مثلا
بدهی که دولت به پیمکانکاران دارد،ادامه کار را برای آنها سخت تر کرده
است.با این حال آنطور که مجید شاکری اقتصاددان می گوید بخشی از این بدهی از
جنس بدهی حاکمیت است که می توان آن را تسویه کرد.کما اینکه در مصوبه اخیر
کمیسیون تلفیق شیوه تهاتر برای این نوع بدهی ها مصوب شده است.
شاکری
می گوید:«بدهی که دولت به ارث برده بود،بزرگ بود.اما این بدهی حاکمیتی
بود؛ به این معنا که بخش بزرگی از این بدهی یا به بخش های دولتی،بانکهای
دولتی یا موسسات حاکمیتی مثل تامین اجتماعی بود.یعنی اثر مستقیم رکودی بر
جامعه نداشت.جز اثر رکودی غیر مستقیم ناشی از ناکارآمدی عملکردی مثل
سازمان های تامین اجتماعی که نمیتوانستند خود را اداره کنند،یا اینکه بانک
دولتی توانایی تسهیلات دهی نداشت. »
بدهی های 50 درصدی!
تبصره 5 لایحه بودجه سال 1397
به انتشار اوراق بهادار اختصاص دارد. در این تبصره، به دولت، شركتهای دولتی و شهرداریها
اجازه انتشار اوراق مالی ریالی معادل 73.5 هزار میلیارد تومان داده شده است كه 65.5
هزار میلیارد تومان آن به دولت و شركتهای دولتی اختصاص دارد و 8 هزار میلیارد تومان
سهم شهرداری و سازمانهای وابسته است.
همچنین مجموع اوراق ریالی انتشاریافته توسط دولت با سررسید بیش از یك سال برابر 43.5 هزار میلیارد تومان است كه در جداول لایحه، 38.5 هزار میلیارد تومان آن منعكس شده است. بار مالی ناشی از اصل و سود اوراق سررسید شده در سال 1397 نیز در حدود 35 هزار میلیارد تومان بدون در نظر گرفتن 3 هزار میلیارد ریال اوراق تسویه خزانه خواهد بود.
براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، مطابق با محاسبات صورت گرفته برمبنای گزارشهای دولت و دادههای بانك مركزی، در پایان سال 1395 نسبت كل بدهیهای دولت و شركتهای دولتی به تولید ناخالص داخلی (GDP) بالغ بر 50 درصد است. این نسبت به میزان قابل توجهی از سقف تعیین شده در برنامه ششم توسعه بیشتر است. مقدار بالای این نسبت در كنار سهم قابل توجه سایر بدهیهای دولت و شركتهای دولتی، غیر از اوراق، لزوم توجه بیشتر به بدهیهای غیراوراقی را در كنار كنترل انتشار اوراق نشان میدهد.
در این میان، 7 درصد از بدهیهای دولت و شركتهای دولتی تا پایان سال 1395 در قالب اوراق مالی است. در نتیجه 93 درصد از بدهیهای دولت و شركتهای دولتی خارج از چارچوب اوراق و اكثرا در سالهای قبل ایجاد شده است. این بخش از بدهیها در خارج از بودجه دولت بوده و گاها دارای نظارت دقیق نیستند.
تسویه از مسیر جدید
در لایحه بودجه 1397 نسبت به لایحه بودجه 1396 یك
مسیر جدید برای تسویه بدهی دولت پیشنهاد شده است كه شامل بانكها نیز میشود.
این زنجیره به این معناست كه دولت به طلبكارانش اوراق تسویه خزانه بدهد و این اشخاص اوراق را بهجای بدهیشان به بانكها
بدهند و بانكها نیز بدهی خود را به دولت بپردازند.
عامل محدودكننده
این روش، بدهی بانكها به دولت است، به این معنا كه با وجود بدهی هزار هزار میلیارد ریالی دولت به بخش خصوصی و بدهی 110 هزار
میلیارد تومانی دولت به نهادهای عمومی غیردولتی و انبوه بدهی این اشخاص به بانكها،
تنها به میزان بدهی بانكها به دولت كه حتما از 3 هزار میلیارد تومان
كمتر است، امكان تسویه بدهی دولت میسر خواهد بود، بنابراین تنها بخش كوچكی از بدهیهای
دولت به بخش غیردولتی قابل تسویه است.
اولین چالش مهم پیش روی افزایش انتشار اوراق مالی، عدم شفافیت عملكرد این اوراق است. برمبنای بند «پ» ماده یک قانون رفع موانع تولید، دولت مكلف بوده است همزمان با ارائه لایحه بودجه، جدول بدهیها و مطالبات قطعی شده و تعهدات دولت به اشخاص حقوقی خصوصی و تعاونی و موسسات عمومی غیردولتی و بانكها و موسسات اعتباری و تعهدات آنها به دولت را كه به تایید سازمان حسابرسی كشور رسیده است، به مجلس شورای اسلامی ارائه كند.» این در حالی است که در لایحه 1397 چنین جدولی ارائه نشده است.
چالش دوم انحراف اوراق بدهی از فلسفه اولیه خود و تبدیل شدن به ابزاری برای ایجاد بدهی، تسویه بدهیهای قبلی با بدهیهای جدید و تامین هزینههای جاری است.
چالش سوم، رقابت میان دولت و بانكها در جذب منابع سرمایهگذاران است كه منجر به افزایش نرخ سود اوراق و سپردهها شده و هزینه تامین مالی برای بنگاهها را افزایش خواهد داد.
بر این اساس، بهمنظور جلوگیری از تعمیق و گسترش چالشهای مذكور لازم است در بودجه سال 1397 تمهیدات مقتضی پیشبینی شود. برخی از این اقدامات و راهكارها عبارتند از:
1- اضافه كردن بانك مركزی به چرخه تهاتر بدهیهای دولت و بخش خصوصی در بند «و» تبصره 5 كه میتواند از فشار بدهیهای دولت بر بخش غیردولتی به میزان قابل توجهی بكاهد.
2- جلوگیری از انتشار اوراق برای بدهی جدید؛ به طوری كه دولت نسبت به سال 1396 بدهكارتر نشود.
3- تعیین سقف برای نسبت انتشار اوراق به منابع عمومی؛ به طوری كه از مقدار این نسبت در سال 1396 بیشتر نشود.