یک تحلیلگر بازارهای مالی معتقد است با وجود عوامل بنیادین که معطوف به افزایشی بودن نرخ ارز است، تحلیلهای تکنیکال نشان از آغاز یک روند نزولی جدید است.
کد خبر: ۲۸۳۵۹۰
محمد ماهیدشتی، تحلیلگر بازارهای مالی میگوید: از اواخر آذر تا کنون، علیرغم اظهارات برخی مقامات، بهای دلار آمریکا از کمتر از 9 هزار تومان به بیش از 12 هزار تومان رسیده و همزمان منجر به رشد قیمت سکه طلا از حدود 3٫3 میلیون تومان به حدود 4٫4 میلیون تومان شده است. این افزایش مجدد نرخ ارز، پس از ترکیدن حباب آن در اوایل مهر، مجدداً نگرانیهایی را در میان سیاستگذاران، مدیران کسبوکار و مصرفکنندگان ایجاد کرده و این سؤال را بهوجود آورده که آیا دور جدیدی از نگرانی، نااطمینانی و جهش ارزی در راه است؟
وی در این رابطه میافزاید: از جنبه روانی و اخبار سیاسی، اخبار مضطربکنندهای در زمینه تعاملات خارجی، تحریمهای آمریکا، تصمیمات مجمع تشخیص مصلحت نظام و حتی ترور و جنگ منتشر شده و در نرخ ارز انتظارات افزایشی ایجاد کردهاند.
ماهیدشتی با اشاره به اینکه در حوزه اقتصاد کلان، روند نرخ رشد اقتصادی کاهشی است، اظهار میکند: پیشبینیها بر منفی شدن آن اجماع دارند و همزمان نقدینگی هر روز به سطوح نسبی بالاتری میرسد و نرخ رشد آن مجدداً طی ماههای اخیر شروع به افزایش کرده است. علاوه بر این، نرخ رشد قیمتها به سطوح تاریخی بسیار بالایی رسیده، تورم به شکل شتابانی در حال افزایش است و قیمت مسکن و کالاهای بادوام مانند خودرو و لوازم خانگی رشد زیادی کردهاند.
وی همچنین یادآوری میکند: قیمت نفت سقوط عمیقی داشته و تحریمها مقدار فروش نفت کشور را کاهش دادهاند که نگرانی در مورد کسری بودجه و افزایش بدهی دولت را بهشدت افزایش دادهاند. در زمینه سیاستهای ارزی هم مشوق صادراتی اخیر بانک مرکزی برای عرضه ارز در بازار آزاد، در عمل با واکنش معکوس این بازار همراه شد.
این تحلیلگر بازارهای مالی ادعا میکند: با این وجود، تحلیل اقتصادی نشان میدهد وضعیت بدبینانهای که هماکنون در مسایل سیاسی و متغیرهای اقتصاد کلان وجود دارد، قبلاً پیشبینی و در نرخ ارز لحاظ شده است. همچنین رفتار و ساختار قیمت تأکید میکند که حباب نرخ ارز به هیچ وجه کاملاً تخلیه نشده است و در عین حال هیجانات خرید دو ماه اخیر، هماکنون در یک محدوده افراطی و اشباعشده هستند.
ماهیدشتی در این رابطه اضافه میکند: بنابراین، روند نزولی جدیدی بر اساس الگوهای هارمونیک در قیمت دلار آغاز میشود که با توجه به شرایط کنونی سیاسی و اقتصادی برای بیشتر ناظران عجیب و غیر قابل توجیه است. اما بر اساس نظریه، با اطلاعاتی که در آینده منتشر میشوند، این سقوط غیرمنتظره به راحتی معقول و ممکن دیده خواهد شد.