به گزارش ایران اکونومیست و به نقل از بیزینس اینسایدر، بشقاب پرندهها یا پدیدههای غیرعادی ناشناس مانند بالون جاسوسی چینی که در سراسر ایالات متحده مشاهده میشوند، احتمالا هواگردهای بیگانگان نیستند. کارشناسان معتقدند حیات بیگانه در جهان وجود دارد، اما ما مدرکی برای آن تناقض فِرمی یا پارادوکس فِرمی پیدا نکردهایم. تناقض فِرمی یا پارادوکس فِرمی(Fermi Paradox)، به عدم مشاهده تمدنهای فرازمینی در کیهان اشاره دارد.
ایالات متحده اخیرا چهار شی پرنده مشکوک که سه مورد از آنها کاملا اسرارآمیز یا همانند پدیدههای غیرعادی ناشناس بودند را تنها در چند روز سرنگون کرده است. یکی از این اشیا یک بالون نظارتی در ارتفاع بالا بود که توسط دولت چین اداره میشد. ارتش ایالات متحده هنوز سه شی دیگر را که بر فراز آلاسکا، کانادا و دریاچههای بزرگ ساقط شدهاند، به طور عمومی شناسایی نکرده است.
اکثر پدیدههای غیرعادی ناشناسی که شناسایی شدهاند، تعاریف زمینی همانند بالون جاسوسی چینی دارند اما تا به امروز، هیچ مدرکی مبنی بر بیگانه بودن هیچ یک از آنها وجود ندارد. با این حال، حتی اگر بیگانگان بالای سر انسان پرواز نکنند اما باز هم بسیاری از کارشناسان بر این باورند که آنها وجود دارند.
«دیدیه کوئلوز» فیزیکدان دانشگاه کمبریج در یک سخنرانی در مرکز رسانه علوم در لندن در سال ۲۰۱۹ گفت: من نمیتوانم باور کنم که ما تنها موجود زنده در کل کیهان هستیم. سیارهها و ستارهها نیز بسیار زیاد هستند. شیمی که منجر به حیات شد باید در جای دیگری نیز اتفاق افتاده باشد.
کوئلوز در سال ۲۰۱۹ جایزه نوبل فیزیک را برای کشف اولین سیاره فراخورشیدی که به دور ستارهای شبیه خورشید میچرخد، دریافت کرده بود. او گفت که کارش باعث شده است که کاملاً متقاعد شود که انسانها در ۱۰۰ سال آینده حیات بیگانه را شناسایی خواهند کرد.
اما اگر موجودات فضایی آنجا هستند، چرا ما هنوز آنها را ندیده ایم؟ «انریکو فرمی» این سوال را در هنگام ناهار در سال ۱۹۵۰ از همکارانش پرسید: «همه کجا هستند؟
فرمی گفت که احتمالا در ۴.۴ میلیارد سالی که طول کشید تا حیات هوشمند در سیاره ما تکامل یابد، بقیه کهکشان ما باید با بیگانگانی باهوش و از نظر فناوری پیشرفته تسخیر میشد. اما دانشمندان چندین دهه است که امواج رادیویی را برای یافتن نشانههایی از حیات بیگانه در کیهان رصد میکنند و هیچ چیز یا کسی را پیدا نکردهاند.این معما به پارادوکس فرمی معروف است.
«برایان والش» نویسنده علمی، در کتاب خود به نام «پایان زمان»، ۱۳ نظریه را در مورد اینکه چرا ما با هم ارتباط برقرار نکردهایم و ممکن است هرگز انجام این کار را انجام ندهیم، گفته است.
این امکان وجود دارد که بیگانگان از امواج رادیویی به عنوان وسیلهای برای برقراری ارتباط استفاده نکنند. آنها ممکن است با استفاده از فناوریای که ما هنوز درباره آن نمیدانیم دست به کار شوند. والش این موقعیت را با موقعیتی مقایسه کرد که در آن انسانهای مدرن سعی میکردند با یک غارنشین با تلفن همراه چت کنند. ما هم اکنون همانند غارنشینان هستیم.
