به گزارش ایران اکونومیست ؛سیاستهای تحریم اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران علیرغم تحمیل برخی هزینه ها بر اقتصاد کشور و ایجاد برخی نوسانات اقتصادی، حاوی درس های مفیدی برای سیاستگذاران اقتصادی کشور نیز بود که مهمترین آن توجه به اقتصاد مقاومتی و تکیه بر ظرفیتهای داخلی اقتصاد می باشد.
تجربه کاهش درآمدهای نفتی و کسری بودجه دولت موجب گردید که اهمیت عدم وابستگی به درآمدهای ناپایدار و لزوم تکیه بر منابع جایگزین داخلی بیش از پیش خود را نشان دهد و یکی از مهمترین این منابع، درآمدهای مالیاتی است که نقش بی بدیل آن در اقتصاد کشور در سالهای اخیر آشکارتر شده است.
مالیات به دلیل کارکردهای چندگانه آن، نقش بسیار مهمی در سیاست گذاری های اقتصادی (کارکردهای اقتصادی)، تامین مالی بودجه دولت (کارکرد بودجه ای) و تامین عدالت (کارکرد اجتماعی) دارد و بدین ترتیب می تواند سهم قابل توجهی در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی داشته باشد.
اصولا دریافت مالیات از سه مرحله شناسایی (واحدیابی) تشخیص درآمد مشمول مالیات (روشهای رسیدگی) و بالاخره مطالبه و وصول مالیات تشکیل می گردد که با توجه به گستردگی موضوع تلاش می شود به اجمال مرحله شناسایی مورد مطالعه و کنکاش قرار گرفته و از بحث در خصوص سایر مراحل خودداری می شود.
لازم به ذکر است که واحدیابی صحیح و شناسایی کامل مودیان در رضایت مندی آنان بسیار موثر بوده زیرا اولا این امر می تواند موجب جلوگیری فرار مالیاتی گردیده و ثانیا نیازی به افزایش فشار مالیاتی بر مودیان موجود نبوده و ثالثا با شناسایی مودیان جدید امکان حجم فعالیتهای کتمان شده آشکارتر می گردد.
اگرچه اقدامات بسیاری در سالهای اخیر در جهت توسعه نظام مالیاتی کشور صورت گرفته، اما با این حال، به نظر می رسد نظام مالیاتی کشور ظرفیت های زیادی برای شکوفایی دارد که با بالفعل شدن آنها، بدون شک بخش قابل توجهی از مشکلات کشور حل شده و اهداف مدنظر در سیاستهای اقتصاد مقاومتی محقق می شود.
نظر به اینکه فرار مالیاتی رابطه تنگاتنگی با شناسایی مودیان داشته و مورد مذکور در شکوفایی ظرفیت مالیاتی از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. لذا تلاش می شود مقوله فوق با تحلیل بیشتری مورد کنکاش قرار گیرد.
نقش واحدیابی (شناسایی مودیان) در تحقق عدالت مالیاتی
با عنایت به اینکه واحدیابی و شناسایی فعالان اقتصادی تاثیر بسزایی در کاهش فرار مالیاتی دارد لذا بیش از آنکه به مقوله واحدیابی و تاثیر آن بر تامین منابع مالی دولت اشاره شود به اختصار موضوع فرار مالیاتی مورد مطالعه قرار می گیرد.
یکی از دلایل کوچک ماندن سهم درآمدهای مالیاتی در مجموع منابع درآمدهای دولت پدیده فرار مالیاتی است به عبارتی تا زمانی که پدیده فرار مالیاتی در اقتصاد ایران که انگیزه اصلی فعالیتهای زیززمینی می باشد، مورد بررسی و اصلاح قرار نگیرد، نمی توان به گسترش درآمد مالیاتی و کاستن از وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی امیدوار بود به عقیده بسیاری از محققین فرار مالیاتی یکی از مهمترین دلایل افراد جهت روی آوردن به فعالیت در اقتصاد زیرزمینی می باشد.
فرار مالیاتی در یک عبارت ساده به هر نوع اقدام غیرقانونی جهت عدم پرداخت صحیح مالیات از قبیل حساب سازی، عدم ارائه دفاتر، انجام فعالیت اقتصادی بدون رسم و نشان و ... اطلاق می گردد.
با تاملی در سیر تاریخ مشخص می گردد که وابستگی بودجه دولت به درآمدهای نفتی سبب شده نقش مالیات در بین درآمدهای دولت کمرنگ بوده و مکانیزم کارآمدی برای جذب آن مدنظر قرار نگیرد و از طرفی بواسطه پایین بودن فرهنگ مالیاتی، مالیات گریزی به یک پدیده ارثی مبدل گشته که نسل به نسل تداوم یافته و اشکال پیشرفته تری به خود گرفته است.
