آن‌ها که شکست عاطفی خورده‌اند، حتما بخوانند

به گزارش ایران اکونومیست:يكي از موضوعات داغي كه از زمان هاي قديم تا به حال هنوز تازگي دارد، موضوع ارتباط بين دختر و پسر است. چند تا از اين رابطه ها را سراغ داريد كه خيلي خوب و خوش به اتمام رسيده باشد؟ وقتي تيتر حوادث روزنامه ها با موضوع ارتباط هاي نامشروع كه بعضاً منجر به قتل هم شده را مي خوانيم، مغزمان سوت مي كشد ولي با اين وجود هر طور شده مي خواهيم اين رابطه ها را تجربه كنيم. در اينجا به همين موضوع مهم يعني ارتباط بين دختر و پسر مي پردازيم. به سراغ خانم دكتر بدرالسادات يكي از بهترين و مجرب ترين روانشناسان كه چهره وي براي خيلي ها آشناست، رفتيم تا به اين رابطه از ديدگاه روانشناسي نگاه كنيم:

به طور كلي ارتباط بين پسر و دختر را چگونه تحليل و ارزيابي مي كنيد؟

به نظر من روابط بين دختر و پسر امروزي بر اساس فلسفه لذت طلبي است و به همين خاطر روابط بسيار سطحي و گذرا و بدون شناخت براي يك مدت كوتاه صورت مي گيرد و متاسفانه گاهي اوقات اين روابط سطحي به سمت بدترين نوع بهره وري از همديگر كشيده مي شود كه خود مي تواند آسيب زننده باشد. وقتي در يك مدت كوتاه بيشترين و عميق ترين ارتباط را با طرف مقابل كه معمولاً از جنس مخالف است برقرار مي كنيم، بعد از مدتي به شدت احساس سرخوردگي و سوءاستفاده شدن به ما دست مي دهد و به همين جهت دختر و پسرهاي امروزي از روابط عميق عاطفي كه بتواند نيازهاي آنها را برآورده كند، بهرمند نيستند و در اين روابط دچار آسيب هاي جدي عاطفي مي شوند. همين عامل نيز در دراز مدت، موجب تخريب اعتماد به نفس و به تبع آن براي هميشه آسيب روحي و رواني مي شود.

طبيعتاً وقتي اعتماد به نفس شخصي به واسطه اين رابطه خدشه دار شود، بدبيني به وجود مي آورد. اين باعث مي شود فرد در زندگي مشترك خود هم آسيب ببيند. مدام مي خواهد همسر خود را چك كند چرا كه در دوران دوستي خود از طرف مقابل نابساماني هايي را ديده است كه فكر مي كند همه افراد اين طور هستند و متاسفانه منتظر است از طرف مقابل خطايي سر بزند يعني هميشه در كمينگاه هستند و در اين رابطه به جاي اينكه احساس آرامش كنند دائماً احساس اضطراب و ناآرامي دارند چون به دليل روابط قبلي شكست خورده به اين ديدگاه رسيده اند كه همه خلافكار هستند مگر اينكه خلاف آن ثابت شود.

بنابراين به عقيده شما رابطه بين دختر و پسر از يك رابطه سالم نمي تواند نشات بگيرد و ممكن است در زندگي آينده آنها هم تاثير منفي بگذارد؟

البته يك نظر و قاعده كلي را نمي توان به همه نسبت داد ولي آنچه كه از آمار و شواهد، مراجعان و اطلاعات رسانه ها مشخص است معمولاً فلسفه لذت طلبي بدون پايبندي به ارزش ها بر روابط بين دختر و پسر حاكم بوده است و به قول خيلي از آنها مي خواهند جواني كنند و فكر مي كنند جواني كردن بايد از طريق رابطه بين دو جنس مخالف اغنا شود. در حالي كه ما در جامعه اي زندگي مي كنيم كه عرف ديني حاكم است و راه هاي زيادي براي جواني كردن همراه با لذت مشروع وجود دارد.

جالب است كه خيلي ها از رابطه قبل خود ضربه ديده اند و با وجود اينكه مي خواهند از گذشته خود درس بگيرند تا به اين راه كشيده نشوند ولي دوباره اين رابطه را تكرار مي كنند. چه علت و عامل رواني اي مي تواند در اين رابطه مجدد دخيل باشد؟

به خاطر اينكه چنين رابطه هايي سطحي و گذرا است و افراد مي خواهند احساس عميق تنهايي خود را هر طور كه شده دوباره پر كنند. امروزه جامعه ما در عصر بي عاطفگي به سر مي برد يعني آدم ها به دليل اينكه در بي عاطفگي به سر مي برند و احساس عميق تنهايي دارند بي اختيار مجذوب اين روابط مي شوند اگر چه مي دانند سطحي و گذرا است ولي باز هم حاضرند اين رابطه را تجربه كنند.