اگر دیگر حیات هوشمند در جهان از نظر فناوری از ما پیشی گرفته باشد، ممکن است آن موجودات فکر کنند که تماس با زمین اصلا ارزش ندارد. والش به فقدان تماس ما با فرازمینی به عنوان «سکوت بزرگ» اشاره میکند. او میگوید یکی از پاسخهای پارادوکس فرمی را میتوان «بیتفاوتی بزرگ» نامید. شاید بیگانگان اهمیتی نمیدهند که یک نژاد کم هوش چه میگوید. یا شاید پیامهای رادیویی ما هنوز به کسی نرسیده است.
«فرانک دریک» اخترفیزیکدان، اولین پیام رادیویی بین ستارهای را در ۱۶ نوامبر ۱۹۷۴ ارسال کرد و آن یک پیام ۱۶۸ ثانیهای با دو صدای متفاوت به سمت منظومه ستارهای مسیه ۱۳(یا M۱۳) در صورت فلکی هرکول بود. در این پیام، اعداد اتمی عناصر اصلی زمین، اعداد ۱ تا ۱۰ و تصویری از منظومه شمسی ما برای نشان دادن منشأ این پیام وجود داشت. اما طبق گفته موسسه جستجو برای هوش فرازمینی، M۱۳ تقریباً ۲۱۰۰۰ سال نوری از ما فاصله دارد، بنابراین پیام دریک تقریبا به همان تعداد سال طول میکشد تا به آنجا برسد. سپس هر سیگنال بازگشتی مشابهی به همان میزان زمان نیاز دارد تا به ما برگردد.
همه دانشمندان فکر نمیکردند که ارسال پیام به فضا ایده خوبی باشد. برای مثال اخترفیزیکدان نامی، استیون هاوکینگ در سال ۲۰۱۰ نسبت به تلاش برای برقراری تماس هشدار داد. هاوکینگ به تایمز لندن گفت: من تصور میکنم آنها ممکن است در سفینههای عظیمی وجود داشته باشند که تمام منابع سیاره خود را مصرف کردهاند. چنین بیگانگان پیشرفتهای ممکن است به خانه به دوشان تبدیل شوند و به دنبال تسخیر و استعمار هر سیارهای باشند که میتوانند به آن برسند.
برخی از محققان پیشنهاد کردهاند که زندگی هوشمند در کهکشان ممکن است همان نگرانیهایی را داشته باشد که هاوکینگ در مورد برقراری تماس داشت، بنابراین سکوت را انتخاب کنید.
در «پایان زمان»، والش فرضیهای را در این زمینه مطرح میکند: شاید با زمین مانند یک باغوحش رفتار میشود و انسانها گروهی دورافتاده از ساکنان کهکشانی بومی هستند که عمدا بدون مزاحمت رها میشوند. بیگانگان به سادگی میتوانند ما را تنها بگذارند تا زمانی که ما بیش از حد حریص شویم و تهدیدی برای جهان بزرگتر به حساب بیاییم.
فیلم پرفروش هالیوود «روزی که دنیا از حرکت ایستاد(The Day the Earth Stood Still)» در سال ۱۹۵۱ چنین نظریهای را بررسی میکند. در این فیلم، یک سفینه فضایی بیگانه در واشنگتن دی سی فرود میآید تا پیامی را ارائه دهد: در صلح زندگی کنید یا به عنوان یک خطر برای سیارات دیگر نابود شوید.
والش میگوید تمدنهای هوشمندی که ما میخواهیم با آنها تماس بگیریم، ممکن است در حالت خفتگی قرار داشته باشند که ممکن است میلیاردها سال ادامه داشته باشد.
فرضیه دیگر این است که ما در چوبهای کهکشانی و در حومه جایی که حیات هوشمند در کهکشان راه شیری قرار دارد، زندگی میکنیم.
