دیدار هفته گذشته رهبران چین و ایالات متحده در بالی اندونزی هم نتوانست سنگینی بار کوه مشکلات این دو کشور را کم کند. واشنگتن از این موضوع در هراس است که تداوم رشد اقتصادی و سیاسی پکن موجب شود کاخ سفید جایگاه برتر خود را در جهان از دست بدهد. به همین دلیل واشنگتن انواع تحریم ها از تجارت و حوزه فناوری های نوین تا تراشه و ... را علیه پکن برقرار کرده است. از طرف دیگر کاخ سفید سعی می کند با نزدیک شدن به هند و تقویت آن یک قدرت دیگر را در برابر پکن علم کند.
جنگ غیررسمی که میان آمریکا و چین از دوره اوباما شکل گرفت و در دوره ترامپ خود را به شکل جنگ تجاری به نمایش گذاشت اکنون بسیار جدی و خطرناک تر شده است. در چند ماه اخیر اعلام حمایت سیاسی آمریکا از تایوان با حمله تند دیپلماتیک چین و تاکید بر الحاق مسالمت آمیز تایوان به قلمروی اصلی روبرو شد.
در همین حین سفر مقام های ارشد آمریکایی به شرق آسیا به ویژه دیدار «نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان آمریکا از تایوان نیز بحران را به مراتب حادتر کرد و واکنش نظامی و انواع مانورهای چین را موجب شد.
اتاق های فکر آمریکایی دیدگاه های متفاوتی به تنش میان دو قدرت بزرگ جهان و آینده تحولات دارند.
شرق آسیا و دو گزینه پیش رو
اندیشکده «موقوفه کارنگی» در زمینه تنش میان پکن و واشنگتن در گزارشی با عنوان «واماندگی آسیای جنوب شرقی بین آمریکا و چین» آورده است، در حالی که تنش ها در آسیای جنوب شرقی تشدید می شود کشورهای این منطقه گویا سعی ندارند بین واشنگتن و پکن یکی را انتخاب کند؛ اما مشخص نیست که این رویکرد تا چه اندازه قابلیت اجرا دارد.
چندی قبل بیستمین کنگره حزب کمونیست چین برگزار شد و اکنون این سوال مطرح است که در آینده روابط آمریکا و چین چه مسیری را طی می کند. برای کشورهای آسیای جنوب شرقی که جزء قدرتهای بزرگ منطقه و جهان نیستند، شرایط بسیار مضطرب کننده تر شده است. سیاست چین در ۵ سال گذشته بسیار سختگیرانه بوده است و به طور فزاینده ای همین مسیر را طی می کند. نگرانی هایی در مورد تمرکز داخلی پکن بر فناوری و تجارت وجود دارد. با این حال بسیاری از کشورهای آسیای جنوب شرقی به چین به عنوان یک شریک تجاری بزرگ نگاه می کنند و نگرانی زیادی دارند که اگر چین به عرصه داخلی خود متمرکز بماند، چه خواهد شد.
تحلیلگر موسسه کارنگی اعتقاد دارد یکی از نکات قابل توجه در مورد رویکرد کشورهای آسیای جنوب شرقی بی تفاتی است. بسیاری از کشورها ساکت هستند که البته این سکوت نسبی بازتاب درجه ای از عدم قطعیت است. این نگرانی وجود دارد اگر آن ها چیزی را که پکن دوست ندارد، بگویند، اوضاع بد می شود. زیرا چین عادت دارد که از خیلی چیزها ناراحت شود.
طبق این تحلیل، منطقه در مورد چگونگی مدیریت تنشها بین آمریکا و چین هیچ احساس خاصی نشان نمی دهد. الگویی که مدتی است شاهد آن هستیم، انتخاب هیچ طرف است. کشورها این سیاست بسیار منفعلانه را دنبال می کنند که «ما نمی خواهیم طرفی را انتخاب کنیم». این نشان دهنده آن است که آن ها نگرانند در طرف چین، اوضاع سخت تر خواهد شد و در سمت آمریکا نیز همه چیز آسان نخواهد بود. با این حال سنگاپور یک مدل موفق بود که با هر دو طرف کار می کند و از تعاملات بهره مند می شود و سود می برد. اگر تنش بیشتری بین پکن و واشنگتن وجود داشته باشد، چنین راهبردی کارساز نخواهد بود.
کارنگی در پایان تحلیل خود آورده است در چنین شرایطی آمریکا نیروهای خود از اقیانوس آرام تا خاورمیانه را به آسیای جنوب شرقی، از جمله در حریم دریایی و هوایی اندونزی و مالزی منتقل کرده است. اگر قرار باشد نوعی بحران وجود داشته باشد، نیروهای آمریکایی به احتمال زیاد وارد آسیای جنوب شرقی هم خواهند شد. پکن این را می داند و ممکن است تلاش کند درگیری را به تعویق بیاندازد. این امر به معنای افزایش فشار بر کشورهای آسیای جنوب شرقی است. اما همه پذیرفته اند که درگیری احتمالی در تایوان تنها به تنگه تایوان محدود نخواهد ماند؛ اما موضوع مشخص این است که دولت های منطقه هنوز پاسخ کاملی برای این مسائل ندارند.
