به گزارش روز یکشنبه ایران اکونومیست از کانال تلگرامی "بررسی تحولات افغانستان"، به نظر میرسد که همزمان با اقدامات نظامی طالبان علیه گروه داعش در ولایتهای مختلف افغانستان، این گروه دست به تغییر تاکتیکی زده و به جای تصرف یک جغرافیای مشخص، بر ایجاد سلولهای مخفی در شهرهای بزرگ افغانستان و انجام حملات انتحاری بر مراکز پر جمعیت تمرکز کرده است.
این سئوال مطرح است که گروه داعش با پشتیبانی کدام سازمان اطلاعاتی چنین توانایی را به دست آورده است و چگونه تجهیز و تامین مالی میشود؟ مسئله از آنجا پیچیده میشود که گروه داعش با آن که هیچ ریشه فرهنگی و اجتماعی در افغانستان ندارد ولی با این وجود، زمینه انتقال جنگجویان خود را در شهرهای بزرگ و پایتخت افغانستان میتواند فراهم کند. این در حالی است که جبهه مقاومت ملی افغانستان بعنوان مخالف نظامی دیگر طالبان، به رغم ریشههای اجتماعی و فرهنگی و آشنایی بومی، در یک سال گذشته نتوانسته است در شهرهای بزرگ و پایتخت افغانستان حضور نظامی پیدا کند و علیه طالبان دست به عملیات پیچیده نظامی بزند.
شواهدی در دست است که شبکه تروریستی داعش خوراسان در استراتژی نظامی و توانایی اطلاعاتی خود بالاتر از ظرفیت جنگجویان محلی خود عمل میکند و به احتمال زیاد از طریق منابع قدرتمند اطلاعاتی تجهیز، تامین مالی و حمایت میشود. هر چند حکومت طالبان گروه داعش را خوارج زمان خوانده و مبارزه با داعشیان را یک تکلیف شرعی اعلام کرده، اما با وجود این گروه داعش همچنان به عنوان یک چالش امنیتی جدی برای افغانستان و منطقه مطرح است و حملات تروریستی وحشتناکی را در افغانستان انجام میدهد.
به نظر میرسد اگر گروه داعش به سرعت و قوت تمام در افغانستان نابود نشود، با شتاب و توان بیشتر به سربازگیری و گسترش شبکههای محلی خود ادامه خواهد داد و به همان میزان اقتدار و توانایی حکومت طالبان در مبارزه با داعش، با چالش مواجه خواهد شد.
عدم موفقیت طالبان در مهار و سرکوب گروه داعش، به همان میزان که به اقتدار و حیثیت طالبان در برابر مردم افغانستان آسیب میرساند، اعتبار این حکومت را در معادلات و تعاملات سیاسی و امنیتی منطقه نیز کاهش میدهد.
شواهد نشان می دهد جنگ داعش در افغانستان مانند جنگ بیست ساله طالبان، دارای انگیزههای قومی، منطقهای، جناحی و منازعه کسب قدرت سیاسی نیست. حتی میتوان گفت که منازعه طالبان و داعش منازعه دینی و جدال حنفیت و سلفیت نیست. منازعه خونین داعش در افغانستان جدال خلافت با امارت است. متافیزیک جهاد طالبان را تشکیل حاکمیت اسلامی در قالب مرزهای جغرافیایی افغانستان تشکیل میداد ولی افق فکری داعش را تشکیل خلافت در تمام سرزمینهای اسلامی و عبور از افغانستان تا ماورای کاشغر، خجند و بخارا شکل میدهد.
با این نگاه، گروه داعش در افغانستان، دولت طالبان را یک دولت شکننده تصور میکند و بر آن است که با تبلیغات و فعالیتهای گسترده، کم کم گروههای متعدد اسلامگرای منطقه را که در افغانستان حضور دارند، به صفوف خود بکشاند و مانند طالبان تحولات سریع و پیچیده سیاسی را در افغانستان رقم بزند.
به باور تحلیلگران مسائل افغانستان، تحولات سیاسی جهان و منطقه و مخصوصا رویارویی غرب و روسیه در اوکراین، بیانگر آن است که دولت آمریکا و متحدان آن دیر یا زود تنها به حاکمیت دولت طالبان در افغانستان اکتفا نخواهد کرد و با حمایت از داعش و دیگر گروههای تندرو اسلامی مستقر در افغانستان، بازی پیچیده دیگری را در افغانستان و منطقه به راه خواهند انداخت.
بنابراین لازم است حکومت طالبان با درایت سیاسی و اقدام به موقع، مطابق خواست مردم افغانستان و ملتهای منطقه با تمام توان برای سرکوب و نابودی کامل گروه تروریستی داعش در افغانستان اقدامات جدیتری را در دست گرفته و از ظرفیت منطقه برای محو این گروه تروریستی کمک بگیرد.