سابقه خودرو سازی در ایران، به بیش از 50 سال قبل بازمی گردد. از آن روزها که هیلمن هانتر محصول یک خودروساز ورشکسته بریتانیایی با نام پیکان مهمان جادههای ایران شد، تا امروز که خودروسازان کشورمان انواع و اقسام خودروهای به روزِ(!) چینی و غیر چینی را برای فروش به «خلقا... مجبور» مونتاژ می کنند، خودرو شده است بخشی از آنچه هر خانواده ایرانی برای بدست آوردنش تلاش میکند. بدون شک هر ایرانی حداقل یک بار سوار بر خودروهای وطنی شده است. در این اما مقاله تلاش می گردد آثاری که ایجاد انحصار به بهانه حمایت از تولید داخلی خودرو بر ملت تحمیل نموده مورد بررسی قرار گیرد.
در سالهای ابتدایی دهه 70شمسی، واردات انواع خودرو به کشور سیر صعودی گرفته بود و بازار خودرو کشورمان محلی شده بود برای رقابت تازه واردهایی از کره و با سابقههایی از ژاپن و آلمان. آن روزهاخودروسازان کرهای در بازار ایران ناشناخته بودند و اولین روزهای حضورشان را تجربه می کردند. ایران خودرو با پیکان یک میلیون و هشتصد هزار تومانی عملاً حریف خودروهای جدید کرهای با قیمتی حدود 2 میلیون تومان نمی شد و وضعیت تولید و فروش اسفناک بود. سایپا در جستجوی خودرویی برای مونتاژ بود و میان رنو فرانسه و کیای کره جنوبی دو دل بود و پارس خودرو نیسان پاترول و رنو5 را جسته گریخته مونتاژ می کرد. آنچه در صنعت خودرو کشور رخ میداد شرایط سخت رقابت بود و خودروسازانی که گاه حتی صحبت از توقف تولیدشان به گوش می رسید. راه حل آن روز و نسخهای که دولت برای پایان دادن به شرایط بحرانی صنعت خودرو آن روزها پیچید این بود سادهترین و بدترین راه بود: «بستن مرزها در جهت تقویت تولید داخلی».
این تصمیم موهبتی بود برای خودرو سازان. به نظر می رسید در برابر این تصمیم گزینه دیگر شاید تنها و تنها تعطیلی بود! البته شاید. برای دوندگانی که حوصله رقابت با سایرین را ندارند دو راه بیشتر وجود ندارد. یا حذف رقبا به روشهای غیر ورزشی و یا عدم شرکت در مسابقه. خودروسازان با کمک دولت راه نخست را انتخاب کردند چرا که حوصله رقابت نداشتند. چرا که بدون شک بردن در مسابقه تک نفره، خیلی ساده تر از تمرین و ممارست برای پیروزی بر رقباست! صنایع بعد از جنگ نیاز به کمک داشتند، نیاز به مرمت داشتند اما شاید راهش خالی کردن میدان از رقبا و بستن مرزها نبود.
ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم با آن همه بحرانهای سیاسی و اقتصادی کشنده را به خاطر بیاورید. بدون شک ایران آن روزها شرایطی بدتر از ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم نداشت. ژاپن در جریان جنگ جهانی دوم صدمات فراوانی دید و در اواخر جنگ به چنان وضعی دچار شد که بسیاری از تحلیلگران در توصیف آن، عبارت «به کلی ویران شده» را به کار بردند. اما در نهایت پس از سالها توانست حتی به اقتصاد دوم جهان تبدیل گردد و به طور مثال تویوتا در رقابت با سایر خودروسازان دنیا آن شد که امروز می بینیم: «معیار کیفیت در صنعت خودرو سازی» و ایران خودرو در بازار بدون رقیب صنعت خودرو ایران با تولید خودروهای از رده خارج به جایی رسید که با تحریمها، حتی برخی از محصولات پر تیراژش عملا از چرخه تولید خارج گردید و بیش از 20 سال است که مردم مجبورند به بهانه حمایت از خودروسازی که در مقایسه با صنعت جهانی روز به روز عقب مانده تر می شود خودروهایی را خریداری کنند که تقریبا با این قیمتها هیچ خریدار دیگری در هیچ جای دیگر دنیا نخواهد داشت.
روزهایی بود که صنعت خودرو ایران فاصله چندان زیادی حتی با کره جنوبی هم نداشت و امروز به واسطه سیاستهای غلط، چین که برخی از خودروسازهایش بعد از سال 2000 تاسیس شدهاند به دنبال شریک تجاری در صنعت خودرو ایران می گردند و جالب تر اینکه خود چینیها در کشورشان محصولات مونتاژی شرکتهای بزرگ خودرو ساز دنیا را استفاده می کنند. و نکته جالب تر اینکه در دهه 80 شمسی و پس از آزادسازی واردات خودرو تعرفهها چنان تعیین گردید که همچنان خیال خودروسازان راحت باشد. بیشتربه شوخی شبیه است تعرفه واردات 100 درصدی و گاه 140 درصدی و نتیجه جالبتر این تصمیمات آن شده که امروز بسیاری خودروهای بسیار معمولی مردم سایر نقاط جهان را خودرو لوکس می نامند!!! بگذریم!
