گاهي اوقات چرخه تکرار توليد و عرضه يک محصول آنقدر طولاني ميشود که مصرفکنندگان نام خاص آن محصول را در مورد محصولات ديگري هم به کار ميگيرند.
کد خبر: ۳۶۸۶۰
در اين حالت نام آن محصول از يک نام معمولي خارج شده و به رده محصول تبديل ميشود. حتماً شما هم اين را شنيدهايد که در زمانهايي نه چندان دور، عمده کالاهايي که براي اولين بار به کشور وارد ميشد و مورد استفاده عموم قرار ميگرفت، به نوعي نام تجاري خود را بين مردم جا ميانداخت که انگار تنها کالاي توليد شده از آن نوع، فقط همان مارک تجاري بوده است و بس! مثلاً وقتي مردم ميخواستند بگويند که يک بخاري خريدهاند ميگفتند: يک دئوترم خريدهام، به دستمال کاغذي ميگفتند کلينکس، به پودر لباسشويي ميگفتند تايد، به مايع ظرفشويي ميگفتند ريکا ... حال آنکه اينها صرفاً نامهاي تجاري بودند و دهها مارک تجاري ديگر همزمان همان نوع کالا را توليد و عرضه ميکردند. اين روزها به علت مداومت در توليد خودروهايي نظير پژو و پرايد ميتوان چنين پنداشت که نام تجاري اين خودروها هم از يک محصول عبور کرده و به رده محصول گسترش يابد! از باب طنز هم که شده شايد بتوان در آينده چنين تصوري داشت که بگويند فلاني پرايد بنز خريده و معنايش اين باشد که فلاني خودروي بنز خريده! اگر از اين طنز عبور کنيم بايد چنين بپرسيم که خودروسازان تا چه زماني ميخواهند بر مداومت توليد اين خودروها اصرار ورزند مگر نه اين است که هدف اصلي صنعت گسترش رفاه شهروندان جامعه است؟ آيا چنين رفاهي با توليد خودروهايي که حدود سه دهه از عمر طراحي و توليد آنها ميگذرد حادث خواهد شد؟ نخستين پرايد در شرکت مزدا ژاپن با نام مزدا 121 طراحي و توليد شد و توليد آن از 1365 تا 1372 ادامه داشت. در آمريکاي شمالي اين خودرو توسط شرکت فورد با نام فورد فستيوا فروش رفت. اين مدل همچنين از 1366 تا 1379 در شرکت کياموتورز کره جنوبي توليد ميشد و در سال 1372 مونتاژ و سپس توليد آن در شرکت سايپا آغاز شد. خودروي 405 هم ابتدا در سال 1368 در فرانسه توليد شد و سپس از سال 1369 توليد آن در شرکت ايران خودرو به صورت مونتاژي آغاز گشت. اگر چه آرزوي داشتن نام تجاري که بتواند از عنوان يک کالا عبور کرده و به يک رده محصول مختص شود امريست بسيار دلنشين اما بايد ديد که اصرار بر توليد اين دو خودرو موجب دلزدگي مصرف کنندگان نخواهد شد؟