گروه سیاسی ایران اکونومیست- پرونده ویژه «عقل جنگ»: نیروی دریایی ارتش علاوه بر اینکه در دوران دفاع مقدس عملیاتهای دریایی اشکان، شهید صفری و مروارید انجام داد و توانست تعدادی زیادی از شناورهای عراقی را غرق کند و به اسکلههای البکر و الامیه نیز ضرباتی وارد سازد، امنیت خطوط کشتیرانی کشورمان را نیز تامین کرد.
درباره این اقدام نیروی دریایی ارتش کمتر سخن گفته شده و مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. ارتش عراق از سالهای دوم و سوم جنگ تلاش کرد تا با جنگندههایی که از کشورهای اروپایی به خصوص فرانسه دریافت کرده بود، به کشتیها و جزایر ایرانی حمله کند و مسیر صادرات نفت و واردات کالاهای اساسی به کشور را مختل سازد. نیروی دریایی ارتش در این زمینه مسئولیت داشت و توانست نقش مهم و اثرگذاری ایفا کند.
در ادامه گفتگوی ما با امیر دریادار دوم عبدالله معنوی که در دوران دفاع مقدس و پس از آن از فرماندهان میدانی و ستادی این نیرو بود را میخوانید:
ایران اکونومیست: در خدمت شما هستیم تا در خصوص موضوع «عقلانیت در دفاع مقدس» گفتگویی داشته باشیم. ذیل این موضوع میخواهیم به این بحث بپردازیم که نیروی دریایی ارتش در دوران جنگ تحمیلی چه نقشی در دفاع از اقتصاد کشور و آبهای سرزمینیمان داشت؟ ابتدا میخواهم به آغاز جنگ تحمیلی بپردازیم. گفته میشود که ارتش در ابتدای جنگ غافلگیر شد. البته در مورد نیروها و یگانهای مختلف ارتش، حرفهای متفاوتی زده میشود. آیا نیروی دریایی ارتش در وقوع جنگ غافلگیر شد و اگر غافلگیر نشد چه اقداماتی برای مقابله با ارتش بعث عراق در دریا انجام داد؟
معنوی: نیروی دریایی قبل از آغاز جنگ در خرمشهر پایگاه داشت. اکنون هم پایگاه دارد. صدام مهیای آغاز جنگ شد. از جمله اقداماتی که در حوزه دریا انجام داد، این بود که در کنار شط العرب (اروندرود) سنگرسازی کرد. این اقدام را میدیدیم و در گزارشهای نیروی دریایی هم آمده است. عدهای خدمت امام رفتند و تعدادی از مسئولان برای بازدید به خرمشهر آمدند. به مسئولان گفته شد که اقدامات انجام شده از سوی عراق و میزان تسلیحات و تجهیزاتی که به کنار رودخانه آورده شده است، برای اجرای یک جنگ است.
ایران اکونومیست: پس این برآورد در نیروی دریایی ارتش وجود داشت که تمامی تحرکات ارتش عراق برای آغاز جنگ است.
معنوی: بله. اسناد آن موجود و مکتوب هم شده است. همان موقع خدمت امام خمینی (ره) رفتند و گزارش دادند. اما آن موقع مشکلات متعددی در خرمشهر، آبادان، اهواز و... وجود داشت که کمتر کسی باور میکرد.
ایران اکونومیست: علاوه بر اینها یک آشفتگی نیز در ارتش و نیروی دریایی ارتش وجود داشت.
معنوی: جنگ فقط برای یک نیرو نیست. جنگ تمام کشور را درگیر میکند. سیستمهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و... کشور باید متحد شوند و راهی را طی کنند تا جلوی دشمن را بگیرند. بنابراین نیروی دریایی به تنهایی نمیتواند عمل کند و باید آنچه وجود دارد، منسجم شود و در قالب سیاستهای کشور حرکت کند. این امر در تمام دنیا مرسوم است.
اما در ایران این اتفاق صورت نگرفت. آنهایی که باید سایر اجزا را فراهم و شهر را آماده میکردند، درگیر کارهای روزمره خودشان بودند. ما در خرمشهر، یگانهای بزرگی داشتیم.
۴۸ ساعت قبل از آغاز جنگ تحمیلی تصمیم گرفته شد تا تمامی شناورها از پایگاه دریایی خرمشهر به منطقه دریایی بوشهر انتقال یابند. به جز چند فروند که تحرک نداشتند و نمیشد جابجا کرد، سایر شناورها را منتقل کردیم.
ایران اکونومیست: در واقع از معرض خطر دور کردید.
معنوی: بله. این اقدام در مجلس نیز بازتاب داشت و برخی نمایندگان مطرح کردند که نیروی دریایی ارتش چرا چنین کاری انجام میدهد؟ باورشان نمیشد که صدام میخواهد علیه ایران بجنگد.
** ۲۹ شهریور ۵۹ قرارگاه فرماندهی جنگ ایجاد کردیم
اقدام بعدی که نیروی دریایی ارتش انجام داد این بود که در ۲۹ شهریور ۱۳۵۹ در بوشهر قرارگاه فرماندهی ایجاد کرد. من همان موقع بوشهر بودم. ایجاد این قرارگاه بدان معنا بود که به زودی جنگ خواهد شد. فرمانده قرارگاه نیز جانشین وقت فرمانده نیروی دریایی ارتش بود. یگانها نیز تحت امر قرارگاه قرار گرفتند.
ما برای مقابله با رژیم بعث عراق طرح بزرگی به نام ذوالفقار داشتیم. این طرح به تصویب ستاد مشترک ارتش رسیده بود.
