به گزارش ایران اکونومیست، روزنامه فرهیختگان نوشت: «پخش یکباره سریال «سقوط» ساخته سجاد پهلوانزاده از پلتفرم فیلیمو در نیمه دیماه سال جاری تعجبآور بود. با توجه به حاشیههای حمید فرخنژاد و رفتار غیر حرفهای او با عوامل و این مجموعه به نظر میرسید که پخش سقوط از فیلیمو در هالهای از ابهام قرار بگیرد. اولین قسمت سریال که پخش شد اکثر نقدها فراتر از حوزه فنی بود. واکنشها به دو گروه تقسیم میشدند؛ موافقان پخش این سریال و مخالفانش. کیفیت سریال در این مرحله اصلا محل بحث نبود. آنچه مهم بود تغییر یک رویه کهنه بود؛ رویهای که در سالهای قبل نشان میداد مهاجرت یا اقامت یا رفتار اشتباه یک بازیگر میتواند سرنوشت یک پروژه، اعم از سریال یا فیلم سینمایی را به تباهی بکشاند. این رویه با پخش قسمت اول سقوط به نظر میرسید که اصلاح شده است. موافقان پخش این سریال، استدلالشان این بود که توقیف این سریال، ضریبدادن به رفتارها و صحبتهای فرخنژاد است و نباید آنها را برجسته کرد. مخالفانش هم قضیه را فراتر از پخش یا عدم پخش میدانستند و معتقد بودند که زمان تماشای سقوط، حالا نبود.
در کنار این واکنشها اما واکنش ساترا جنس دیگری داشت. هفدهم دیماه محمدصادق افراسیابی، معاون کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا، اعلام کرد فعلا میشود گفت «سقوط» هنوز مجوز ندارد و پس از جمعبندی نهایی در شورای صدور مجوز نمایش ساترا نتیجه اعلام میشود. او همچنین اضافه کرد که ساترا در حال هماهنگی با نهاد قضایی برای پخش بدون مجوز سریال نمایش خانگی «بیگناه» و مجموعه «پدرخوانده» است. ساترا البته در آذرماه سال جاری هم با صدور بیانیهای اعلام کرده بود تولید این سریال به شکل غیر قانونی انجام شده است و تاکید کرده بود تولید و انتشار سریال و برنامه تلویزیونی بدون انجام فرآیندهای قانونی تخلف محسوب میشود که متأسفانه این روند قانونگریزی و عدم تمکین به مقررات در رسانه «فیلیمو» نهادینه شده است. ساترا فیلیمو را تهدید هم کرده بود و ضمن تذکر جدی به این پلتفرم برای تخطی از مقررات ساترا، گفته بود در صورت عدم توجه رسانه «فیلیمو» به فرآیندهای قانونی، پیگیری حقوقی و قضایی در برابر این تخلفات صورت میگیرد.
افزایش اقدامات نظارتی ساترا و همچنین دستور به توقف آثار بار دیگر فضای شبکه نمایش خانگی را ملتهب کرده است. به عنوان نمونه سریال «شبکه مخفی زنان» از زمان انتشار تاکنون، در مواردی با وقفه در پخش همراه بوده است که هر بار شبهه توقف یا توقیف این سریال را در برخی رسانهها و فضای مجازی پررنگ کرده است. این سریال قرار بود طبق روال همیشگی، ظهر جمعه ۱۶ دیماه، پخش شود اما برای چندمین بار با مشکل پخش همراه شد. پیش از این افشین هاشمی، کارگردان این سریال، در گفتوگو با ایلنا درباره سانسور این مجموعه بعد از وقایع اخیر گفته بود: «تا پیش از اتفاقات اخیر، این سریال با کمترین سانسور محتوایی پخش میشد اما اخیرا انگار تمام عزمشان را جزم کردهاند برای پارهپارهکردن سریال و نمیدانم چه اتفاقی قرار است برای «شبکه مخفی زنان» رخ دهد. باورتان میشود حزب نازی، موسیلینی، استالین و نامهایی از این دست جزء موارد سانسور باشند؟! باورتان میشود کلمه مظلوم جزء موارد سانسور باشد؟»
روز گذشته معاون کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا درباره دلایل وقفه در پخش این سریال توضیحاتی داد. افراسیابی گفت: «این هفته جلسهای مشترک میان معاون نظارت ساترا و مدیران نماوا برگزار خواهد شد و درباره نحوه ادامه پخش «شبکه مخفی زنان» تصمیمگیری میشود.»
وی افزود: «هدف از برگزاری این جلسه این است که ملاحظات طرفین درباره حفظ جذابیت سریال و نکات محتوایی ساترا شنیده شود تا در نهایت خیلی زود شاهد ادامه پخش این سریال از نماوا به عنوان یکی از پلتفرمهای دارای مجوز از ساترا (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر) در فضای مجازی باشیم.»
