پرداختن به موضوع سیاستگذاری اجتماعی در ایران چه در حوزه عمومی و چه در حوزه آکادمیک یکی از مباحث بسیار مهمی است که همواره مورد توجه متخصصان و سیاستگذاران کشور بوده است. از اینرو دانشگاه علامه طباطبایی به عنوان بزرگترین مرکز آموزش عالی و تخصصی علوم انسانی دومین همایش ملی سیاستگذاری اجتماعی در ایران در تاریخ ۱۸ و ۱۹ اردیبهشت سال جاری را برگزار کرد. بیش از ۱۹۰ چکیده مقاله و ۷۲ سخنرانی در این همایش پذیرش و در قالب ۱۷ پنل تخصصی ارایه شد. این نشست تخصصی شامل قسمتهای متعدد علمی و تخصصی است که برخی از مهمترین مباحث آن در گزارشهای پیش رو قابل تامل است.
سیاستگذاری اجتماعی و اخلاق، حوزه غیر قابل تفکیک
«محسن مسعودیان» استاد دانشگاه از سخنرانان این نشست، ضمن تشریح ابعاد اخلاق بر اساس معنای اصلی و ریشه لغوی آن، گفت: فیلسوفان اخلاق دوران پیشامدرن، بیشتر به دنبال منش اخلاق بودهاند که فضیلت را در خوی فاعل، یعنی آنچه در شخصیتش نهادینه شده است، میجستند. اما در دوران مدرن، چرخش بسیار مهمی در فلسفه اخلاق روی داد، چنانچه پس از «دیوید هیوم» فلسفه اخلاق شاهد گرایشی در جهت عدم توجه به ارزیابی منش (یا شخصیت یا فضیلت) و توجه به ارزیابی کنش (یا عمل) بوده است.
فیلسوفان اخلاق دوران پیشامدرن، بیشتر به دنبال منش اخلاق بودهاند که فضیلت را در خوی فاعل، یعنی آنچه در شخصیتش نهادینه شده است، میجستند. اما در دوران مدرن، چرخش بسیار مهمی در فلسفه اخلاق روی دادوی افزود: البته در آموزههای اسلامی اخلاق همان صفات درونی انسان است که در او به صورت «عادت» در آمده است. از این منظر اخلاق به خُلقهای خوب و بد و اخلاق اجتماعی و فردی تقسیم میشود. حتی قرآن هدف بعثت پیامبر(ص) را اصلاح اخلاق انسانها معرفی کرده است و در روایات از مهمترین صفات نیک اخلاقی، با عنوان مکارم الأخلاق یاد کرده است. کتابهای اخلاق ناصری، جامع السعادات، معراج السعاده، الاخلاق از کتابهای مشهور شیعه در زمینه اخلاق است.
وی در ادامه ضمن تعریف «سیاست اجتماعی» اذعان داشت، جوامع (دولتهای رفاه) در سراسر جهان نیازهای انسانی برای امنیت، آموزش، کار، سلامت و رفاه را برآورده میکنند. ضمن اینکه سیاستهای اجتماعی میتوانند خطر سرمایهگذاری کارگران و کارفرمایان در مهارتهای عمومی یا خاص را کاهش دهند.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: برابری حقوق، عدالت اجتماعی، انصاف، انتخاب، کارآیی، نوعدوستی، دگریاری، همیاری، خودیاری از جمله مفاهیم مورد تاکید در اخلاق اسلامی است که در آرا و اندیشههای متفکران مسلمان متاخر نظیر «امیرکبیر»، «میرزا آقاخان کرمانی»، «میرزا محمدعلی شاه آبادی»، «علامه طباطبایی»، «محمدباقر صدر»، «مرتضی مطهری»، «جوادی آملی» و ... کاملا مشهود است.