بنابراین نیروی دریایی میدانست که جنگ خواهد شد. ارتش هم میدانست. اگر با فرماندهان نیروهای زمینی و هوایی نیز صحبت کنید، خواهند گفت که برای مقابله با ارتش عراق طرح داشتند. آن طرحها قبل از آغاز جنگ مصوب شدند. آنها میدانستند که قرار است چه اتفاقی بیافتد. طرحها براساس تهدید عراق بروزرسانی و مصوب شده بود.
ایران اکونومیست: این طرحها از گذشته وجود داشت و بعد از انقلاب بازنویسی شد، اما به معنای آمادگی نیست.
معنوی: از گذشته وجود داشت، اما وقتی شرایط را دیدند اقدام به بازنویسی کردند. عنوان طرح نیروی دریایی ارتش «ذوالفقار» بود. سایر نیروها نیز طرح داشتند. اکنون نیز نیروها برای مقابله با تهدیدات طرح دارند.
ایران اکونومیست: علیرغم اینکه این طرحها وجود داشت و مورد بازنویسی و تصویب قرار گرفت، اما به نظر میرسد که فرماندهان نیروها به خصوص نیروی زمینی ارتش درک درستی از اقدامات ارتش عراق و اندازه تهدید به معنای جنگ سراسری نداشتند.
معنوی: نیروی زمینی خودش باید پاسخ بدهد. این نیرو در ابتدای جنگ از انسجام خوبی برخوردار نبود. در سال ۱۳۵۰، زمانی که عراق میخواست اقدامی علیه ایران انجام دهد، با حرکت لشکر ۹۲ زرهی، ارتش عراق عقبنشینی کرد. اما در ابتدای جنگ که برادرم در آن یگان خدمت میکرد، لشکر از کارآیی خارج و به دلایل مختلفی دچار مسائل عدیدهای شده بود.
** از وزارت دفاع نامه زدند هر کس نمیخواهد برود
ایران اکونومیست: این وضعیت در نیروی دریایی نیز تاحدودی وجود داشت.
معنوی: وضعیت در نیروی دریایی ارتش فرق میکرد. یک آشفتگی عمومی در نیروی دریایی همچون سایر نیروها وجود داشت، اما یگانها و شناوریش دچار از کار افتادگی نشده بودند.
البته پیش از آغاز جنگ اقدام به تصفیه گسترده در این نیرو کردند. من فرمانده ناو بودم. به من نامه دادند که اگر نمیخواهی برو. ما که در بهترین دانشگاهها و کشورها تحصیل کرده بودیم را میخواستند به راحتی از دست بدهند. البته بسیاری هم رفتند. من این نامه را هنوز دارم.
ایران اکونومیست: این نامه از فرماندهی به شما داده شد؟
معنوی: از وزارت دفاع به نیرو ابلاغ شد. تصور میکردند جنگی در پیش نداریم و آنها که میخواهند، میتوانند بروند.
ایران اکونومیست: پس علیرغم اینکه یک آشفتگی عمومی در ارتش وجود داشت و در سطح راهبردی نیز نسبت به وقوع جنگ غافلگیر شدیم، اما نیروی دریایی ارتش آغاز جنگ را پیشبینی کرد و اقداماتی انجام داد. البته برخی عنوان میکنند که ما تحرکات ارتش عراق را میدیدیم، اما تصور نمیکردیم که عراق میخواهد یک جنگ همهجانبه و گسترده را آغاز کند.
معنوی: ما میتوانستیم اقدام کنیم، اما لشکر ۹۲ زرهی اهواز چه کاری میخواست انجام بدهد. با کدام تانک میخواست در برابر ارتش عراق بایستد؟
نیروی دریایی در آغاز جنگ جایگاه و تشخیص داشت. اینکه شما به عقلانیت اشاره فرمودید، یکی از ابعاد آن در جنگ همین است. نیروی دریایی میدانست که جنگ میخواهد آغاز شود، اما شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه ما این حرف را نمیپذیرفت. کسی باور نمیکرد.
ایران اکونومیست: در واقع این غافلگیری فراگیر بود و مردم باور نمیکردند که عراق میخواهد به ایران حمله کند.
معنوی: از عموم مردم که نباید انتظار داشت، اما یک نیروی تخصصی بر مبنای شواهد و نشانهها نباید غافلگیر شود.
اولین اقدامی که نیروی دریایی ارتش انجام داد، شناورها و تجهیزاتش را از دسترس دشمن دور کرد. شناورها اگر در همان جا میماندند با سلاحهای سبک میتوانستند به آن آسیب وارد کنند. قیمت هر ناوچه موشکانداز میلیونها دلار بود.
ایران اکونومیست: ناوچههایی که ایران به تازگی خریده بود و مجهز به موشک هارپون بودند.
معنوی: نیروی دریایی همه اینها را به منطقه دریایی بوشهر منتقل کرد. کارکنان و خانوادههایشان نیز به آن منطقه جابجا شدند.
ایران اکونومیست: گردان تکاوران نیروی دریایی یک روز پیش از آغاز جنگ در خرمشهر مستقر شد؟
معنوی: خیر. ناخدا صمدی فرمانده این گردان میگفت که شب همان روزی که جنگ آغاز شد، حرکت کردند و صبح روز یکم مهر در خرمشهر بودند.
ایران اکونومیست: در خاطرات برخی از تکاوران آمده است که میگویند ما دو روز قبل از آغاز جنگ در خرمشهر بودیم.
