متنوع سازی منابع درآمدی دولت در ایران و البته کنارگذاشتن پول نفت از بودجه عمومی و جاری کشور، سالهاست مهمان بحثهای کارشناسی اقتصاددانان ایرانی بوده است. بحثی که با روی کار آمدن دولت جدید باردیگر بر سر زبانها افتاد.به طوری که کمتر سخنرانی از وزیر اقتصاد دولت یازدهم میتوان یافت که در آن گریزی بر لزوم کنار گذاشتن پول نفت زده نشده باشد.
هرچند درآمد حاصل از مالیات اصلی ترین منبع جایگزین پول نفت در بودجه کشور خواهد بود اما ساختار نه چندان امید بخش این مولفهی اقتصادی، باعث شده دولت جدید در نخستین بودجه خود نه تنها نقش نفت را کاهش ندهد که حتی با احتساب درآمدهای مالیاتی نیز اعتبار خاصی برای طرحهای عمرانی باقی نماند.
در چنین شرایطی یا باید به مانند گذشتگان به استقراض از بانک مرکزی و صندوق توسعه روی آورد یا به منبعی جدید دسترسی یافت. منبعی که طرحهای عمرانی را هدایت کند به قول بعضی از مسولین در صورت ادامه یافتن روند فعلی پیشرفت نهایی شدنشان 100 سال زمان میبرد. از این رو شاید تنها راه باقی مانده که سالهاست در نقاط مختلف جهان مورد استفاده بوده و بسیاری از کشورهای توسعه یافته جذب آن را برای اقتصاد خود از نان شب واجب تر میدانند، سرمایه گذاری خارجی است.
این منبع مالی بسیار مهم این روزها در تحلیل توسعه یافتگی اقتصادی کشورها نیز نقشی به سزا ایفا میکند.زیرا به اعتقاد بسیاری از کارشناسان جذب و ورود سرمایه خارجی به اقتصاد یک کشور، حاصل فرایندی چندین مرحلهایست که از طراحی، معرفی و بهینه کردن یک فرصت سرمایه گذاری را در کنار تدوین و اجرایی کردن قوانین حمایتی و مناسب، ایجاد ثبات و چشم انداز مثبت در اقتصاد و از همه مهمتر مزیت نسبی پروژههای کشور میزبان، شامل میشود.
اقتصاد ایران در طول سال های گذشته هرگز نتوانسته در جذب سرمایه خارجی عملکردی درخور داشته باشد و هرچند تحریمها بهانهی خوبی به دست مسولان برای فرار از این موضوع میدهد اما شکی نیست کشوری که از لحاظ شاخص کسب و کار 152 جهان است در جذب سرمایه گذاران خارجی نیز چندان موفقیتی نخواهد داشت. این امر در گزارش آنکتاد نیز به وضوح مشخص شده است.
طبق اعلام رییس سازمان سرمایه گذاری خارجی، ایران در سال92 حدود 3.5 میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرده است و هرچند برای چندمین سال متوالی این شاخص روندی صعودی به خود گرفته اما مقایسه آن با شرایط کشورهای خارجی به آماری فاجعه آمیز ختم میشود.
طبق گزارش آنکتاد ایالات متحده آمریکا در سال 2013، نزدیک به 159 میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرده و از این نظر درجهان یکه تاز است. این یعنی آمریکا 45 برابر ایران در یک سال سرمایه گذاری خارجی داشته است. در کنار آن کشورهای روسیه، کانادا،برزیل، انگلیس و ایرلند نیز هرکدام بیش از 45 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی را پذیرا شده اند.
وضعیت در آسیا نیز چندان حال خوشی ندارد. جایی که چین با 127 میلیارد دلار در رتبه دوم جهان ایستاده و هنگ کنگ نیز 96 میلیارد دلار در این راستا به دست آورده است.
اما جایی این آمار فاجعه آمیز میشود که به میزان جذب سرمایه خارجی در کشورهای آفریقایی میرسیم. جایی که آفریقای جنوبی با بیش از 10 میلیارد دلار در رتبه نخست این منطقه بوده است و حتی کشور موزامبیک نیز بیش از دو برابر ایران یعنی 7.1 میلیارد دلار سرمایه گذار خارجی داشته است.
این آمارها نشان میدهد تاکنون نه تنها اقتصاد ایران در کنارگذاشتن پول نفت اقدام جدی و مثمرثمری نکره که حتی منبع مالی مطلوبی مانند سرمایه گذاران خارجی را نیز از خود دریغ کرده است. تا جایی که میزان این شاخص در اقتصاد ایران حتی به نیمی از کشور آفریقایی موزامبیک نیز نمیرسد. شاخصی که تحول در وضعیت آن نتایج مطلوب بسیاری دارد و نبودش تامین مالی پروژههای زیربنایی کشور را به حال و روز فعلی در میآورد.