والش این ایده را بررسی میکند که ممکن است رسیدن به ما از آنجا دشوار باشد، به خصوص اگر تمدنهای هوشمند دیگر، مانند ما، هنوز راهی کارآمد برای سفر بین منظومههای ستارهای پیدا نکرده باشند.
اما این پاسخ به پارادوکس فرمی یک مشکل دارد: کهکشان راه شیری قدیمی است. والش استدلال میکند که با توجه به زمان کافی، یک تمدن هوشمند حتی اگر آنها به آرامی سفر میکردند، باید تا به حال ما را پیدا کرده باشند.
اگر موجودات فضایی با یک دهم سرعت نور حرکت میکردند، ۱۰ میلیون سال طول میکشید تا از کل کهکشان راه شیری عبور کنند. این کمتر از ۰.۱ درصد از سن کهکشان است. اما شاید یک تمدن پیشرفته از نظر فناوری نمیتواند آنقدر دوام بیاورد که بتواند میلیونها سال در کهکشان سفر کند.
بر اساس این پاسخ بالقوه به پارادوکس فرمی، تمدنهای هوشمند میتوانند در بخشهای دیگر کهکشان راه شیری وجود داشته باشند، اما قبل از اینکه بتوانند ما را پیدا کنند یا ما بتوانیم با آنها تماس بگیریم، از بین میروند یا خود را نابود میکنند. برخی از دانشمندان استدلال کردهاند که تمدنهای هوشمندی مشابه تمدن ما میتوانند به دلیل خطراتی که بشریت را روی زمین تهدید میکند منقرض شده باشند.
همانطور که فیلسوف «نیک بوستروم »توضیح داده است، این مفهوم نشان میدهد که حیات در سیارهای شبیه به زمین، قبل از اینکه بتواند با تمدنهای منظومههای ستارهای دیگر ارتباط برقرار کند، باید چندین «گذر یا مرحله تکاملی» را طی کند. اما یک مانع یا یک فیلتر بزرگ باعث میشود که گونههای هوشمند پیش از فروپاشی در تمام این مراحل پیشرفت نکنند.
یک مطالعه در سال ۲۰۱۸ به تغییرات آب و هوایی به عنوان محتملترین «فیلتری» که از رسیدن یک تمدن به سایر منظومههای ستارهای جلوگیری میکند، اشاره کرده است. این مطالعه چهار سناریو را ارائه کرد که یک تمدن میتواند در حین رشد از آن پیروی کند. یکی از آن مسیرها به موجودیت پایدار منتهی میشود. اما در سه مورد دیگر، تمدنها بیش از حد از منابع استفاده میکنند و در نتیجه فرو میریزند یا از بین میروند.
بنابراین، پاسخ احتمالی به پارادوکس فرمی این است که دگرگونی محیطی(خواه شامل استفاده از منابع لازم باشد یا تغییر برگشت ناپذیر آب و هوا) به طور اجتناب ناپذیری از بقای تمدنها به اندازه کافی برای سفر به ستارگان دور جلوگیری میکند. والش میگوید که ممکن است ما در جستجوی بیگانگان چیزی به جز بقایای آنها - به عبارت دیگر شواهدی از تمدنهای منقرض شده - پیدا نکنیم.
والش این سرنخها را «مشخصههای مرگ» مینامد. او میگوید: هولوکاستهای هستهای، سلاحهای بیولوژیکی، حتی سیارات در حال ناپدید شدن، نشانههای قابل تشخیصی را در فضا به جا میگذارند و بشریت باید برای یافتن و شناسایی آنها آماده باشد.
بسیاری از دانشمندان فکر میکنند این امکان وجود دارد که - برخلاف انسانهای روی زمین - موجودات فضایی در داخل سیارات مربوطه خود زندگی کنند، به همین دلیل است که ما هنوز نشانههایی از حیات پیدا نکردهایم.