معنوی: تعدادی از تکاورها برای برقراری امنیت خرمشهر، از گذشته در آنجا حضور داشتند. آنها با درخواست مدنی استاندار وقت خوزستان که پیشتر فرمانده نیروی دریایی ارتش بود، به آنجا رفتند. تکاورها در برقراری امنیت در خرمشهر عملکرد خوبی داشتند.
** صدام به دنبال تسلط بر اروندرود بود
ایران اکونومیست: نیروی دریایی ارتش با آغاز جنگ تحمیلی چه اقداماتی برای مقابله ارتش عراق در دریا انجام داد؟
معنوی: ما در گام اول باید میفهمیدیم که صدام چه میخواهد. در روزهای اول جنگ که صدام حمله کرد، به خبرنگارها گفت که من سه روزه خوزستان را از ایران جدا میکنم. بعد که دولت ایران را برکنار کردم، در تهران مصاحبه میکنم.
ایران اکونومیست: یعنی فرماندهان نیروی دریایی ارتش در قرارگاه عملیاتی این نیرو، اهداف عملیاتی صدام را برآورد و برای مقابله با آن، ماموریتها و عملیاتهایی طراحی کردند؟
معنوی: بله دقیقاً همینطور بود. صدام در حوزه دریا میگفت جزایر ابوموسی و تنب کوچک و بزرگ متعلق به اعراب است و باید به آنها برگردد. قرارداد الجزایر را هم پاره کرده بود.
ایران اکونومیست: البته در قرارداد الجزایر بحثی در مورد جزایر نشده است و صدام برای اینکه از حمایت اعراب برخوردار شود، بحث جزایر را مطرح کرد.
معنوی: در قرارداد الجزایر موضوع اروندرود مطرح شده بود. صدام میخواست در حوزه دریا و آب بر اروند نیز مسلط شود. او تصور میکرد که در مدت زمان کوتاهی به این هدف دست خواهد یافت، اما ناکام ماند.
ایران اکونومیست: به یکی از اهداف صدام در دریا اشاره فرمودید. صدام چه اهداف دیگری را دنبال میکرد؟
معنوی: عراق تنها دارای یک بندر بوده و وسعت راهبردی صدام در دریا متکی به بندر امالقصر بود. صدام اگر میتوانست خوزستان را جدا کند، وسعت راهبردیاش بسیار افزایش مییافت و ساحل در اختیارش قرار میگرفت.
ایران اکونومیست: اینکه میفرمایید مربوط به زمین است. صدام در دریا چه اهدافی داشت؟
معنوی: صدام اگر در دریا نیز موفق میشد، سواحل را در اختیار میگرفت. یکی از اهداف صدام این بود که حضورش را در دریا گسترش دهد و تنها متکی به بندر امالقصر نباشد.
نیروی دریایی پس از تشکیل قرارگاه، برای حضور در دریا برنامهریزی کرد. ابتدا باید اطلاعاتی به دست میآورد که نیروی دریایی ارتش عراق در کجا میخواهد حضور پیدا کند.
** تحرکات کشورهای عربی را در آغاز جنگ رصد کردیم
ایران اکونومیست: یعنی اولین اقدام شما گشتزنی و شناسایی بود؟
معنوی: این ماموریت پیش از آغاز جنگ نیز وجود داشت. ما ژئوپلیتیکی در منطقه داریم که باید ببینیم نیروی دریایی فقط خودش میخواهد جلو بیاید یا اینکه میخواهد در کویت هم پهلو بگیرد و از آنها نیز کمک بگیرد. بنابراین نیروی دریایی به شناسایی راهبردهای عملیاتی کشورهای همسایه و ارتباط آنها با صدام نیز پرداخت.
ایران اکونومیست: این کارها در قرارگاه انجام میشد؟
معنوی: بله. موضوعات ژئوپلیتیک برای فرمانده بسیار مهم است. البته آن موقع نیروهای فرامنطقهای در خلیج فارس حضور نداشتند. اما منطقه فقط صدام و عراق نبود. تمام کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس هم میتوانستند در خدمت صدام باشند. یکی از ابعاد عقلانیت در جنگ همین است که به شناسایی راهبردهای عملیاتی کشورها بپردازیم.
قبل از آغاز جنگ صدام سخنانی در رابطه با منطقه و خلیج فارس مطرح کرد که نیروی دریایی ارتش مانور بزرگی برگزار کرد.
ایران اکونومیست: این مانور چه زمانی برگزار شد؟
معنوی: دو ماه پیش از آغاز جنگ. صدام یک شبه تصمیم به حمله نگرفت و از مدتها پیش برنامهریزی کرده بود. صدام پس از پیروزی انقلاب، آماده حمله به ایران شد. شوروی نیز بزرگترین پشتیبان صدام بود.
قرارگاه رزمی ۴۲۱ شرایط را سنجید و وضعیت را بررسی کرد. البته کشورهای عربی در ابتدای جنگ اعلام بیطرفی کردند، اما ما بدون توجه به آن اعلام، تحرکات آنها را زیرنظر گرفتیم و در ادامه دیدیم که علیرغم اعلام بیطرفی در خدمت صدام بودند. اقدامات کشورهای عربی از سوی نیروی دریایی کنترل میشد.
** نیمی از خلیج فارس را منطقه جنگی اعلام کردیم
ایران اکونومیست: پس شما رصد، کنترل و عملیات انجام میدادید.
معنوی: ما رصد و کنترل را گشت و شناسایی نامگذاری میکنیم. این کار با بالگردها، هواپیماها و شناورها انجام میگرفت.
