ایران اکونومیست- به گزارش رسانه مالیاتی ایران؛ در دنیا از سه نوع مالیات بر ارزش افزوده استفاده می شود: معمول ترین این مالیاتها، «روش مصرف» است که به بنگاهها امکان می دهد که به سرعت ارزش کلی مالیاتهای پرداختی بر خرید سرمایه را کسر نمایند. دومین نوع، روش «درآمد خالص» است که امکان کسر تدریجی مالیات بر ارزش افزودهی پرداختی بر خرید سرمایه را در عرض چند سال فراهم می آورد. سومین نوع مالیات بر مبنای این حقیقت است که پایه مالیات تقریبا برابر با تولید ناخالص ملی خصوصی است.
«روش مصرف» در بین عموم مردم محبوبیت بیشتری دارد; زیرا به طور مساوی بر روی درآمد حاصل از کار و سرمایه مالیات میبندد و به تشکیل سرمایه کمک می کند. در تئوری، سیستم های مالیات بر ارزش افزوده ای که دارای یک نرخ یکسان هستند، نسبت به تمامی ورودی های تولیدی خنثی عمل می کنند. بنابراین، همه کشورها در سیستم مالیات بر ارزش افزوده چندین نوع نرخ مالیات و معافیت تعیین کرده اند تا بتوانند نیازهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را برآورده کنند.
بسیاری از کشورها بر روی ملزوماتی مثل غذا، دارو و مسکن مالیات نمی بندند. به علت دشواری در محاسبه ارزش افزوده، خدمات حرفه ای نظیر بانکداری، حسابداری و بیمه غالبا معاف از این مالیات هستند. بزرگترین استثنای سیستم نرخ مالیاتی یکسان، صفر بودن نرخ مالیات صادرات است. از آنجا که مالیات نیز در مقصد محصول به احتمال فراوان به شکلی مشابه برآورد می شود، بسیاری از کشورها بر روی قیمت نهایی فروش محصولات صادراتی مالیات نمی گذارند. در عوض، برای جبران محصولات وارداتی مشمول مالیات بر ارزش افزوده می شوند. در نتیجه شرکتها در تعاملات خود با یکدیگر به دنبال یک تجارت متعادل هستند.
از نظر حامیان مالیات بر ارزش افزوده، یکی از بهترین دلایل نهادینه سازی مالیات بر ارزش افزوده این است که سیستم با مالیات بستن به مصرف، مردم را به پس انداز و سرمایه گذاری، به عنوان عنصر مهم یک اقتصاد سالم، تشویق میکند. در ساختار مالیاتی فعلی آمریکا، شهروندان ? بار مالیات بر پس انداز میپردازند، یکی زمانی که مالیات بر درآمد از چک پرداختی آنها برداشته می شود و بعد زمانی که باید برای بهره دریافتی از پسانداز یا سرمایه گذاری مالیات بپردازند. به همین شکل، سیستم مالیاتی موجود در آمریکا شرکتها را به استفاده از تأمین مالی بدهی ترغیب میکند که بر اساس آن بهره پرداختی توسط شرکت قابلیت کسر مالیات دارد. هر سود سهام دریافتی ? بار مشمول مالیات میشود و به این علت که مالیات بر خرید سرمایه را نمی توان به سرعت کسر کرد، هزینه سرمایهگذاری بر روی سرمایه افزایش مییابد. اگر شرکتی دارایی های بزرگی داشته باشد، باید درآمد بیشتری برای افزایش بازگشت سرمایه سرمایه گذاران کسب کند که البته همین درآمد نیز مشمول مالیات بیشتر می شود.
یکی دیگر از مزایای مالیات بر ارزش افزوده از نظر حامیان آن این است که این مالیات دارای جریان درآمدی باثباتتری است. درآمد مالیاتی در ساختار فعلی آمریکا در نتیجه تغییر اوضاع اقتصادی دچار نوسان شده و با رکود اقتصادی کاهش و با رونق اقتصادی رشد پیدا می کند. در دوران رکود، درآمد ممکن است به قدری افت کند که دولت برای تأمین نیازهای مالی خود از همه منابع بودجه ای خود استفاده کند و بهبود اقتصادی با تأخیر مواجه شود. موافقان مالیات بر ارزش افزوده بر این باور هستند که این نوع مالیات منجر به ثبات مالی و جریان درآمدی بیشتر می شود.
حامیان مالیات بر ارزش افزوده، به این مالیات به عنوان یک مکمل مالیاتی نگاه می کنند که میتواند کسریهای درآمدی حاصل از مالیات بر درآمدهای شخصی را جبران کند و هچنین اعتقاد دارند که به کارگیری این نوع مالیات ممکن است باعث کاهش کلی نرخهای مالیات بر درآمد شود. آنها بر این نکته اصرار دارند که کالاهایی نظیر غذا، دارو و مسکن باید معاف از مالیات باشند تا بر کسانی که باید بخش اعظمی از درآمد خود را صرف تأمین نیازهای اساسی زندگی کنند، فشار مالی وارد نشود. مالیات بر ارزش افزوده باعث میشود افرادی که به سرمایه گذاری و پس انداز میپردازند، سود حاصل از سرمایه گذاری و پسانداز را به خوبی احساس کنند.
مالیات بر ارزش افزوده از نظر تئوری نیاز به هزینه های مالیاتی دولتی که بیشتر باعث خالی شدن ذخیره درآمدی دولت و افزایش بدهی های ملی می شود را از بین می برد. همچنین، از آنجا که مالیات بر ارزش افزوده یک نوع مالیات بر مصرف است، مردم انگیزه بیشتر برای پس انداز و سرمایه گذاری درآمد خود پیدا می کنند.