آب مایع در داخل برخی از سیارات قرار دارد. به نظر میرسد که این مورد برای قمر انسلادوس زحل و قمر اروپا مشتری باشد. آن اقیانوسهای زیرزمینی میتوانند قابل سکونت باشند.
«آلن استرن»، دانشمند سیارهشناسی، قبلا گفته بود: اگر تمدنهای پیشرفته واقعا بتوانند در این جهانهای اقیانوسی داخلی توسعه پیدا کنند، طبیعتا به دلیل پوسته سنگی و یخ بالای اقیانوسشان از ما جدا میشوند. ما چراغهای شهرشان را نمیبینیم. نمیتوانیم ارتباط آنها را بشنویم. آنها شاید حتی نمیدانستند که جهانی برای برقراری ارتباط وجود دارد. آب مایع برخی از جهانها در زیر سطح و در داخل سیارات قرار دارد. به نظر میرسد که این مورد برای قمر زحل انسلادوس و قمر مشتری اروپا باشد. آن اقیانوسهای زیرزمینی میتوانند قابل سکونت باشند.
یک مطالعه که در سال ۲۰۱۹ در مجله Astronomical منتشر شد، نشان میدهد که بیگانگان هوشمند میتوانند وقت خود را برای کاوش در کهکشان صرف کنند و از حرکات منظومههای ستارهای و جابجاییهای مداری برای آسانتر کردن جهش ستاره استفاده کنند.
نویسندگان این مطالعه پیشنهاد کردند که موجودات فضایی ممکن است منتظر بمانند تا ستارهها قبل از پراکندگی در کهکشان به یکدیگر نزدیکتر شوند و اینکه شاید تمدنهای دیگر نیز قبلاً در اینجا بودهاند اما هیچ مدرکی دال بر دیدار خود باقی نگذاشتهاند.
شاید سادهترین پاسخ به پارادوکس فرمی این باشد که زمین تنها حیات هوشمند در جهان را در خود جای داده است.«مایکل هارت» اخترفیزیکدان، این سوال را به طور رسمی در مقالهای در سال ۱۹۷۵ بررسی کرد. او استدلال کرد که در ۱۳.۸ میلیارد سال از زمان شکلگیری کهکشان، زمان زیادی برای زندگی هوشمند برای استعمار کهکشان راهشیری وجود داشته است. هارت به این نتیجه رسید که از آنجایی که هیچ کس روی زمین چیزی نشنیده است، نباید تمدن پیشرفته دیگری در کهکشان ما وجود داشته باشد.
اخیراً، نتایج یک مطالعه انجام شده در دانشگاه آکسفورد در سال ۲۰۱۸ نشان داد که تقریبا دو در پنج احتمال وجود دارد که ما در کهکشان خود تنها باشیم و یک در سه احتمال وجود دارد که در کل کیهان تنها باشیم.
اما هرچه اخترشناسان در مورد شرایطی که سیاره را برای زندگی مناسب میسازند بیشتر بدانند، به نظر میرسد کهکشان ما میتواند بیش از آنچه قبلاً تصور میشد برای زندگی میزبان باشد.
با این حال، کوئلوز همچنان امیدوار است و میگوید: ما متقاعد شدهایم که باید در سیارات دیگر حیات وجود داشته باشد، در غیر این صورت ما به دنبال آن نمیگشتیم.
او در مصاحبهای با دفتر مطبوعاتی جایزه نوبل گفت که کشف اولین سیاره فراخورشیدی صرفا به عنوان «محرک» برای شکار مجدد بشر برای یافتن حیات بیگانه در کیهان عمل کرد. هنگامی که فرمی برای اولین بار سوال معروف خود را مطرح کرد، وجود هیچ سیارهای شبیه به زمین در خارج از منظومه شمسی ما تایید نشده بود.
فناوری که اخترشناسان را قادر میسازد سیارات مشابه زمین را شناسایی کنند، از زمانی که کوئلوز اولین سیاره فراخورشیدی را کشف کرد، به طور قابل توجهی بهبود یافته است.