نیروی دریایی در شب نخست جنگ، شمال خلیج فارس را منطقه جنگی اعلام کرد؛ یعنی هیچ شناوری بدون اجازه نمیتوانست این خط را طی کند. به تمام دنیا نیز اعلام شد که هر شناوری میخواهد عبور کند باید از نیمه جنوبی بگذرد، مگر اینکه اطلاع دهد. ما در طول دوران دفاع مقدس این منطقه را کنترل و تمامی شناورهای جنگی و غیرجنگی را بررسی میکردیم. یکی از عقلانیتهای در جنگ نیز همین بود.
** آبادان را از سقوط نجات دادیم
ایران اکونومیست: آن سه عملیاتی که نیروی دریایی ارتش در مدت ۶۰ – ۷۰ روز نخست جنگ در خلیج فارس انجام داد، پیشدستانه یا واکنشی بود؟
معنوی: صدام در تلاش بود تا خوزستان را جدا کند، اما نتوانست و حتی ۳۴ روز پشت دروازههای خرمشهر ماند. اولین شکست راهبردی صدام در خرمشهر رقم خورد. پس از سقوط خرمشهر، آبادان محاصره شد، اما از سوی نیروی دریایی ارتش پشتیبانی شد.
ایران اکونومیست: آبادان به شکل ۲۷۰ درجهای محاصره شد و محاصرهاش کامل نشد.
معنوی: بخشی از آن ۹۰ درجه آب و راه دریایی بود. آبادان اگر راه دریایی نداشت و توسط نیروی دریایی از سوی ماهشهر پشتیبانی نمیشد، سقوط میکرد. در این زمینه هوادریا خیلی نقش داشت.
ایران اکونومیست: سرلشکر صفوی در خاطراتش میگوید که دلیل شکست عراق در عملیات ثامنالائمه، عدم تکمیل محاصره آبادان بود. اگر آن محاصره تکمیل میشد، چه بسا آبادان سقوط میکرد یا اینکه عملیات آزادسازی آن به سختی انجام میشد.
معنوی: اگر آبادان سقوط میکرد، مسیر سقوط اهواز و جداسازی خوزستان برای صدام هموار میشد.
ایران اکونومیست: هدف حداقلی صدام که تسلط بر اروندرود و شبهجزیره آبادان بود نیز تا حدودی برآورده میشد.
معنوی: البته تکاورها و نیروهای مختلف در اروندرود مستقر بودند.
بنابراین ما اگر در دریا فکر نمیکردیم که صدام چه آیندهای را میخواهد رقم بزند و حاکمیتش را نگرفته بودیم، باخته بودیم.
ایران اکونومیست: پس قرارگاه رزمی ۴۲۱ به خوبی توانسته بود اهداف صدام را شناسایی کند و برای مقابله با آن اهداف، طرحریزی کند. یکی از آن طرحها که تاکنون کمتر گفته شده است، این بود که اجازه نداد محاصره آبادان تکمیل شود.
معنوی: ما اگر در دریا حاکم نبودیم، نمیتوانستیم وارد عملیاتها بشویم. مسیر حرکت شناورها با مرزی که صدام بر آن مسلط بود، کمتر از هشتاد نود کیلومتر بود و میتوانست با موشک ما را هدف قرار دهد.
** جنگ که شد خودجوش سامان یافتیم
ایران اکونومیست: شما معتقدید که نیروی دریایی ایران از ابتدا تا پایان جنگ، دست برتر نسبت به نیروی دریایی ارتش عراق داشت؟
معنوی: جنگ که شروع شد، خدا نیرویی در درون بچهها قرار داد که همه پای کار آمدند. کارکنان ناوچه پیش من آمدند و گفتند: فرمانده چه زمانی به دریا میرویم؟
ایران اکونومیست: یعنی بدون اینکه دستوری صادر شود، سازمان رزم خود به خود انسجام یافت.
معنوی: بله. کارکنان دو سال دست به سیاه و سفید نزده بودند، اما به سرعت ناو را آماده کردند. کاری که به سادگی نمیتوان انجام داد. جنگ که شروع شد، کارکنان شبانهروز مشغول تلاش بودند.
ایران اکونومیست: پس جنگ، خود به خود نظمی را در نیروی دریایی ارتش به وجود آورد.
معنوی: جنگ عاملش بود. آن کسی که این نظم را به وجود آورد، خدا بود. وگرنه هر جنگی این کار را نمیکند. نیروی دریایی یک نیروی تخصصی و تجهیزاتمحور است. اگر آن نظم به وجود نمیآمد، معلوم نبود چه اتفاقاتی رُخ میداد.
ایران اکونومیست: دست برتر ما در دریا متکی به تجهیزات یا تحلیلهای راهبردی بود؟
معنوی: عامل نخست نیروی انسانی بود. البته نیروی انسانی بعد از ۳۱ شهریور با قبل از آن روز تفاوت دارد. در عملیات مروارید، یکی از کارکنان ناوچه پیکان دستش قطع شد. شهید همتی فرمانده آن ناوچه درخواست بالگرد داد، اما آن فرد حاضر نشد از ناوچه جدا و عملیات را ترک کند. این رفتار با الگوهای معمولی قابل سنجش نیست. دومین عامل تجهیزات بود که به سرعت آماده رزم شدند.
