقات را به شبکه دیگری بفروشد چون چنین چیزی طبق قانون در ایران امکان پذیر نیست.
چند سال قبل، زمانی که عزیز الله محمدی، رییس سازمان لیگ فوتبال بود، ادعا کرد که امتیاز پخش مسابقات لیگ برتر را به شبکه الجزیره قطر میفروشد، اما از همان روز اول هم معلوم بود که این ادعا هیچ پشتوانه منطقی و قانونی ندارد.
حال به نظر میرسد که صدا و سیما از حق انحصاریاش سوءاستفاده میکند و در حالی که از محل پخش مسابقات فوتبال سود کلانی نصیبش میشود اما حق فوتبال را نمیدهد.
3) فدراسیون فوتبال؛ طبل تو خالی!
سومین ضلع موثر در هندسه حق پخش تلویزیونی فدراسیون فوتبال است. این نهاد مهم فوتبالی، خود شاکی پرونده حق پخش است، اما عملکرد ضعیفش در این زمینه بر مشکلات افزوده است.
یک بار در ابتدای فصل سیزدهم لیگ برتر، فدراسیون فوتبال صدا و سیما را تهدید کرد که دوربینهای این سازمان را به ورزشگاه راه نمیدهد، اما معلوم شد که این حرف تنها یک تهدید تو خالی است و فدراسیون فوتبال خیلی زود از موضعاش کوتاه آمد.
امسال هم باز علی کفاشیان تهدیدش را تکرار کرده و گفته است که دوربینهای صدا و سیما را به ورزشگاهها راه نمیدهند، مگر این که حق پخش را آن طور که فدراسیون میخواهد پرداخت کند.
باید دید این بار چقدر فدراسیون فوتبال سر حرفش میماند و چقدر جدی این موضوع را پیگیری میکند.
4) سازمان لیگ ، تعلل، تعلل و باز هم تعلل
کمتر از یک هفته تا شروع لیگ برتر چهاردهم باقی مانده و تازه امروز (یکشنبه) اعضای هیات رییسه سازمان لیگ دور هم جمع میشوند تا درباره حق پخش تلویزیون و میزان آن تصمیم گیری کنند!
تعلل سازمان لیگ در این زمینه، خود یکی از عوامل تاثیرگذار در به هدف نرسیدن فوتبال است. وقتی سازمان لیگ برای تعیین حق پخش و نحوه دریافتش تا این حد تعلل میکند، قطعا صدا و سیما هم از خدا خواسته با این موج تعلل همراهی میکند و اجازه میدهد که زمان هر چه بیشتر برای فوتبالیها تلف شود.
5) رسانهها: وجدانهای بیدار، اما خاموش
پنجمین حلقه زنجیر حق پخش، رسانهها و نحوه روبرو شدن آنها با این مساله هستند. رسانهها به عنوان وجدان بیدار جامعه به خوبی میتوانند از ابزار خود به سود فوتبال استفاده کنند و با پرداختن به این موضوع مهم کاری کنند که فوتبال احساس کند در راه مبارزه برای دریافت حقش تنها نیست و نیروی عظیمی پشت سرش قرار دارد.