دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 16 - ۱۳ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۲۹ آذر ۱۴۰۰ - ۱۴:۴۲

جدال طلایی سوئیس و امارات

بلومبرگ در مقاله ای که هفته گذشته منتشر کرد، خبر داد که کشور سوئیس از دست اندرکاران و پالایشگران طلای این کشور خواسته، نسبت به ورود طلاهای ارسالی از سوی کشور امارات سخت گیری بیشتری انجام دهند.
کد خبر: ۳۹۹۰۰۷
اخلاق در برابر منفعت/ جدال طلایی سوئیس و امارات
به گزارش ایران اکونومیست؛ احمد بن سلیم رییس و مدیر اجرایی مرکز تجارت کالاهای متعدد دبی (DMCC) در واکنش به این مقاله و رفتار مسئولان سوئیسی در وبلاگ خود، پاسخ آنها را که وی آن را توهین آشکار به امارات تلقی کرده، داده است.
او نوشته: به نظر می رسد که رهبران سوئیس باید چندین سؤال اخلاقی و کلیدی را از خود بپرسند. نخست آن که آیا آنها تمایل دارند که وارد یک بازی سیاسی شوند یا این که دست اندرکاران طلا وارد لابی با سیاستمداران آن کشور شوند و برنامه‌های خود را پیش ببرند؟
بن سلیم می نویسد: آیا مسئولان سوئیس خبر ندارند که دو پالایشگاه بزرگ سوئیس به دلیل نقش خود در بلایای اکولوژیکی و حقوق بشری در پرو تا تامین مالی شبه نظامیان شورشی در جمهوری دموکراتیک کنگو، تحت پیگرد قانونی رسمی قرار گرفته اند.
او در وبلاگش نوشته است: سوئیس پناهگاهی برای سرمایه گذاریهای غیرقانونی دیکتاتورها و کلاهبرداران سیاسی، به ویژه مارکوس (فیلیپین)، موبوتو (زئیر سابق)، آباچا (نیجریه)، دووالیه (هائیتی) و باگبو (ساحل عاج) و گروهی از کشورهای دیگر از جمله اوکراین، مکزیک، تونس، مصر، لیبی و مالزی بوده است.
 
متن کامل وبلاگ احمد بن سلیم رئیس و مدیر اجرایی مرکز تجارت کالاهای متعدد دبی(DMCC) به شرح ذیل است:
برای نوشتن این وبلاگ کمی مشکل داشتم، زیرا در طول سالیان، ارتباطات و دوستان زیادی در سوئیس پیدا کرده ام، ناگفته نماند که با چندین شرکت سویسی به عنوان بخشی از مرکزDMCC Crypto که اخیراً راه اندازی کرده ایم، همکاری بسیارنزدیکی دارم.
مرکز تجارت کالاهای متعدد دبی(DMCC) یک ساختمان 40 طبقه در سوئیس است که مستاجران آن دارای بهترین امکاناتی هستند که سوئیس ارائه می دهد، من جمله شورای تجاری سوئیس - دبی وامارات شمالی و سایر شرکت ها و سازمان های برجسته ای که در این ساختمان حضور دارند.
اما، در اوایل این هفته و در پی چاپ مقاله اخیر در بلومبرگ، ناگزیر شدم مسئول دبیرخانه امور اقتصادی سوئیس را فرابخوانم، سازمانی که طی نامه از پالایشگران خود، خواسته روی طلای امارات سخت گیری کنند.