** دولت موقت تعدادی از موشکهای هارپون را برگرداند
ایران اکونومیست: کلاس ناوچههای موشکانداز ما نسبت به ناوچههای اوزای عراقی بهتر بود؟
معنوی: بله. ما تازه ۹ فروند از مجموع ۱۲ فروندی که به فرانسه سفارش داده شده بود، گرفته بودیم. البته ناوچهها تکمیل نشده بودند و دولت موقت تعدادی از موشکهای هارپون این ناوچهها را برگرداند. کارکنان ما بدون نیاز به مستشاران خارجی، شناورها را به حرکت درآوردند.
عامل سوم اشراف آن تیمی بود که در قرارگاه مستقر بود. آنها هم اشراف داشتند و هم تحلیلهای درستی ارائه میکردند. ما برای مقابله با صدام در دریا، بیش از سی چهل دستورالعمل و طرح رزمی داشتیم.
ایران اکونومیست: آن سه عملیاتی که اجرا شد، پیشدستانه یا واکنشی بود؟
معنوی: صدام تصمیم گرفت خارک را هدف قرار دهد تا صادرات نفت با اختلال مواجه شود.
ایران اکونومیست: شما ما به ازای آن سکوهای نفتی البکر و الامیه عراق را هدف قرار دادید؟
معنوی: بله. صدام در طول هشت سال جنگ، بیش از ۲ هزار و ۸۰۰ بار به خارک حمله کرد.
** اجازه ندادیم صدام از راه دریا به خارک برسد
ایران اکونومیست: صدام میخواست با ناوچههای اوزا خارک را هدف قرار بدهد؟
معنوی: نه. ناوچههای اوزا جلو آمدند اما به آنجا نرسیدند. البته میخواستند به ۵۰ مایلی جزیره برسند و سپس موشک شلیک کنند، اما اقدامات نیروی دریایی ارتش مانع شد. ما اجازه ندادیم، عراق از راه دریا به جزیره خارک نزدیک شود.
کار مهمی که نیروی دریایی ارتش در طول جنگ انجام داد، حفظ و تامین خطوط کشتیرانی ایران بود تا اقتصاد کشور زنده بماند. کشتیها به بندر امام خمینی (ره) میرفتند. در آنجا بارگذاری میکردند و در کشور توزیع میشد. ما باید از این کشتیها حفاظت میکردیم.
ایران اکونومیست: هدف از اجرای عملیات مروارید چه بود؟
معنوی: صدام در آن عملیات همه شناورهایش را وارد دریا کرد. نیروی دریایی به همراه نیروی هوایی حماسه آفریدند و نیروی دریایی عراق را شکست دادند.
ایران اکونومیست: البته صدام همچنان ناوهایی داشت، اما توان تهدیدی نداشت و نمیتوانست اقدام جدی در دریا علیه ایران انجام دهد.
معنوی: بیشتر شناورهای عراق غرق شد و توانی برایش باقی نماند.
ایران اکونومیست: به همین دلیل صدام در ادامه به تقویت نیروی هوایی پرداخت تا از طریق آسمان بتواند به خارک و کشتیهای ما حمله کند.
معنوی: بله. البته عراقیها از ایتالیا مین خریده بودند، اما جرات نمیکردند وارد کنند. کمکی که غربیها در این زمینه به صدام کردند، ارائه هواپیماهای سوپراتاندارد با موشکهای اگزوسه و بالگردهای مخصوص عملیات دریایی بود. این در شرایطی بود که دیگران به ما سیم خاردار هم نمیدادند.
خارک یک جزیره با شصت هفتاد مخزن نفتی کوچک و بزرگ بود. سه چهار اسکله نیز داشت. اما صدام در هشت سال جنگ، علیرغم حملات متعدد که رقم آن را بیان کردم، نتوانست خارک را نابود کند. نیروی هوایی، پدافند هوایی و نیروی دریایی از خارک محافظت کردند.
ایران اکونومیست: با چند نیرو و یگان پدافند جزیره را شکل دادید.
معنوی: بعدها ارتش عراق، جنگنده پیشرفتهتری خریداری کرد تا در ارتفاع بالاتری به خارک حمله کند و در دام پدافندی ارتش ایران گیر نکند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در هفتم آذر ۱۳۸۷ فرمودند که عملیات مروارید را خیلیها میدانند، اما آن زمانی که کشتیها و نفتکشها برای تردد در دریا نیاز به امنیت داشتند تا اقتصاد کشورمان زنده بماند، نیروی دریایی جوهره خودش را نشان داد.
ایران اکونومیست: آن هم در شرایطی که برخی از شرکتهای جهانی بیمه، کشتیها را بیمه نمیکردند.
معنوی: هزینه بیمه به مقداری گران شد که ایران نفتکشها را خریداری کرد.
** بیش از ۱۰ هزار کشتی اسکورت کردیم
ایران اکونومیست: پس از عملیات مروارید، نیروی دریایی ارتش وارد عرصه جدیدی شد و آن حفاظت از مسیر کشتیرانی بود.
معنوی: اگر نیروی دریایی ارتش اقتدارش را در روز هفتم آذر برقرار نمیکرد، هیچ معلوم نبود، چه اتفاقی رُخ میداد. ایران در طول جنگ ۳۰۰ میلیون تُن کالا وارد کرد. این میزان کالا چگونه وارد کشور شدند؟
ما اسکورت کاروان کشتیها را انجام میدادیم؛ گاهی به صورت تکی و گاهی جمعی که تا ۲۵ کشتی و نفتکش هم میرسید. ما گاهی وقتها برای اسکورت کشتیها، عملیات فریب اجرا میکردیم. ورودی بندر امام خمینی (ره) تا مرز عراق، کمتر از صد کیلومتر بود. عراق این فاصله را میتوانست با بالگرد، موشک و... هدف قرار دهد. بنابراین کشتیها و نفتکشها در معرض خطر بودند، اما با عملیاتهای اسکورتی که انجام دادیم آنها را به سلامت به بندر میرساندیم.