افراسیابی یادآور شد: «قبلا هم گفته بودیم و تأکید میکنیم روند استعلام عوامل سریالها مشخص است و ساترا صرفا در چهارچوب قوانین و آییننامهها بر محتوا نظارت دارد و در خصوص عوامل و بازیگران، استعلامها طبق روال انجام میشود و نتیجه هر چه باشد ساترا آن را لحاظ میکند.»
با تمام این حرفها اولین قسمت سقوط پخش شد و بیگناه و پدرخوانده هم در حال پخش هستند. واکنش ساترا را میتوان از چند منظر بررسی کرد. در این مجال قصد تحلیل فنی این سریال و برنامهها را نداریم و زمان برای نقد این مجموعه زیاد است. مساله اصلی در این ماجرا، میزان اثرگذاری و ضرورت واکنش ساترا و همچنین توجه به جایگاه این نهاد است. اینکه یک یا دو پلتفرم بتوانند بدون مجوز، سریال را برنامهای پخش کنند قابل بررسی و توجه است. در چنین وضعیتی وظیفه ساترا چیست؟ قرار نیست به شانیت این نهاد نظارتی تعدی شود یا فرد یا پلتفرمی آن را خفیف کند. نکته مهم، توجه به زمانه و شرایطی است که در آن زیست میکنیم. در شرایطی که از خوانندگان خواسته میشود کنسرت بگذارند و اکثر دلسوزان فرهنگ و هنر کشور، نگران برگزاری و وضع کیفی و کمی جشنواره فیلم فجر هستند و جامعه به امید و نشاط نیاز دارد و سینما هم در حال احتضار است، اینگونه مته به خشخاش گذاشتنهای ساترا، فارغ از تخلفکردن یا نکردن پلتفرمها، چه سودی برای جامعه دارد؟
کسی در این تردیدی ندارد که همه پلتفرمها باید به قانون وضعشده احترام بگذارند و از آن تمکین کنند اما اجرای این قانون هم نیازمند یک تخصص و خوشسلیقگی است. انعطافپذیری در مراحل تولید و پخش از سوی ساترا یا هر نهاد تصمیمگیر دیگری، در وضعیت فعلی یک نیاز آشکار است. بدیهی است که این انعطاف به منزله نادیدهگرفتن خطاها و تخلفات عمدی نیست. اما در فقره ماجرای سقوط، میتوان پرسید که از پخش سریال سقوط، حمید فرخنژاد سود میبرد یا ضرر؟ پخش این سریال به معنی کوچکانگاری و نادیدهگرفتن اهمیت فرخنژاد نبود و نیست؟ حتما در یک زمان مناسب میتوان با قصورات احتمالی فیلیمو یا هر پلتفرم دیگری برخورد کرد اما آیا ساترا از میزان تماشاگران سریالهای تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی خبر دارد؟ موضوع سقوط یک سوژه امنیتی و مهم نیست؟ خانوادهها و مردمی که سه - چهارماه سخت را از سر گذراندهاند نیاز به سرگرمی ندارند و در نهایت اینگونه واکنشها، بازیکردن در زمین اعتصابات و کمکاریها نیست؟
وقتش نبود ساترا!
بعید است کسی شک داشته باشد در اینکه قسمت اول سقوط خوب نبود. از بحث کپیبودنش گرفته تا کشداربودنش و اضافهبودن دست کم سی دقیقه از قسمت اول. پیشتر گفته شد که فرصت برای نقد این سریال هست و قسمتهای بعدی هم در راهند. از بحث فنی عبور میکنیم. سراغ واکنش ساترا میرویم؛ جایی که پخش این سریال را بدون مجوز و به تعبیری غیر قانونی خواند. گفتیم که مشکلات ساترا با سقوط، خاص این روزها نیست و در مرحله تولید هم این چالش وجود داشته است. طبیعتا قانون یا دستورالعملی برای رسیدگی به این نوع چالشها باید باشد و میتوان به آن استناد کرد. تصریح کنیم که اینجا قصد نداریم از بیقانونی دفاع یا آن را توجیه کنیم. مسالهای که باید به آن توجه شود توجه به اقتضائات زمانی است. قطعا سقوط بدون حاشیههایی که فرخنژاد برای آن به وجود آورد اهمیت و حساسیت فعلی را نداشت. تصور یا توهم اینکه یک بازیگر یا یکی از عوامل، آنهم پس از اینکه دستمزد خودش را گرفته و رفته، بتواند یک پروژه را زمین بزند با پخش قسمت اول سریال سقوط از بین رفت. فرخنژاد و افراد شبیه به او به تعبیری خلع سلاح شدند. فارغ از حضور یا عدم حضور فرخنژاد، مورد بعدی، توجه به زمانهای است که در حال سپریکردن آن هستیم. در شرایطی که رویدادهای هنری داخلی و حتی برنامههای تلویزیونی با بحران شرکتکننده و تماشاگر مواجه است عدم پخش یا توقیف یک سریال یا برنامه چه سودی در بلندمدت یا کوتاهمدت دارد؟ اتفاقا هر قدر تعداد این سریالها و برنامهها بیشتر شود و میزان فعالیت هنرمندان افزایش پیدا کند شاهد یک رونق نسبی در کشور و در حوزه فرهنگ و هنر خواهیم بود.