در اينجا نقش خانواده بسيار مي تواند موثر باشد، اين طور نيست؟

دقيقاً همين طور است. بچه هايي كه در خانواده هايي تربيت شده اند كه از لحاظ عاطفي كمبودي نداشته اند كمتر مجذوب اين رابطه ها مي شوند و كمتر آسيب مي بينند. آن بچه هايي كه علاوه بر رابطه مستحكم عاطفي در خانه از رابطه گرم خويشاوندي بهرمند هستند و معمولاً مهماني هاي ماهيانه يا هفتگي در بين خود دارند نيز كمتر جذب رابطه هاي نامشروع مي شوند. بالعكس خانواده هايي كه اهل رفت و آمد خويشاوندي نيستند، در رابطه خانوادگي خود هم دچار مشكل هستند. بچه هاي آنها به دليل احساس خلاءهاي عاطفي بيشتر مجذوب رابطه هاي دختر و پسري مي شوند.

گاهاً ثابت شده خيلي از پدرها و مادرها هم بي تقصير نيستند و اختلاف نظرها و درك نكردن جوان ها باعث شده تا جوان شان به راه هاي نامشروع كشيده شود.

به طور يقين بيشترين نقش و عامل در كنترل فرزند به دوش پدر و مادر است. روابط سرد خانوادگي و دوست نبودن والدين با فرزندان نيز باعث ايجاد چنين رابطه هايي مي شود. اگر صفا و صميميت بين والدين و بچه ها وجود داشته باشد و جوان احساس راحتي با پدر و مادر خود كند به طوري كه مسائل و مشكلات خود را در چارچوب خانواده به شكل سالم و در قالب گفتمان منطقي مطرح كند و همچنين پدر و مادر بي دليل موضع نگيرند و به خوبي به صحبت هاي آنها گوش دهند به نظر من جوان احساس داشتن تكيه گاه و آرامش مي كند و چون از لحاظ عاطفي سيراب شده، لزومي نمي بيند كه تن به رابطه نامشروع بدهد.

دختر و پسرهايي كه به دليل شكست عشقي به شما مراجه مي كنند، از چه چيزهايي صحبت مي كنند و چرا به روانشناس مراجعه مي كنند؟

معمولاً دخترها و پسرهايي كه به من مراجه مي كنند، با اينكه چند رابطه ناموفق را تجربه كرده اند ولي مي گويند كه چه كار كنيم تا در رابطه جديد اين بار شكست نخوريم. بايد به دقت به اين جمله توجه كرد مي گويند: «چه كار كنيم كه دوباره شكست نخوريم؟!» يعني با وجود اينكه اين همه آسيب ديده اند، دوباره مي خواهند رابطه جديد برقرار كنند. اين بدان معناست كه به دنبال رفع نيازهاي جنسي و به خصوص عاطفي خود هستند يا خيلي ها هم از من مي پرسند كه بعد از سه الي چهار سال دوستي چگونه طرف مقابل را راضي كنيم تا با ما ازدواج كند؟ آسان كردن راه هاي ازدواج مي تواند كمك كند كه ديگر گرفتار اين رابطه ها نشوند يا همان طور كه گفته شد دوستي و ابراز محبت از سوي والدين و حتي خويشاوندان بسيار موثر است. خب وقتي چنين جواناني به من مراجعه مي كنند به آنها توصيه مي كنم كه رابطه سالم و با نظارت والدين وجود داشته باشد و مراحل يك رابطه سالم را به آنها مي گويم يا كساني كه آسيب ديده اند افسردگي، اضطراب و بيماري رواني آنها را درمان مي كنم.

رابطه قبل از ازدواج كه امروزه خيلي ها معتقدند بايد وجود داشته باشد و جوان ها مدتي بايد دوست بمانند از ديدگاه شما چگونه است؟

رابطه قبل از ازدواج اگر تحت نظارت خانواده ها و با هدف ازدواج در مدت زمان ۳ الي ۶ ماه باشد خوب است. اين مدت باعث مي شود علاوه بر دختر و پسر، خانواده ها هم با يكديگر آشنايي پيدا كنند و اين فرصت خوبي است تا جوانان با آگاهي بيشتر يك دوره محدودي از هم شناخت پيدا كنند تا به انتخاب درست برسند. توصيه من به خانواده ها اين است كه آشنايي فرزندان شان را محدود به خانه و حبس در خانه نكنند و بگذارند در محيط هايي مثل پارك، كافي شاپ، سينما و... قرار بگيرند تا شناخت بهتري صورت گيرد.

چه توصيه اي براي كساني كه شكست جسمي و عاطفي در اين رابطه ها خورده اند داريد؟

توصيه ما اين است كه حتماً تحت درمان و مشاوره از سوي روانشناس يا روانپزشك قرار بگيرند و دوره درمان خود را كامل سپري كنند تا ردپاي اين آسيب ناشي از رابطه به طور كلي از بين برود. در غير اين صورت اگر مراجعه نكنند در روابط بعدي خود تحت تاثير اين آسيب ها قرار مي گيرند.

حرف آخر؟

جامعه ما در يك بعد اعتقادي و ديني به سر مي برد. دخترها و پسرها دست خود را از خانواده و مذهب خود كوتاه نكنند و به اين ريسمان چنگ بزنند تا جزو قربانيان نباشند. به خانواده ها هم مي گوييم كه شرايط ازدواج جوان هاي خود را فراهم كنند.

آرامش/