به گزارش ایران اکونومیست، روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله روز سهشنبهاش نوشت: «با مروری بر عملکرد رسانههای استکباری و شبکههای معاند بهتر میتوان دریافت که بخش اعظم سیاستهای تبلیغاتی دشمن روی سوءاستفاده از خوراک تبلیغاتی برخی عناصر داخلی استوار است که شاید خودشان را مدافع سینهچاک انقلاب و نظام هم بدانند ولی دانسته یا ندانسته، آب به آسیاب دشمن میریزند.
نیروهای وفادار به انقلاب و نظام لازم است در این باره به قطعیت برسند که تضعیف هر یک از اجزاء نظام به زیان کشور تمام خواهد شد و از این طریق قطعاً سودی عاید هیچکس نمیشود. در بعضی موارد به وضوح، تلاش عناصری که نه تنها عنادی با اصل نظام ندارند بلکه حتی از دلسوزان انقلاب هم شمرده میشوند، به خوبی قابل رصد کردن است که در سیاهنمائی، ایجاد یاس و تردید نزد مردم و نیروهای انقلاب، از دشمنان قسم خورده هم سبقت گرفتهاند و بهترین خوراک تبلیغاتی دشمن پسند را به آنها پیشکش کردهاند. تخریب دولت و نادیده گرفتن خدمات مسئولین کشور، بزرگترین خیانتی است که میتوان در هر زمان و به ویژه در مقطع حساس کنونی انجام داد.
این که چرا تاکنون ترفندهای دشمن برای ایجاد شکاف و تقابل میان ملت و مسئولین نظام به جائی نرسیده، عمدتاً به یکپارچگی جامعه بازمیگردد که دشمن را در راه تحقق اهداف ناپاکش وادار به شکست و سرخوردگی کرده است. با رصد کردن رسانههای بیگانه کاملاً آشکار است که دشمنان به استناد اظهارات و مواضع برخی نیروهای انقلاب، ادعا میکنند نظام جمهوری اسلامی دچار بحران ناکارآمدی و ناکامی در حل مسائل و مشکلات جامعه است. همین رسانههای معاند با سوءاستفاده از همین دیدگاههای دشمنپسند قصد دارند ارکان نظام را درمانده و منفعل جلوه دهند تا ثابت کنند امیدی به آینده نیست و گرهی از مشکلات مردم گشوده نمیشود.
ناگفته پیداست که مشکلاتی هم وجود دارد ولی باید پرسید آیا کشوری را میشناسید که مشکل نداشته باشد و همه چیز بر وفق مراد به پیش رود؟ علاوه بر این، انصافاً کارنامه کسانی که اکنون ژست اپوزیسیون گرفتهاند و با مخالفخوانی و سیاهنمایی سعی دارند چهره مخدوشی از کشور را به نمایش بگذارند، تا چه اندازه متفاوت بوده است؟ به ویژه آن که اساساً ریشه بسیاری از مسائل، مصائب و مشکلات اصلی امروز به عملکرد ضعیف آنها در گذشته نه چندان دور بازمیگردد که به دیدگاه کارشناسان و عناصر کاردان و کارآمد بیاعتنا بودند و تمامی خطاهای جدی و آشکار خود را به سادگی توجیه میکردند.
هنوز هم ترامپ، جان بولتون، مایک پمپئو و نتانیاهو به حوادث دیماه استناد میکنند و تلاش دارند از آن حوادث تلخ به سود خود و در جهت مطامع شرورانه خود سوءاستفاده کنند ولی باید پرسید که جرقه اولیه چنان حوادثی از کجا و توسط چه کسی زده شد؟ اجماع ضربات ناشی از عملکرد دوستان نادان و دشمنان دانا، برای انقلاب و نظام، شاید به یک اندازه هزینه دربردارد و کشور را دچار خسران بزرگی میکند. چرا ما فقط نسبت به دشمن حساس هستیم ولی از خنجر دوستان نادان غافل مانده ایم؟
تکرار این صحنهها و استمرار چنین وضعیتی است که دشمن را برای سوءاستفاده بیشتر وسوسه میکند تا به دروغ، وجود یک «بحران ساختاری» را در اذهان دوست و دشمن جا بیندازد. اکنون ترامپ در جلب نظر سایر کشورها برای همدستی و همراهی علیه ایران به بنبست رسیده و هر چه بیشتر تلاش میکند، کمتر نتیجه میگیرد و درست در همین زمان است که فعالان و جناحهای سیاسی باید به فکر منافع کشور باشند و در عمل، نه فقط در شعار، با دولتمردان که مسئولیت رویارویی با دشمن را بر عهده دارند همراهی کنند. این که این روزها بعضی از این حضرات سخنانی در جهت لزوم همراهی با دولت گفتهاند خوب است ولی کافی نیست. آنها باید وارد میدان عمل شوند، از کارشکنی بپرهیزند و با کارشکنان برخورد نمایند. فقط در میدان عمل است که جناحهای سیاسی میتوانند نشان دهند در ادعاهایشان صادقند و منافع ملی را در برابر منافع جناحی قربانی نمیکنند.»