آنچه بابت سیاستهای غلط در حوزه صنعت خودرو بر مردم ایران گذشت تنها محدود شدن انتخابها به واسطه بستن مرزها نبود. عدم رشد صنعت خودروسازی کشور در مقایسه با آنچه در دنیا رخ داد منجر به پرداخت غیر مستقیم هزینههای هنگفتی شد که مردم ایران احتمالا همچنان باید سالهای سال بابت این همه حمایت بی جا بپردازند. آمار نگران کننده تصادفات جادهای، مصرف بالای سوخت، هزینههای هنگفت تعمیر و نگهداری خودروهای بی کیفیت تولید داخل، آلودگی هوا و سطح نگران کننده آلایندهها در شهرهای بزرگ و بسیاری از مسائل دیگر فقط بخشی از آن هزینههایی است که صنعت خودروی کشور بابت تولید خودروهای از رده خارج به جامعه تحمیل مینماید.
نگاهی به آمار شاید تلنگری باشد به مدیرانی که ظاهرا باز هم می خواهند مسیر پر اشتباه گذشته را به بهانه حمایت بی قید و شرط از خودروسازان ادامه دهند. بر اساس آمار انجمن خودروسازان ایران طی 10 سال (1381 تا 1391) مجموع تولید خودروهای سواری و وانت در کشور بیش از 11 میلیون خودرو بوده است. بدون شک این 11 میلیون خودرو به علاوه حدود یک میلیون پیکان تولیدی طی دهه 70 موجبات مصرف بی رویه سوخت را رقم زدند.
مصرف بالای سوخت در خودروهای تولید داخل در مقایسه با آنچه در خودروهای روز دنیا رخ می دهد خود گویای همه چیز است. یک پژو پارس تولید داخل بر اساس اظهار کارخانه در سیکل ترکیبی حدود 9 لیتر بنزین مصرف می کند و حدود 100 اسب بخار تحویل مصرف کنندهاش میدهد. در حالی که یک خودرو روز دنیا در همین کلاس مثل هوندا سیویک در هر سیکل ترکیبی حدود 6.5 لیتر بنزین مصرف می کند و 135 اسب بخار تحویل صاحبش میدهد. این یعنی بهرهوری تقریبا دو برابری هوندا در برابر یک پژوپارس با تکنولوژی حدودا دو دهه پیش! سطح آلایندههای خروجی از اگزوز این دو را اصلا در نظر نمی گیرم! راحتیشان را با هم مقایسه نمی کنم و البته ایمنی آنها را فراموش می کنم! فقط در خصوص مصرف بنزین این دو خودرو و با یک محاسبه ساده سر انگشتی و با فرض تنها 2 لیتر در هر 100 کیلومتر بهرهوری بیشتر در مصرف سوخت، و همچنین با تصور اینکه به طور متوسط هر خودرو سالانه 20 هزار کیلومتر مسافت را طی می کند، به رقم 400 لیتر صرفهجویی سالانه در مصرف بنزین به ازا هر خودرو می رسیم! با در نظر گرفتن 11 میلیون خودرو خودروی از رده خارجی که طی این سالها در کشور تولید گردید به رقم 000/000/400/4 لیتر صرفه جویی بنزین در سال می رسیم که تقریبا معادل 4400 میلیارد تومان صرفه جویی در سال است.
شاید بگویید تمام خودروهای ساخت داخل هم از رده خارج نبودهاند. مزدا، سوزوکی، رنو و ... نیز در کشور تولید شده اند اما نکته اساسی این است که چند درصد از کل تولید خودرو کشور به این خودروها اختصاص یافته است؟ ضمن اینکه رقم تولید بیش از 11 میلیون بوده است که اضافه آن به خاطر همین موضوع کسر گردیده و نکته مهمتر اینکه اختلاف مصرف پیکان و وانت پیکان با مشابههای به روزشان خیلی بیش از 2 لیتر مصرف است. نکته جالب تر اینکه این رقم کفاف حدود 2ماه و نیم مصرف بنزین کشور را میدهد. و عملا آنچه صنعت خودروسازی کشور با شرایط فعلی به جامعه تحمیل نموده است مصرف بیش از 4 میلیارد لیتر بنزین در سال است.
اما این 4 میلیارد لیتر بنزین همه آنچه این مردم بابت پیشرفت خودروسازان داخلی پرداختهاند نیست. خودروسازانی که شاید توان رقابت با محصولات 10 سال پیش صنعت خودرو جهان را هم ندارند، چه رسد به خودروهای روز دنیا و مستاصل از رقابت، خودروهای معمولی سایرین را لوکس می نامند. بله برادر اگر تو همچنان تولید کننده تلوزیون سیاه سفید باشی، تلوزیونهای معمولی پلاسما برایت فوق لوکس هستند! اصلا تقصیر سایرین است که اینقدر دنبال پیشرفتند. دولت آلمان هم اگر مرزهایش را بسته بود الان بنز هنوز خودروهای 40 سال پیش را تولید می کرد!