بزرگترین نقشی که نیروی دریایی ارتش ایفا کرد، اسکورت ۱۰ هزار کشتی بود. عراقیها یک هزار و ۱۰۰ فروند موشک به سوی ما پرتاب کردند، اما تعدادی اندکی از آنها به هدف اصابت کردند. ۲۴ فروند کشتی در طول جنگ غرق شدند. این ارقام را با جنگی که در سال ۱۹۸۲ بین آرژانتین و انگلستان رخ داد، مقایسه کنید. آرژانتینیها سیستمهای قدیمیتر عراقیها را داشتند، اما توانستند بیش از ۱۳ فروند ناو جنگی انگلیس را در مدت دو هفته غرق کنند.
ایران اکونومیست: آن هم انگلیسی که یکی از قدرتهای برتر در حوزه رزم دریایی است.
معنوی: عراق تجهیزات بسیار بهتری نسبت به آرژانتین داشت. تمام اطلاعات را هم داشت، اما نتوانست ما را نابود کند. نیروی دریایی فکر کرد و طرحهایش را آورد. یکی از کارهای نیروی دریایی ساخت تجهیزاتی برای فریب موشکهای دشمن بود.
ایران اکونومیست: که اصطلاحاً آنها را هدفهای کاذب مینامیدید.
معنوی: بله.
** نگذاشتیم کشور دچار قطحی و فاجعه جنگهای جهانی اول و دوم شود
ایران اکونومیست: سیستم کارآیی هدف کاذب چگونه بود؟
معنوی: موشک چون در لحظه آخر رادارش را روشن میکند، هدف بزرگتر را میگیرد و به سراغش میرود. هدف کاذب، هدف بزرگتری نسبت به هدف اصلی به رادار موشک نشان میداد و موشک به سراغ آن میرود.
نیروی دریایی ارتش عقلانیت را به کار گرفت و اگر ما نمیتوانستیم امنیت تردد را برقرار بکنیم، فاجعه رُخ میداد. در جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم که ایران نقش آنچنانی در جنگ نداشت، دچار قحطی شد، اما ما در جنگی که هشت سال به طول انجامید و همه دنیا در برابر ما بودند، اجازه ندادیم چنین فاجعهای رخ بدهد. البته با کوپن زندگی کردیم، اما هیچگاه دچار قحطی نشدیم. ضمن اینکه قیمت نفت به شدت کاهش یافت و به کمتر از ده دلار رسید. سال ۶۶، با ۹ میلیارد دلار هم جنگ اداره شد و هم شکم مردم سیر شد.
ایران اکونومیست: که البته رقم آن را کمتر و ۶ میلیارد دلار هم ذکر میکنند.
معنوی: اگر اشتباه نکنم ۶ میلیارد دلار برای سال ۶۵ بود.
آمریکا، شوروی و غرب به دنبال این بودند که ملت ایران را از پای دربیاورند، اما موفق نشدند. صدام بازیچه بود و آنها برای صدام طراحی میکردند. صدام ماهیانه ۶۰۰ میلیون تا یک میلیارد دلار برای جنگ هزینه میکرد. اول اینکه این هزینهها را از کجا میآورد و دوم اینکه در نهایت چه کار توانست بکند؟ همه دست به دست هم دادند، اما نتوانستند کاری بکنند و ما را از پا دربیاورند. تا پایان جنگ تحمیلی، مردم نانشان پای سفرهشان بود. اینها از مسیر واردات تامین شد. اهمیت و نقش نیروی دریایی در اقتصاد دوران دفاع مقدس بیبدیل است و کشور را سرپا نگه داشت.
ایران اکونومیست: بنابراین برخلاف اینکه برخی میگویند نیروی دریایی ارتش در دوران دفاع مقدس در حاشیه قرار داشت، شما معتقدید که اینگونه نبود.
معنوی: بله. متاسفانه نیروی دریایی در معرفی نقش خود در دفاع مقدس و تبلیغات ضعیف است و به خوبی به تبلیغ خود نمیپردازد.
ایران اکونومیست: صدام از سالهای ۶۱ و ۶۲ در برابر هر عملیاتی که ایران در جبهههای جنگ انجام میداد، اقدام به بمباران مناطق مسکونی و حمله به کشتیها و نفتکشها میکرد؛ در واقع میخواست هم مردم را از پای درآورد و هم اقتصاد کشور را فلج کند.
معنوی: بله. علاوه بر این، هر وقت جبههها آرام بود، اینها به خارک و کشتیها حمله میکردند. این موضوع را در تطبیق تاریخها میتوان به دست آورد.
سازمانهای بینالمللی در برابر جنایتهای صدام در حوزه دریا و اقتصاد سکوت کردند. این جنایتها در برابر چشمان آنها که ناوگانشان در خلیج فارس حضور داشت، رخ داد، اما سکوت کردند.
البته خداوند نیز نشانشان داد. بعد از اولین باری که آمریکا و غربیها به صدام چراغ سبز نشان دادند تا با هواپیماهای سوپراتاندارد به ما حمله کنند، یک ناو آمریکایی به اشتباه از سوی عراق هدف قرار گرفت.
** عراق اشتباهی ناو آمریکایی استارک را هدف قرار داد
ایران اکونومیست: منظورتان ناو یو.اس.اس استارک است؟
معنوی: بله. جنگنده عراقی با هدف حمله به ناوچه سبلان که بنده فرماندهاش بودم، به آن منطقه آمد، اما به اشتباه ناو آمریکایی که در ۵ مایلی ما قرار داشت، هدف قرار داد.