سیاستگذاری اجتماعی و کاهش آسیبهای اجتماعی
«سید حسن موسوی چلک» رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نیز از دیگر سخنرانان این همایش در حوزه آسیبشناسی اجتماعی بود. از دید وی گام نخست برای کاهش آسیبهای اجتماعی، «سیاستگذاری اجتماعی» موثر در این حوزه است، زیرا تدوین سیاست در این نقشه راه برای کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی و افزایش سلامت اجتماعی را ترسیم میکند.
رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت: این اقدام نیز موجب میشود تا از سیاستگذاری سلیقهای در این حوزه جلوگیری شده و از همه ظرفیتها در قوای مختلف کشور و سازمانهای غیردولتی استفاده شود.
گام نخست برای کاهش آسیبهای اجتماعی، «سیاستگذاری اجتماعی» موثر در این حوزه است، زیرا تدوین سیاست در این نقشه راه برای کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی و افزایش سلامت اجتماعی را ترسیم میکندبه نظر وی تدوین سیاستهای اجتماعی در این حوزه میتواند متعدد و متنوع باشد که تاکید بر منابع فرهنگی کشور و بهرهگیری از دانش و تجارب جهانی برای سیاستگذاری اجتماعی از جمله مهمترین موارد آن است. رصد مستمر شرایط اجتماعی کشور و بهطور خاص وضعیت آسیبهای اجتماعی و سلامت اجتماعی و اتخاذ سیاستهای مناسب نیز از دیگر الزامات تدوین سیاستهای اجتماعی در این حوزه است. البته باید در نظر داشت که این سیاستها باید قابلیت اجرایی در این حوزه را داشته و از روشهای علمی در تدوین آنها استفاده شود.
«اتخاذ و تقویت رویکردهای اجتماعمحور در برنامههای پیشگیری، توجه ویژه به مسایل اقتصادی از طریق فراهم کردن زمینههای سرمایهگذاری داخلی و خارجی، اصلاح مکانیسمهای مالیاتی به ویژه مالیات بر درآمد و دارایی، فراهم کردن زمینههای کاهش سود واسطهگری و دلالی و افزایش سود حاصل از تولید، آموزش کارآفرینی و مهارتهای کارآفرینانه و تقویت بخش حمایتی»، از جمله سیاستهای پیشنهادی است که توسط رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در این نشست مطرح شدند.
سیاست اجتماعی، گفتمان و بازتولید نابرابری
«کرم حبیبپور گتابی» جامعهشناس و استاد دانشگاه هم سیاست اجتماعی را بهدلیل خصلت گفتمانی، منشأ (باز)تولید نابرابری معرفی کرد.
این جامعهشناس گفت: در چارچوب پارادایم پساساختارگرایی و با رد بنیادگرایی و ذاتگرایی معرفتی در مواجهه با سیاست اجتماعی، تلقی متعارف از سیاست اجتماعی که آن را صرفا یک متن تلقی کرده، نابرابریها را در جامعه مرتفع دانسته و لذا تلقی خطی، سادهانگارانه و در نتیجه، پیمودن کجراهه است.
بهزعم وی، این تلقی متعارف، بهدلیل نداشتن رویکرد انتقادی و در نتیجه، اتکا بر پارادایم اثباتگرایی و منطق رابطه خطی بین متغیرها، دچار نوعی کجفهمی از واقعیت شده که سیاست اجتماعی یک گفتمان است و این تلقی گفتمانگونه از آن، اساسا خود منجر به تولید و بازتولید نابرابری میشود؛ بهجای آنکه به رفع آن منتهی شود.
وی افزود: بنابراین سیاست اجتماعی عین گفتمان است؛ یعنی هم برسازنده و هم برساخته جهان اجتماعی است که مبتنی بر زبان، دانش و قدرت، تکنولوژیهای خود و قدرت، کردارهای تقسیمکننده، کردارهای ساختاردهنده، بازنماییکننده و سوژهسازی، کردارهای رؤیتپذیرسازی و عینیتبخشی و امثال آن است.