ارقام نگران کننده حوادث جادهای بخش دیگری از آن چیزی است که صنعت خودرو کشور به جامعه تحمیل نمود و امروز تازه با فشارهای پلیس و با اجباری شدن نصب ABS و ایربگ به رقمی حدود 20 هزار کشته در سال رسیدهایم. راستی جان هر انسان چقدر ارزش دارد؟ جوانی که دولت تا رسیدنش به سن 30 سالگی هزینههای فراوان نموده است با مرگش چقدر به جامعه ضرر خواهد رساند؟ 100 میلیون؟ 200 میلیون؟ چقدر؟ اصلا قابل ارزش گذاری است؟؟؟
فقط به این نکته توجه کنید که اگربه واسطه تولید خودروهای به روز، رقابتی که بر سر ستارههای ایمنی در میان خودروسازان جهان رخ داده در ایران شکل گرفته بود، چند درصد از آمار تلفات جادهای کاسته میشد؟ حتی اگر فقط و فقط 15 درصد کاهش تلفات داشتیم یعنی سالانه حدود 3000 فوت کمتر، با در نظر گرفتن 200 میلیون تومان ضرر به جامعه به ازا مرگ هر انسان (که البته مبلغ فوق العاده کمی است) به مبلغ سالانه 600 میلیارد تومان صرفه جویی می رسیم! قابل تامل است. نه؟
راستی فکر می کنید چند درصد از آلودگی هوای امروز کلان شهرهای کشور مرهون زحمات دوستان خودروساز کشور است؟ من اصلا فرض می کنم خودروهای تولیدی دوستان آلایندگیاش فرقی با خودروهای روز دنیا ندارد. اما همان چهار میلیارد و چهارصد لیتر بنزینی که این خودروها در سال اضافه تر مصرف می کنند هزینه اجتماعی هنگفتی بر محیط زیست خواهد داشت. حتی اگر فرض کنیم هر لیتر بنزین فقط 10 تومان هزینه اجتماعی و آثار مخرب بر محیط زیست داشته باشد به رقم 44 میلیارد تومان در سال می رسیم و این تنها بابت همان 2 لیتر مصرف بیشتر سوخت است نه تکنولوژی از رده خارج خودروهای دوستان! و به تمام این هزینهها اضافه کنید هزینههای قطعات یدکی و کیفیت پایین ساخت و آرامش و راحتی مردم و دهها مورد دیگر و آنوقت متوجه می شوید چه هزینه هنگفتی این صنعت بی رقیب بر این ملت تحمیل نموده است.
بله برادر! حمایتِ بدون استراتژی مشخص از این صنعت شاید به ظاهر توان تولید خودرو در کشور را از منظر کمی رشد داد و به بیش از یک میلیون خودرو در سال رساند اما انچه در عمل رخ داد هزینههای هنگفتی بود که جامعه بابت عدم پیشرفت تکنولوژیک این صنعت بی رقیب و انحصاری پرداختند. و انصافا مدیر بنده خدا حق دارد بگوید «چرا باید خط تولید وانت پیکان را متوقف کنیم؟ تا وقتی که مردم می خرند توقف چرا؟» به راستی در این بازار بی رقیب، جز وانت پیکان با تکنولوژی 4 دهه پیش چه بخرند این مردم؟ و بی شک اگر تا 100 سال دیگر هم شرایط مرزها و رقابت صنعت خودرو سازی این چنین باشد وانت پیکان با همین شکل و تکنولوژی همچنان تولید خواهد شد. اصلا دلیلی برای عدم تولیدش نیست. و انصافاً دست آنها که شرایط صنعت خودرو را این چنین رقم زدند درد نکند. آنها با استراتژی غلطشان و با یک محاسبه سر انگشتی سالانه بیش از 5000 میلیارد تومان هزینه به این مردم و جامعه تحمیل نمودند.
امروز عملا 2 راه وجود دارد. یا روند اشتباه 20 سال گذشته برای 20 سال دیگر و ادامه انحصار کشنده فعلی و عقب ماندن از خودروسازان دنیا تا جایی که شاید دیگر امکان جبرانش نباشد و یا ایجاد فضایی رقابتی که بدون شک موجب پیشرف خواهد شد. هر چند امروز هم فاصله صنعت خودرومان با بیش از 50 سال سابقه با خودروسازان جهان قابل تامل است. بخش اعظمی از این عقب ماندگی بی شک به دلیل حمایتهای بی دلیل دولت از این صنعت بوده است و بس! شاید بهتر باشد نترسیم از شکست که پیروزی در مسابقهای که هیچ شرکت کننده دیگری جز ما ندارد حتمی است.