با کنار گذاشتن توهین آشکار، به نظر می رسد که رهبران سوئیس باید چندین سؤال اخلاقی و کلیدی را از خود بپرسند. ابتدا آن که، آیا تمایل دارند وارد بازی سیاسی شوند که پالایشگران را قادر می ‌سازد تا با سیاستمداران لابی کنند تا برنامه‌های خود را پیش ببرند؟
و آیا اتخاذ این تصمیم یک رویکرد کلی برای منزوی کردن شرکای تجاری امارات متحده عربی است، و یا تصور می کنند، این کار راهی برای محافظت از صنعت طلای این کشور است؟
جناب ثانی بن احمد الزیودی وزیر مشاور تجارت خارجی امارات متحده عربی در پاسخی رسمی به اظهارات مسئولان سوئیس گفت: «ما مدت‌هاست که با تمام مقررات بین‌ المللی و بهترین شیوه‌ها از جمله تلاش‌های مبارزه با پولشویی و منابع غیراخلاقی طلا همکاری می‌کنیم».
ابتدا به آنها یادآوری می ‌کنم که DMCC همه اعضا را مجبور به اجرای دستورالعمل‌های OECD Due Diligence کرده که برای تمام پالایشگاه‌های معتبر دبی تحویل کالای خوب به بازار است، همانطور که راهنمای طلای مسئول LBMA همان سیاست اجباری را برای پالایشگاه های معتبر LBMA اعمال می کند.
 شایان ذکر است که چندین پالایشگاه بزرگ سوئیس، که بدنام ترین آنها Technologies SA metalor و Argor Heraeus هستند، هر دو به دلیل نقش خود در بلایای اکولوژیکی و حقوق بشری در پرو تا تامین مالی شبه نظامیان شورشی در جمهوری دموکراتیک کنگو، تحت پیگرد قانونی رسمی قرار گرفته اند.
با این حال، طبق همان مقاله بلومبرگ، "بعضی از پالایشگاه ها، از جمله Technologies SA metalor طلا را از دبی بدلیل مشکل در تعیین منشأ آن نمی پذیرند.
برای انزوای کشور امارات، القا می کنید که امارات کشوری پادشاهی است که طلای غیرقانونی آفریقا از طریق آن در دسترس بازار سوئیس قرار می گیرد، اما علاوه بر این، دستورالعمل های OECD که به آن پایبند هستید، را نمی‌پذیرید. یا می پذیرید که OECD استانداردی است که ارزش دنبال کردن دارد، و در صورت قبول این موضوع، باید تمام طلا را از پالایشگاه های معتبر بپذیرید یا هیچکدام را نپذیرید.
سوئیس به‌ عنوان یک مرکز پالایش جهانی طلا با چنین اظهاراتی می خواهد از تضعیف اعتبار امارات سود ببرد. خوشبختانه وضعیت ما از نظر شفافیت بین المللی و اقدامات ما بر علیه قانون شکنان به خوبی مشخص است، و این بدین معناست که ما جایگاه خود را به عنوان یک مرکز تجارت طلا با تلاش بیشتر برای رقابت با مراکز تاریخی برجسته مانند لندن به دست آورده ایم.
با وجود چنین نگرانی‌هایی، هیچ پروتکل بررسی دقیق دیگری از انگلیس(یکی از شرکای تجاری کلیدی سوئیس) درخواست نشد. جالب است بدانیم که اگر نامه صادر شده توسط دبیرخانه امور اقتصادی به پالایشگاه ها می گفت که در مورد "طلای انگلیس" سخت گیری کنند، انگلیس چه واکنشی نشان می داد؟
من بیشتر متعجبم که چرا سوئیس این رویکرد هدفمند را انتخاب کرده است. با توجه به تاریخچه تجارت فرومایه و مشکوک سوئیس، که شامل استفاده از طلا برای حمایت از جنگ نازی ها علیرغم اظهار بی طرفی آنها، تا شهرت آنها به عنوان پناهگاه برای سرمایه گذاریهای غیرقانونی دیکتاتورها و کلاهبرداران سیاسی، به ویژه مارکوس (فیلیپین)، موبوتو (زئیر سابق)، آباچا (نیجریه)، دووالیه (هائیتی) و باگبو (ساحل عاج) و گروهی از کشورهای دیگر از جمله اوکراین، مکزیک، تونس، مصر، لیبی و مالزی بوده است.