تا حدی به همین دلیل است که کوئلوز متقاعد شده است که در قرن آینده شاهد وجود بیگانگان خواهیم بود. او پیشنهاد کرد که تنها در ۲۰ سال آینده، ممکن است تجهیزات مورد نیاز برای شناسایی حیات فرازمینی را داشته باشیم.
تلسکوپ فضایی کپلر که در سال ۲۰۰۹ پرتاب شد، بیش از ۲۰۰۰ سیاره فراخورشیدی را تا زمان بازنشستگی در سال ۲۰۱۸ کشف کرد. در سال ۲۰۱۳، اخترشناسان گزارش دادند که بر اساس دادههای کپلر، ممکن است تا ۴۰ میلیارد سیاره با اندازه زمین وجود داشته باشد که در «منطقه طلایی» ستاره مربوطه خود وجود داشته باشند، جایی که شرایط ممکن است آب مایع را بر روی سطح جمع کند. حتی اگر فقط ۰.۰۱ درصد از سیارات مشابه زمین میزبان حیات باشند، باز هم در مجموع به ۴۰ میلیون سیاره میرسد.
یکی دیگر از تلسکوپهای مداری به نام ماهواره نقشهبردار فراخورشیدی گذران(TESS) اکنون در حال جستجوی آسمان برای جهانهای بیگانه است. تاکنون ناسا وجود بیش از ۵۲۰۰ سیاره فراخورشیدی را تایید کرده است. بیش از ۹۲۰۰ مورد دیگر در انتظار تایید هستند. اما این احتمال وجود دارد که تلسکوپهای ما به طور تصادفی دقیقاً در قسمت مناسب فضا در زمان مناسب برای شناسایی نشانههایی از تمدن فرازمینی قرار بگیرند.
بنابراین دانشمندان موسسه جستجو برای هوش فرازمینی(جستجوی اطلاعات فرازمینی) تلسکوپهای رادیویی را به سمت بخشهایی از آسمان نشانه میگیرند تا دادهها را جمع آوری کنند. محققان این اطلاعات را برای الگوهای غیرعادی تجزیه و تحلیل میکنند که ممکن است نشان دهنده انتقال عمدی یا تصادفی از یک تمدن هوشمند باشد.
سیستم نظارتی جستجو برای هوش فرازمینی مبتنی بر این ایده است که بیگانگان در تلاش هستند به ما پیام بدهند و ما فقط باید آن را بشنویم. اما این تلاشهای نظارتی تاکنون ناموفق بوده است.
فرانک دریک معادلهای را در سال ۱۹۶۱ ایجاد کرد، که اکنون به عنوان معادله دریک شناخته میشود و روشی برای محاسبه تعداد تخمینی تمدنهای تکنولوژیکی پیشرفته در کهکشان راه شیری ارائه میدهد.
معادله دریک(Drake equation) معادلهای است که از آن به منظور برآورد تعداد تمدنهای فرازمینی قابل تشخیص در کهکشان راه شیری استفاده میشود. این معادله در اخترزیستشناسی برای جستجوی هوش فرازمینی مورد استفاده قرار میگیرد.
این معادله از هفت متغیر تشکیل شده است که وقتی با هم ضرب شوند، محاسبهای از احتمالی که بشریت ممکن است روزی از یک تمدن بیگانه هوشمند بشنود(تمدنی که توانایی انتقال سیگنالهای رادیویی را که ما میتوانیم روی زمین شناسایی کنیم را به دست آورده است) به دست میآید.
مشکل این است که ما ارزش بسیاری از متغیرهای معادله دریک را با هیچ درجهای از قطعیت نمیدانیم. دانشمندان روی سه مورد اول کنترل خوبی دارند: سرعت تشکیل ستاره، تعداد آن ستارههای دارای سیارات و تعداد آن سیارات در منطقه طلایی ستارهها. اما بقیه هنوز یک راز است.