از حضورهای مکرر در بهارستان و پاسخ به دلواپسان برای دستدادن تصادفی با رئیسجمهوری آمریکا در راهروی سازمان ملل تا پیادهروی 15 دقیقهای با همتای آمریکایی در خیابان ساحلی ژنو، یک سال پیش از توافق هستهای در وین. صدای تندروها و محافظهکاران داخلی در طول این سالها همواره بلند بوده است؛ هر بار که ظریف راهی بهارستان شده و حتی در این سه سالی که نمایندگان فهرست امید هم در مجلس حضور دارند.
هرچند به گفته علیرضا رحیمی، عضو هیئترئیسه مجلس، ظریف هر 18 باری که در طول وزارت خود در مجلس حضور پیدا کرده، نمایندگان را قانع کرده است، با این حال، هجمهها به ظریف فقط محدود به داخل کشور نبوده است. بهطوریکه از همان لحظاتی که اخبار استعفای ظریف منتشر شد، مخالفان خارجی هم در شادی از این اتفاق، پشت سر هم صف کشیدند و جالب اما همنوایی برخی از چهرههای تندروی داخلی با سرور مخالفان خارجی جمهوری اسلامی بود. نگاهی به نقاط عطف فعالیت ظریف به عنوان وزیرخارجه از سال 92 تاکنون و موج انتقادها شاید گواه این مدعا باشد؛ 67 ماه هجمه.
**معرفی در پست وزارت خارجه
راه دشوار ظریف گویا پیش از جلسه رأی اعتماد در سال 92 آغاز شده بود؛ همانطورکه حسن روحانی در مستند انتخاباتی خود در سال 96 توضیح داد که وقتی وزارت خارجه را به ظریف پیشنهاد کرده بحث پرونده هستهای نیز مطرح بوده است. در شهریور سال 92، یعنی یک ماه بعد از تنفیذ حکم ریاستجمهوری باراک اوباما، نامهای به حسن روحانی مینویسد و دو طرف در مکاتبات خود نسبت به ازسرگیری مذاکرات هستهای ابراز تمایل میکنند تا دوباره مذاکرات در سطح وزرای خارجه ادامه یابد.
یک ماه بعد، یعنی مهرماه، رؤسایجمهور در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با یکدگیر مکالمه تلفنی میکنند و ظریف نیز با همتای آمریکایی خود دیدار میکند. کمی بعد، مذاکرات ایران با 1+5 دوباره از سر گرفته میشود؛ مذاکراتی که دو سال بعد به برجام ختم میشد و در این دو سال انتقادات و هجمههای مخالفان مذاکره نیز با پیشرفت مذاکرات اوج میگرفت.
**تولد دلواپسان
توافق موقت ایران با 1+5 در آذر سال 92 بهدست میآید. بر اساس توافق دو طرف، چهار میلیارد و 200 میلیون دلار از داراییهای مسدود شده ایران از فردا در چند قسط آزاد میشود. رفع تحریمهای نفت، صنایع پتروشیمی، خودرو، قطعات هواپیما و آزادسازی معاملات طلا و فلزات گرانبها، از دیگر تعهدات گروه 1+5 در قبال ایران است. مخالفان اما مدعی میشوند که دولت جمهوری اسلامی متعهد به رعایت توافقنامه ژنو نیست.
محمدجواد لاریجانی، رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضائیه میگوید: «این سند باید مبتنیبر یک توافقنامه شود و در مجلس به تصویب برسد. چون دولت ما در سند ژنو تعهد به آن کرده است طبیعتا ما اول طرفی نیستیم که آن را نقض میکنیم و این براساس وفای به عهد ماست. اما این سند همین الان نقض شده است».
حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان، نیز از مخالفان سرسخت ظریف در سرمقالهای با عنوان «اشکها و لبخندها» نوشت: «بعد از انتشار متن توافقنامه ژنو به تحلیل محتوای آن پرداختیم و با ارائه اسناد و شواهدی، به این واقعیت تلخ اشاره کردیم که توافقنامه ژنو غیر از یک دستاورد -اثبات غیرقابل اعتمادبودن آمریکا- دستاورد دیگری نداشته و ندارد».
شریعتمداری با اشاره به اصولی از قانون اساسی مینویسد: «بنابراین با توجه به اصول یادشده از قانون اساسی، توافقنامه ژنو از نگاه نظام جمهوری اسلامی ایران فاقد وجاهت قانونی بوده و اعتبار اجرائی ندارد». اقدامات مخالفان اما به همین اظهارنظرها محدود نیست. چند ماه بعد، یعنی در اردیبهشت 93 همایش «دلواپسیم» برگزار میشود.
مهدی کوچکزاده، غلامحسین الهام، محمدعلی رامین، وحید یامینپور، صادق محصولی، عباسعلی کدخدایی، مهرداد بذرپاش و جواد کریمیقدوسی، از جمله سخنرانان این همایش هستند. فهرست بلندبالای سخنرانان و نگاهی به اسامی آنان نشان میدهد که این همایش برایشان اهمیت بسیاری دارد؛ چراکه گویی با تمام قوا میخواهند توافقنامه ژنو را زیر سؤال ببرند و آن را «ضعیف» بخوانند.
**برداشتهای یک توافق
تفاهم لوزان دومین دستاورد مذاکرات وزیرخارجه با 1+5 است که در فروردین سال 93 به دست میآید. تفاهمنامه بعد از هشت روز مذاکره فشرده در دانشگاه لوزان سوئیس قرائت میشود. فکتشیت منتشرشده از سوی آمریکاییها با بیانیه لوزان و تفاهم صورتگرفته و همچنین اظهارات ظریف، وزیر امور خارجه ایران و فدریکا موگرینی، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا تفاوت دارد؛ چراکه آمریکا دستاوردهای خود در تفاهمنامه را در فکتشیت برجسته کرده است.
علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی، درباره این فکتشیت میگوید: «آمریکاییها با انتشار فکتشیت تشویش فکری ایجاد کردند و انتظار داشتم که آمریکاییها موارد نادرست را آنقدر در فکتشیت خودشان نمیآوردند».بااینهمه بهانه جدید دلواپسان برای حمله و انتقاد مجدد آنها از تیم مذاکرهکننده هستهای به دست آمده است.
ظریف راهی بهارستان میشود تا با حضور در جلسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و پس از آن در جلسه غیرعلنی و همچنین حضور در تلویزیون و همچنین در گفت وگوهای خبری متفاوت توضیحاتی دراینباره ارائه کند. در همین ارتباط 212 نماینده مجلس در روز 23 فروردین با صدور بیانیهای خطاب به وزارت امور خارجه خواستار انتشار هرچه سریعتر فکتشیت ایرانی میشوند، اما بسیاری از این نمایندگان که پای این بیانیه را امضا میکنند، با شنیدن سخنان وزیر امور خارجه درخواست خود را پس میگیرند.
بااینحال تعدادی از نمایندگان در تذکری کتبی به وزیر امور خارجه خواستار صدور گزارهبرگ (فکتشیت) وزارت امور خارجه درخصوص مذاکرات هستهای میشوند. سیدمرتضی حسینی، نادر قاضیپور، فرجالله عارفی، محمداسماعیل کوثری، محمدمهدی زاهدی، فتحالله حسینی، حسین سبحانینیا، حمید رسایی، مهدی کوچکزاده، روحالله حسینیان و سیدمحمود نبویان ازجمله نمایندگانی هستند که این تذکر کتبی را به وزیر امور خارجه میدهند؛ نمایندگانی که اکثریت آنها از اعضای جبهه پایداری و دلواپسان همیشگی مذاکرات هستهای هستند.