در حالی که من مطمئن نیستم که سوئیس برای بازگرداندن 1.8 میلیارد دلار وجوه دزدیده شده یا اختلاس شده به کشورهای مربوطه خود، مستحق تقدیر باشد، پس بهتر است با توجه به تاریخچه رفتار غیراخلاقی خود، حداقل کمتر شرکای تجاری و متحدان خود را مورد اتهام قرار دهد.
به طور توهین آمیزی، دبیرخانه تاکید کرد که نگرانی اولیه آنها، محافظت از صنعت طلا در برابر قبول طلای غیرقانونی آفریقا در ورود به بازار است، بیانیه ای که تقریبا خنده دار است، وقتی از نقش بانک های تجاری سوئیس در حفظ رژیم ویرانگر آپارتاید آفریقای جنوبی مطلع می شوید.
به نقل از دیلی ماوریک: آپارتاید تا زمانی که زنده ماند، زنده ماند، زیرا هرگز واقعاً منزوی نبودند، زیرا یک شبکه بین‌المللی از متحدان اقتصادی و دیپلماتیک نقش مهمی در حفظ آپارتاید داشت.
از بین بانک های بین المللی، بانک های تجاری سوئیس از مهم ترین و قدیمی ترین حامیان رژیم آپارتاید بودند. آنها نه تنها با آپارتاید آفریقای جنوبی تجارت کردند، بلکه با لابی کردن دولت سوئیس از آن رژیم نیز محافظت کردند.
در عوض، آنها سود زیادی از طریق  طلای زوریخ( که یک گروه مرکزی برای فروش طلای آپارتاید شده بود) به دست آوردند.البته این رابطه از طرف سوئیس ارزش محافظت را داشت. چرا که آفریقای جنوبی پولی را به عنوان وام گرفت و بدهی خود را با طلا تامین کرد، طلایی که استخراج آن در طول زمان متکی به استثمار کارگران سیاهپوست و با پرداخت حقوق ناچیز بود که در شرایط خطرناک کار می کردند تا ثروت عده کمی را افزایش دهند.
یک مثال عالی، پرونده حقوقی مربوط به دادستان کل سابق، مایکل لوبر است، که از مصونیت وی توسط پارلمان سوئیس چشم پوشی شد تا راه را برای یک تعقیب قضایی ویژه برای شروع دادرسی کیفری در مورد فیفا را هموار کند.
به همین ترتیب، من امیدوارم فردی که مسئول صدور بیانیه  دبیرخانه امور اقتصادی است آگاه باشد که تلاش برای تحت تأثیر قرار دادن تجارت جهانی بر اساس دلایل غیراخلاقی، کار مناسبی نیست.
البته این یک خوش شانسی است که گای پارملین رئیس کنفدراسیون سوئیس، قصد دارد در هفته های آینده از امارات دیدن کند. این سفر فرصت مناسبی است تا از نزدیک ببیند که چگونه طلا در سراسر زنجیره های تامین ما از پالایشگاه ها گرفته تا خرده فروشی ها مدیریت می شود.
همچنین باید اضافه کنم که بخش عمده ی از گسترش تجارت اخیر DMCC در آمریکای مرکزی به دلیل حمایت و روابط خوب با اعضای جامعه دفتر خارجی سوئیس، به ویژه جناب مارسل استوتز سفیر سوئیس و نماینده تام الاختیار در جمهوری کوبا و جامائیکا بوده است.
این نقطه قوت همکاری مرکز تجارت کالای متعدد دبی(DMCC) با سوئیس در چند سال گذشته بوده است. در عین حال، مشتاقانه منتظر بحث عمیق تر درباره تجارت طلا با سهامداران صنعت سوئیس هستم و اینکه چگونه می توانیم روی یک رویکرد مشترک کار کنیم که به نفع منافع ملت های دو کشور باشد.
 
آخرین اخبار