ایران اکونومیست: در رابطه با این حادثه تحلیلهای متفاوتی ارائه میشود و برخی میگویند صدام در پاسخ به نزدیکی آمریکا به ایران در جریان مک فارلین، این ناو را هدف قرار داد.
معنوی: اصلاً اینگونه نیست. من آنجا بودم و آن جنگنده اشتباهی هدف قرار داد.
ایران اکونومیست: البته صدام از آمریکا عذرخواهی کرد و آمریکا هم پذیرفت.
معنوی: آمریکا به قدری از صدام و حامیانش پول گرفته بود که نیاز به عذرخواهی و پذیرش هم نبود. باید از زاویه دیگری به این ماجرا نگاه کرد.
ایران اکونومیست: حمله عراق به ناو آمریکایی یک موضوع مهم و مبهم در تاریخ جنگ است؛ اینکه آیا اشتباهی صورت گرفته یا صدام انگیزه خاصی داشته است.
معنوی: هیچ نقطه مبهمی ندارد. جنگنده عراقی ناو آمریکایی را با ما اشتباه گرفت.
ایران اکونومیست: اینکه میگویید هیچ نقطه مبهمی ندارد، بر مبنای چیست؟
معنوی: رادار. ما در فاصله ۱۰ مایلی یکدیگر قرار داشتیم و رادار ما را نشان میداد. خلبان در تشخیص دچار اشتباه شد. آن خلبان موشک دوم را بلافاصله شلیک کرد و منتظر نماند که موشک اول اصابت کند و سپس موشک دوم را شلیک کند.
صدام جرات انجام چنین کاری نداشت و آنچه رخ داد، اشتباه خلبان بود. هیچ تحلیلگر نظامی که در دریا بوده باشد، حرف از انگیزه و تعمد نمیزند. صدام عددی نبود که بخواهد چنین کاری انجام بدهد. صدام بازیچه بود و میخواست ما را بزند که اشتباه کرد. چرا پس از آن دوباره نزد؟
ایران اکونومیست: پس از آن همکاریهای آمریکا و عراق افزایش یافت و تعداد ناوهای آمریکا در خلیج فارس افزایش یافت.
معنوی: عراق دیگر به آن خلبان اعتماد نداشت. ممکن بود باز هم به اشتباه یکی از ناوهای آمریکا را هدف قرار دهد.
ایران اکونومیست: پس شما معتقدید که کاملاً اشتباه خلبان بوده است.
معنوی: بله حتماً اینگونه بوده است. پس از آن به جنگندههای عراقی اجازه داده نشد که به ما حمله کنند. از فاصله ۵۰ مایلی امکان شناخت شناور وجود ندارد.
ایران اکونومیست: فاصله شما با ناو آمریکایی چقدر بود؟
معنوی: کمتر از ۱۰ کیلومتر بود. عراقیها پس از آن حادثه فقط به سراغ کشتیهای تجاری رفتند.
من در دوره پهلوی نیز به جنگ رفتم و در جنگ ظفار در عمان شرکت داشتم. آن جنگ با دفاع مقدس قابل مقایسه نیست.
** مقایسه دفاع مقدس با جنگ ظفار
ایران اکونومیست: البته جنگ ظفار، جنگ بزرگ و گستردهای نبود و آنهایی که در برابر حکومت عمان قرار داشتند، گروههای چریکی بودند.
معنوی: بالاخره آنها همه چیز داشتند و ما نیز با ناو، بالگرد و جنگنده به آنجا رفتیم. یکی از هواپیماهای ما سقوط کرد و ما تلاش کردیم تا به سراغ آن هواپیما برویم، اما آنها اجازه ندادند و ما را هدف قرار دادند.
ایران اکونومیست: بالاخره آن گروهی که در برابر حاکمیت عمان قرار داشتند، قابل مقایسه با ارتش عراق نبودند.
معنوی: بله، ولی بالاخره نیروهای زمینی، دریایی و هوایی ایران درگیر این جنگ شدند. من دو بار به این جنگ اعزام شدم. آن موقع یک کلنل انگلیسی جنگ را پایهریزی کرد، اما ما در دفاع مقدس بر پایه توانمندیهای خودمان ایستادگی کردیم. ما در دفاع مقدس، آقای خودمان بودیم تا اینکه یک نفر دیگر برای ما بنویسد و اجرا کنیم. ما در دفاع مقدس روی پای خودمان ایستادیم و این با آن کشورهایی که وابسته به شرق و غرب هستند، تفاوت دارد.
اکنون نیز امکانات ما در نیروهای مسلح قابل مقایسه با گذشته و حتی کشورهای دنیا نیست. ما اگر در حوزه اقتصادی با این مشکلات مواجه نبودیم، وضعیتمان خیلی فرق میکرد.
** حمله دریایی آمریکا در ۲۹ فروردین ۶۷ تروریستی بود
بنابراین ما در دفاع مقدس بر مبنای عقلانیت عمل کردیم. ما عملیاتها را بر مبنای شناخت، شناسایی و علیرغم تمام سختیها و کمبودها انجام دادیم. در دفاع مقدس همه پای کار بودند. ما در ۲۹ فروردین سال ۶۷ با آمریکاییها جنگیدیم. از اسکله جدا شدیم و به نبرد با آنها رفتیم. اگر آمریکاییها جای ما بودند، از اسکله جدا نمیشدند.