شناخت زمان و زمانه یکی از ضرورتهای مدیریتی نهادهای نظارتی است و ساترا هم از این قاعده مستثنا نیست. وقتش نبود این جنس واکنشی که ساترا نشان داد.
گلبهخودی زدی برادر!
ساترا با این نوع موضعگیری و اعلام عدم صدور مجوز سقوط، در واقع اعتبار جایگاه خودش را زیر سوال برد. اگر توافقی با وزارت فرهنگ و ارشاد و سازمان سینمایی شده یا حتی با پلتفرمها جلساتی برگزار شده که مشکلات حل شود این بیخبری و استیصال ساترا از کجا میآید؟ فیلیمو از کجا و چه چیزی تا این حد مطمئن بوده که به خودش اجازه داده به تعبیر ساترا یک سریال را بدون مجوز پخش کند؟ قوه قضائیه و نهادهای ذیصلاح چه برخوردی در آینده میتوانند با پلتفرمهای متخلف انجام دهند؟ ساترا این تخلف فیلیمو را میتوانست در داخل مجموعه حل کند و نیازی به رسانهایکردنش نبود. میدانیم که جلسات مختلفی از ابتدای سال تاکنون بین ساترا و پلتفرمها برگزار شده و به نتایجی هم رسیدهاند و برخی اختلافات هم هنوز باقی مانده است. حتی اگر این حرکت فیلیمو را نوعی دهنکجی تلقی کنیم باز هم ساترا میتوانست در محیطی بدون حاشیه و آرام پیگیری و حتی برخورد کند. اعلان عمومی یک تخلف احتمالی در این سطح، در واقع بیاعتبارکردن جایگاه خود ساتراست. این ساتراست که با صدای بلند اعلان میکند که کسی به حرفش گوش نمیدهد و آنقدر هم برش ندارد که یک پلتفرم نگران عوارض بعدیاش باشد. ساترا به جای اینکه در این فقره و حتی فقرههای قبلی معلمی کند مبصری کرد. به جای حلوفصل مشکلات، آن را علنی کرد و حالا تداوم یا توقیف سقوط و بیگناه و پدرخوانده، یک بازی باخته را روی دست ساترا میگذارد و نه چیز بیشتری. مرجع صدور مجوز برای تولید و پخش کدام نهاد است؟ اگر تکلیفش روشن نیست که من و شما هم شاید همین کار فیلیمو را میکردیم. اگر هم قانون در این حوزه شفاف است که باید عامل بازدارندگیاش آنقدر قوی باشد که کسی جسارت زیر پا گذاشتنش را نداشته باشد.
حرفبزن ساترا!
در گزارشهای قبلی هم بارها از ساترا خواستیم که دلایل رد یا تاییدش برای یک اثر را شفاف و گسترده اعلام و علنی کند. نگفتنهای بیدلیل، بازی را به نفع پلتفرمهای متخلف جلو میبرد. آنهایی که دلشان میخواهد خودشان را مظلوم نشان دهند و در این راه حتی برخی رسانهها را همراه خودشان میکنند. ساترا نه یک نهاد امنیتی است و نه ملاحظات فرهنگی وزارت ارشاد یا سازمان صداوسیما را دارد. در عصری که همه دنبال شفافیت هستند و هیچ رفتار و گفتاری برای بلندمدت نمیتواند مخفی بماند نگفتن از خطاها و تخلفات پروژهها و بسترهای شبکه نمایش خانگی هیچ دلیلی ندارد. ساترا باید بداند که باید حرف بزند. باید مستدل و شفاف هم حرف بزند. اگر نامهنگاری میکند انتشار آن میتواند به شفافشدن فضا کمک کند. اگر تذکر یا هشدار میدهد در رسانهها منعکس کند تا مخاطبان بدانند که فلان سریال یا فلان پلتفرم بارها به این تذکرات بیتوجهی کرده و در نهایت تصمیم به توقیف یا تعطیلی آن گرفته شده است. علنیکردن تمام مواجههها و ایجاد یک فضای مناسب برای طرح مسائل و پاسخگویی به آنها باعث خلع سلاح شدن آن دسته از پلتفرمهایی میشود که عادت کردهاند به موجسواری و سوءاستفاده از وضعیت جامعه و اتفاقات داخل آن. انعکاس درست اخبار، ارتباط صحیح و دوطرفه با رسانهها و پلتفرمها و همچنین وجود استدلالهای قوی و ثابت میتواند کار را برای ساترا آسان و از وضعیتی که در آن گرفتار شده، رها کند. مخاطب آگاه وقتی چندین بار شاهد تخلفات یک پلتفرم یا سریال باشد اعتمادش سلب میشود و از دست رفتن این اعتماد منجر به عدم مصرف کالاهای تولیدی یا تامینی او میشود و همین یعنی شکست مالی و آبرویی برای آن پلتفرم. ساترا اگر بتواند نقش خودش را از «آژانی» به فرماندهی تغییر دهد، بسیاری از این مشکلات فعلی قابل خواهد بود.»