**حاشیه یک پیادهروی
پیادهروی 15 دقیقهای با همتای آمریکایی از نقاط اوج حمله به ظریف است. دیماه سال 93 وزیر خارجه بعد از مذاکرات فشرده با 1+5 دقایقی به همراه جان کری در خیابان ساحلی ژنو پیادهروی میکند. ظریف دراینباره چنین توضیح میدهد: «به دلیل اینکه جلسه صریح و جدی داشتیم شاید نیاز بود که چنددقیقهای بحثها متوقف شود و به شکل دیگری ادامه یابد؛ این کارها در بحثهای دیپلماسی خیلی طبیعی است؛ ژنو دو ایراد داشت، یکی اینکه هتل باغ و حیاطی نداشت و دیگر اینکه کوچههای کنار هتل که چنددقیقهای در آن قدم زدیم پر از خبرنگار بود و آنها هم اینگونه سوژهها و عکسها را میپسندند». اما تندروها باز هم دلواپس میشوند. 21 نماینده مجلس پیادهروی محمدجواد ظریف با جان کری و سفر به فرانسه را «دو خطای دیپلماتیک در حاشیه مذاکرات اخیر» خوانده و با طرح سؤال از وزیر امور خارجه خواهان پاسخگویی او میشوند.
کاظم صدیقی، خطیب موقت نماز جمعه تهران، رفتار تیم مذاکرهکننده ایران را «دور از شأن» دیپلماسی جمهوری اسلامی توصیف کرد و خطاب به آنها گفت: «مردم این کار شما را نمیپسندند». سردار محمدرضا نقدی، رئیس سازمان بسیج مستضعفین، از جمله منتقدان است که از محمدجواد ظریف میخواهد تا «رسما بهخاطر حرکتهای ناپسند اخیر از ملت ایران عذرخواهی کند»
**میان ماندن و رفتن
مذاکرات هستهای در تیر 94 در قالب برجام به نتیجه میرسد. هرچند این توافق موج امیدواری در کشور را شکل میدهد، اما منتقدان از آغاز بر طبل انتقاد از ظریف میکوبند، حتی با اینکه برجام در مجلس اصولگرای نهم ظرف 20 دقیقه تصویب میشود. منتقدان اما از ابتدا با ادعای بتونریختن در رآکتور اراک و سپس موضوع برچیدهنشدن تمام تحریمها - درحالیکه تحریمهای هستهای مدنظر توافق بود- حمله به دستگاه دیپلماسی را ادامه میدهند.
این حملات در حالی شدت میگیرد و برجام را بیاثر جلوه میدهد که با انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده و رویکارآمدن ترامپ و تندروهای آمریکایی، گویا همهچیز برای تغییر موردنظر تندروها؛ چه در داخل و چه در خارج فراهم میشود. ترامپ هنوز یک سال نشده بود که در کاخ سفید اقامت داشت، اما از برخی توافقنامههای مهم بینالمللی خارج شد و خروج از برجام هم مهمترین تهدید رئیسجمهوری جدید آمریکا بود که به حقیقت پیوست.
خروج آمریکا مصادف بود با اعمال تحریمهای یکجانبه این کشور علیه ایران و همینها کافی بود تا افراطیهای درون کشور برجام را چماقی کرده و مدام بر سر وزیر خارجه بزنند یا به زبان استهزا یا به طعن و کنایه از آنچه فرجام بیحاصل برجام میخواندند، سخن میراندند؛ هر تعللی در این زمینه را برنمیتافته و حاضر به زماندادن به وزیر امور خارجه کشورشان نبودند.
بااینحال ظریف همه تلاش خود را به کار بسته بود تا مولود دولت روحانی را به نتیجه برساند، اما ظاهرا تنها قصد ظریف و دستگاه دیپلماسی برای این موضوع تعیینکننده نبود و کار به جایی رسید که او را وادار کرد بهرغم آنکه از ماندن و پایداری سخن گفته بود، یکباره کاسه صبرش لبریز شود.
منبع: روزنامه شرق