ایران اکونومیست: شجاعتی در آن درگیری از نیروی دریایی دیده شد.
معنوی: ما بر مبنای تکلیف عمل کردیم.
ایران اکونومیست: البته ما در آن درگیری به ضعفهایمان پی بردیم.
معنوی: آن عملیات کاملاً تروریستی بود. آمریکاییها قرار نبود اقدامی بکنند.
ایران اکونومیست: شما در آن عملیات فرمانده چه ناوچهای بودید؟
معنوی: سبلان. آمریکا اعلام بیطرفی کرده بود و نباید با ما میجنگید و به همین دلیل در ادامه محکوم شد. ایران پس از اینکه به دادگاه لاهه شکایت کرد، آمریکا محکوم شد.
اگر آمریکا به شکل تروریستی و غافلگیرانه عمل نمیکرد، پنج شش فروند آنها را با توپ هدف قرار میدادیم. شناورهای آمریکایی در نزدیکی ما بودند و فاصلهشان با ما حدود یک مایل بود. همه آنها را میتوانستیم با توپ بزنیم.
ما برای جنگیدن و حتی عملیات گشت و شناسایی، طرح و دستورالعمل رزمی داشتیم، اما آنها اقدام تروریستی انجام دادند. کسی هم پای کار ما نبود؛ نه نیروی هوایی بود، نه نیروی زمینی بود و نه تکاوری بود.
ایران اکونومیست: بالاخره نیروی دریایی در روز ۲۹ فروردین غافلگیر شد.
معنوی: غافلگیری زمانی است که طرحهای عملیاتی دشمن را بدانیم، اما او به یکباره اقدامی انجام میدهد که غافلگیر میشویم. من از ۱۰ روز قبل در دریا بودم و اینها هم کنارم بودند. این کجایش غافلگیری است؟ اگر منظورتان از غافلگیری، عملیات تروریستی است، بله.
آمریکاییها چه زمانی گفتند که ما میخواهیم با ایران بجنگیم؟ صدام حداقل گفت که من قرارداد الجزایر را پاره کردم و میخواهم با ایران بجنگم، اما آمریکا چیزی نگفت.
** آیا در پایان جنگ در دریا غافلگیر شدیم؟
ایران اکونومیست: بالاخره ما باید از رخدادها و حوادث پیشبینی میکردیم که آمریکاییها به ما حمله خواهند کرد.
معنوی: قرار نبود کسی با آمریکاییها بجنگند. صدام چون توان نداشت، میخواست ما را با آمریکاییها درگیر کند.
بزرگترین عقلانیتی که نیروی دریایی در دوران دفاع مقدس انجام داد، اعمال حاکمیت بر خلیج فارس بود. ایران بر دریا حاکم بود و نیمی از دریا را هم به عنوان منطقه جنگی اعلام کرد. آمریکاییها هم اجازه نداشتند به آن منطقه وارد شوند.
نیروی دریایی تا پایان ایستاد و اجازه نداد صادرات نفت و واردات کالاهای اساسی و مورد نیاز قطع شود.
ایران اکونومیست: در مقطع پایان جنگ غافلگیر شدیم که یک بُعد آن در خلیج فارس بود. واقعیتها را درک میکردیم، اما نمیدانستیم چه پیش خواهد آمد. سیاست ما در آن برهه عدم درگیری گسترده در خلیج فارس بود. صدام به دنبال این بود تا جنگ را در خلیج فارس گسترش بدهد و به آن بُعد بینالمللی بدهد، اما ایران به درستی نسبت به این راهبرد عراق واقف بود و نیروهایش را به صورت گسترده درگیر جنگ در خلیج فارس نکرد. اما نسبت به اقدام آمریکاییها در روز ۲۹ فروردین ۶۷ غافلگیر شدیم.
معنوی: ما نمیخواستیم با آمریکاییها در خلیج فارس بجنگیم. اگر قرار بود بجنگیم، اجازه نمیدادیم یکی از ناوهایش از تنگه هرمز عبور کند. آنها از ابتدا تا پایان جنگ بهانهای پیدا نکردند و این کاری که انجام دادند، تروریستی بود و در جامعه بینالملل نیز محکوم شدند.
ایران اکونومیست: آمریکاییها در سال پایانی جنگ آرایش جنگی گرفته بودند و باید منتظر میبودیم که اقدامی علیه ما انجام بدهند. باید میدانستیم که هر کنشی، موجب واکنش از سوی آمریکا خواهد شد.
معنوی: من آن کتابی که درباره ناو ساموئل بیرابرتز در خارج از کشور نوشته شده است را خواندهام؛ آن ناوی که در خلیج فارس روی مین رفت. ناو به قدری رفته و آمده و حرکت کرده که به مین دریایی برخورد کرده است. هرکس این کتاب را بخواند، خندهاش میگیرد و میداند که فرمانده آن ناو چه بلاهتی به خرج داده است. مین را دیده، اما روی آن رفته است.
در بررسی عواملی که موجب شد در هشت سال دوران دفاع مقدس به پیروزی برسیم، علاوه بر نیروی انسانی، تجهیزات و طرحهای عملیاتی، اعتقادات را نمیتوان نادیده گرفت. ما با امید به کمک خداوند عملیاتها را انجام میدادیم و دو عنصر توکل و تدبیر در کنار هم قرار داشتند.
ما پس از دفاع مقدس ناو جنگی و زیردریایی ساختیم و در آبهای دوردست حضور پیدا کردیم. اینها نتیجه و دستاورد دفاع مقدس است.
انتهای پیام/