چین چالش ایالات متحده در شرق آسیا
اندیشکده «بروکینگز» نیز میزگردی را با چند تن از کارشناسان حوزه شرق آسیا برگزار کرد و آورده است: آمریکا یک قدرت پیشرو در منطقه هند و اقیانوس آرام (Indo-Pacific) است که منافع پایدار آن در تحکیم یک شبکه اتحاد قوی و حفظ نظم منطقه ای آزاد تامین می شود زیرا کاخ سفید از این طریق می تواند صلح، ثبات و رفاه اقتصادی خود را حفظ کند. ایندوپاسیفیک منطقه ای پویا است که خطوط همکاری های امنیتی و اقتصادی خود را دوباره طی می کند، زیرا شبکه های کوچک در آن به رشد خود ادامه می دهند و توافقات بزرگ تجاری را برقرار می کنند.
از نگاه این اندیشکده با همه این اتفاقات مطلوب، مهم ترین تحول در منطقه هند و اقیانوس آرام، ظهور چین به عنوان رقیبی برای آمریکا است. اقدامات چین در عمل منافع حیاتی آمریکا را تضعیف می کند. این کشور با استفاده از زور و اجبار در قالب تاکتیک های منطقه خاکستری، مداخله سیاسی، فشار اقتصادی یا نیروی نظامی و با طرح ادعاهای سرزمینی در جهت تضعیف ساختار اتحادهای ایالات متحده در آسیا تلاش می کند.
طبق ادعای این اتاق فکر مطرح آمریکایی، پکن همچنین با بی توجهی به قوانین بین المللی به دنبال تضعیف روندهای منعطف دموکراتیک در منطقه و الحاق تایوان به خود بدون جلب رضایت مردم آن است.
آمریکا به دنبال تعمیق اتحادها و ائتلاف ها
گزارش مبسوط بروکینگز پس از جمع آوری دیدگاه های «ریچارد سی. بوش» تحلیلگر سیاست خارجی در مرکز مطالعات سیاست آسیای شرقی، «تنوی مدان» مدیر پروژه هند و «میریا سولیس» مدیر مرکز مطالعات سیاست آسیای شرقی و کارشناس مسائل ژاپن در کنار «جاناتان استرومست» و «کرسی لی کوان یو» در مطالعات آسیای جنوب شرقی، در پایان به این نتیجه رسیده است که تعمیق اتحادها، مشارکت ها و ائتلاف های واشنگتن در منطقه می تواند سدی در برابر نفوذ و قدرت یابی پکن باشد و تهدیدها برای هژمونی آمریکا را کمتر کند.
در بخش نتیجه گیری عنوان شده است که امریکا باید اتحادهای امنیتی خود را تعمیق بخشد، ابتکارات بر پایه همکاری های کوچک مانند توافق چهارجانبه (Quad) را تقویت نماید و به طور فعال با سازمان کشورهای جنوب شرق آسیا (آسه آن) و تک تک اعضای آن از جمله اندونزی، سنگاپور و ویتنام تعامل مستقیم داشته باشد. همچنین واشنگتن ضمن تعمیق روابط با هند باید تلاش خود را برای ارتقای همکاری سه جانبه با ژاپن و کره تشدید کند.
این گزارش در زمینه افزایش تعامل اقتصادی و فرصت های آمریکا نیز آورده است که ایالات متحده باید از طریق چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام (IPEF) برای کسب دستاوردهای اقتصادی معنادار بهره ببرد. همچنین طرحهای انعطافپذیری در حوزه زنجیره تامین برای مقابله با ظرفیت های چین طراحی کند که انسجام با شرکای خود را تقویت می کند.
پیشنهاد دیگر این اندیشکده، تقویت بازدارندگی و تلاش برای صلح بلندمدت در منطقه حول محور تایوان است. کارشناسان این اندیشکده توصیه می کنند کاخ سفید در زمینه تایوان، باید ارتباطات خود را با پکن و تایپه بیشتر کند تا بازدارندگی تقویت شود و اقداماتی را برای اجتناب از درگیری تدارک ببیند.
مساله دیگر در این مقابله حوزه تحریکات هسته ای و موشکی کره شمالی بیان شده است و در این زمینه ایالات متحده باید همچنان به متحدان خود، به ویژه کره جنوبی، نسبت به تعهد خود برای بازدارندگی گسترده اطمینان دهد. از طرف دیگر باید فضایی برای تعامل با پیونگ یانگ باز بماند تا بتوان کره شمالی را به میز مذاکره بازگرداند.
در پایان این تحلیل آمده است: از آنجایی که چین به اقدامات تهاجمی خود برای اعمال ادعاهای حاکمیتی گسترده خود در دریاهای چین شرقی و جنوبی ادامه می دهد، آمریکا باید در مقابل پکن بر اهمیت نظم دریایی مبتنی بر قوانین که شامل آزادی دریاها و تجارت آزاد است، تاکید کند.