به گزارش ایران اکونومیست؛ ضرورت ایجاد یک زنجیره کامل و شبکه عظیم تولید و اتکا به سرمایه انسانی یعنی هوش و استعداد جوانان و نخبگان کشور و امتناع از تکیه بر درآمد پرنوسان منابع زیرزمینی و نفتی همواره مورد تاکید اندیشمندان و مسئولان نظام بوده است چرا که اتکای برنامه ریزی اقتصادی کشور به درآمدهای نفتی با توجه به نوسانات شدید قیمت بین المللی نفت، آینده آن را نامعلوم می سازد. با رهایی از دامان نفت و منابع زیرزمینی و رو آوردن به منابع روزمینی و تولید علم و فناوری و برنامه ریزی برای استفاده صحیح و کارآمد از تمام منابع موجود می توان به شکوفایی هرچه بیشتر اقتصاد کشور امیدوار بود. در این میان توجه به حلقه های مغفول مانده در اقتصاد که سبب کسب درآمد و رونق چرخه های اقتصادی گردد، مهم ترین پایه و اصل در این زمینه است.
کشورهای توسعه یافته یا منابع زیرزمینی ندارند و یا اگر هم داشته باشند، بعنوان سرمایه به آن نگاه می کنند و آن را برای آیندگان نگه می دارند. به همین دلیل هم هست که بیش از ۹۰ درصد منابع مالی کشورهای توسعه یافته از طریق دریافت مالیات تامین و با برنامه ریزی های صحیح در سایر عرصه های اقتصادی و صنعتی بکار گرفته می شوند. لذا باید برای داشتن اقتصادی نظام مند در کشور به نقش مالیات و درآمدهای مالیاتی اهمیت بیشتری قائل شویم.
یکی از مهمترین بخش هایی که دولت می تواند در ایجاد بهبود شرایط اقتصادی مدنظر قرار دهد، برنامه ریزی برای اتکا به منابع داخلی نظیر مالیات می باشد که با اجرای آن، تحولی در رویکرد اقتصادی نظام ایجاد و از اتکا به درآمدهای نفتی کاسته می شود و این سرمایه ملی برای آیندگان محفوظ و از طرف دیگر در مقابل بسیاری از تحریم ها مصون می مانیم; درواقع اتکای بیشتر بر درآمدهای مالیاتی یکی از راهکارها در زمینه اقتصاد غیروابسته به نفت است. بهره گیری از یک نظام مالیاتی جامع و متناسب با شرایط اقتصادی کشور، موجب توزیع عادلانه تر درآمدها، دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر، توجه بیشتر به بخش خصوصی، حساسیت بیشتر دولت در زمینه هزینه کرد اعتبارات و در نتیجه اثربخشی بالاتر خواهد شد. بنابراین مالیات مهمترین عامل رشد و توسعه جامعه است و موجب رونق اقتصادی و ارتقای شاخص های آن، تحقق عدالت اجتماعی، افزایش خدمات و عمران و آبادانی کشور می شود.
با عنایت به وجود ابزارها و ظرفیت های بسیار مفید نظام مالیاتی کشور در زمینه افزایش درآمدهای مالیاتی بدون اعمال فشار بر مالیات دهندگان فعلی و البته تجربه موفق در خصوص اجرایی شدن قوانین و طرح های جدید مالیاتی در سطح کشور می توان گفت که یکی از مهم ترین زمینه ها و شاخص ها در خصوص اجرایی شدن اقتصاد غیروابسته در کشور مهیا شده است و با تداوم حرکت هایی از این دست می توان به شکوفایی و اعتلای هرچه بیشتر اقتصاد ایران چشم امید داشت. بدیهی است آگاه ساختن مردم در مورد نقش مالیات در توسعه و رونق اقتصاد کشور از اهمیت بسزایی برخوردار است. باید جایگاه مالیات در توسعه اقتصاد کشور، گسترش زیر ساخت ها و پیشرفت پروژه های عمرانی، تبیین و اثرات مثبت آن تشریح گردد چرا که این امر موجب افزایش سطح مشارکت مردم در پرداخت مالیات جهت تامین این نوع هزینه های خدمات عمومی می گردد. بدیهی است که درآمدهای مالیاتی نقش مهمی در تامین هزینه های جاری و خدمات عمومی و عمرانی ایفا می کند و اتکای دولت به این گونه درآمدها، سلامت، عدالت و رونق اقتصادی را درپی دارد.
به هر حال، باید این موضوع جا بیفتد که مالیات از پایه های مهم اقتصاد کشور محسوب می شود به گونه ای که پرداخت آن، موجب پی ریزی و اجرای برنامه های مدون و دقیق دولت برای پیشبرد امور می گردد. دولت به کمک مالیات، توانایی تامین هزینه های گوناگون را به دست آورده و متناسب با حجم مالیات دریافتی، می تواند منابع در اختیار خود را براساس اولویت های مورد نظر اختصاص دهد. لذا با ارتقای آگاهی افراد نسبت به ضرورت پرداخت مالیات و تبعات جبران ناپذیری عدم وصول آن بر اقتصاد کشور، می توان حمایت مردم را در پرداخت مالیات افزایش داد. فرهنگ سازی مالیاتی و ترغیب مودیان، با شفاف سازی مسایل مالیاتی و چگونگی مصرف آن در کشور میسر می شود. در حقیقت تغییر نگاه جامعه به مالیات به عنوان تامین کننده عمده هزینه های عمومی، بدون فرهنگ سازی در جامعه امکان پذیر نیست.
در پایان یادآور می شود ازآنجاکه ساختار مالیات یک کشور مانند فرهنگ ملی آن، پویا و در حال تغییر و تحول است ایجاد ذهنیت مثبت مبتنی بر کارآمدی، اثربخشی و پایداری مالیات در اقتصاد، برای کارگزاران و پرداختکنندگان مالیات و بهطور اعم عموم مردم باید بیشازپیش افزایشیافته و این مهم نهادینه شود تا آیندهای روشن و اقتصاد بدون اتکا به منابع نفتی و متکی بر درآمد پاک و پایدار مالیاتی میسر گردد. سلامت اقتصادی کشور منوط به ایجاد ساختار درآمدی و مالیاتی سالم با استقرار نظام مالیاتی قوی و هدفمند است; اما از آنجا که یکی از شروط اساسی ایجاد نظام مالیاتی مطلوب، مقبولیت آن از سوی مردم و پرداخت داوطلبانه مالیات است، راهی به جز تقویت فرهنگ مالیاتی نیست چرا که با ایجاد بسترهای فرهنگی مناسب می توان انتظار ترغیب مردم به پرداخت مالیات را داشت.