اقتصاد زیرزمینی که با زیر سوال بردن عدالت افقی و عمودی در نظام مالیاتی که عامل مهم در باور مالیاتی می باشد پایه های نظام اقتصادی کشور را متزلزل ساخته و دولت را در تحقق اهدافش ناتوان می نماید چرا که مالیات ابزاری است برای توزیع مجدد درآمد و تعدیل کننده ثروت جامعه و به بیانی کلی تر سالم سازی اقتصاد که در مقابل آن اقتصاد زیرزمینی سبب ناکارآمدی نظام مالیاتی و به تبع آن فرار مالیاتی می گردد که با کاهش میزان درآمدهای مالیاتی توزیع عادلانه درآمد و ثروت به درستی صورت نمی گیرد.
فرار مالیاتی به عنوان یکی از اساسی ترین و عمده ترین مشکلات هر نظام مالیاتی محسوب می گردد که ضرورت دارد ضمن ریشه یابی عوامل موثر در شیوع این پدیده مخرب اقتصادی شناسایی و در رفع آن برنامه ریزی نمود.
عوامل متعددی در پدیده فرار مالیاتی موثرند که در ذیل به مهمترین آنها اشاره می شود.
1) عدم ترویج کارآمد فرهنگ مالیاتی
2) فقدان باور مالیاتی در بین آحاد مردم جامعه
3) ضعف، تعدد و پیچیدگی قوانین و مقررات موضوعه در رابطه با مالیات
4) بوروکراسی اداری و ساختار ناکارآمد مالیاتی
5) ناکارآمد بودن نظام و مکانیزم تشویق و تنبیه مالیاتی
6) عدم موفقیت در شناسایی کامل مودیان پایه های مختلف مالیاتی
7) وجود معافیت های متنوع و متعدد در ساختار مالیاتی
8) حساب سازی و کتمان درآمدی برخی از مودیان مالیاتی
9) تشخیص علی الرأس مالیات
10) عدم توانایی عملی، مهارتی برخی از مامورین مالیات در ممیزی و حسابرسی
از آنجائیکه تجزیه و تحلیل هر یک از موارد فوق به درازا خواهد کشید از اینرو با توجه به موضوع نگارش فقط عامل واحدیابی (شناسایی مودیان در فرار مالیاتی مورد بررسی قرار می گیرد.
با توجه به تعدد و تنوع مشاغل و تا حدودی عدم همکاری سایر دستگاه ها، متاسفانه هنوز نظام جامع اطلاعات مالیاتی سر و سامان نگرفته، که همین امر باعث شده راه برای فرار مالیاتی هموار گردد. با عنایت به سه مرحله دریافت مالیات، یعنی شناسایی، تشخیص و وصول ، هرچند که این سه مرحله به هم وابسته اند ولی به نظر می رسد که شناسایی، مهمترین اصل می باشد و چنانچه این مرحله بصورت کامل و کارآمد صورت پذیرد مراحل بعدی نیز با موفقیت بیشتری مواجه بوده و نتایج مطلوب تری را نیز بر جای خواهد گذاشت.
اهمیت شناسایی مودیان برای قانونگذار تا بدانجاست که در تبصره (3) ماده (177) قانون مالیاتهای مستقیم، مودیان را مکلف کرده است که ظرف چهارماه از تاریخ شروع فعالیت خویش مراتب را کتبا به اداره امور مالیاتی محل، اعلام نمایند.
عدم رعایت تکلیف فوق در مهلت مقرر مشمول جریمه ای معادل ده درصد (10%) مالیات قطعی و نیز موجب محرومیت از کلیه تسهیلات و معافیت های مالیاتی تا تاریخ شناسایی توسط اداره امور مالیاتی خواهد بود.
نکته قابل تامل در شناسایی مودیان این است که نظام مالیاتی با واحد یابی می تواند اولا مودیان جدید را شناسایی نموده، ثانیا در نتیجه این امر به حجم فعالیت کتمان شده آنان دسترسی پیدا کرده و ثالثا مانع فرار مالیاتی گردیده و رابعا مانع فشار مالیاتی بیشتر بر مودیان موجود می گردد.
نگارنده رجاء واثق دارد چنانچه واحد یابی (شناسایی مودیان) بطور کامل و صحیح انجام گیرد به نحویکه نظام مالیاتی بتواند کلیه مودیان خویش را شناسایی نماید، دیگر جامعه شاهد فرار مالیاتی نبوده و از این حیث آثار وتبعات ناگواری که در بالا به آنها اشاره رفت بر اقتصاد متحمل نمی گردد.
عدم تحمیل اثرات فوق بر اقتصاد موجب می شود که توزیع عادلانه درآمد و ثروت در جامعه تحقق یافته و نظام مالیاتی بتواند به عدالت مالیاتی نزدیک و نزدیک تر شود.