1) حقوق گمرکی حمایتی یعنی تعرفههای بالای گمرکی برای واردات تا تولید داخلی قدرت رقابت داشته باشد.
2) ممنوعیت ورود کالاهایی که در داخل کشور تولید میشوند یا برقراری حقوق گمرکی بسیار بالا که عملاً باعث ممنوعیت واردات میشود.
3) ممنوعیت صادرات مواد خام صنعتی تا مورد مصرف در تولیدات داخلی قرار گیرند.
4) مساعدتهای نقدی به واحدهای تولیدی (پرداخت یارانه به واحدهای تولیدی).
5) اعطای جوایز نقدی برای نوآوریهای ارزشمند.
6) معافیت حقوق گمرکی مواد خام مورد استفاده در تولید مواد خام صنعتی.
7) بازپرداخت حقوق گمرکی که بر مواد خام صنعتی وضع میشد (بازپرداخت تعرفههای نهادهای صادراتی).
8) تشویق نوآوریها و اکتشافات جدید در داخل کشور یا معرفی آنچه در کشورهای دیگر تولید میشود، بهویژه آنچه به ماشینآلات مربوط است، به ایالات متحده یعنی سیاستی که مربوط به فناوری است.
9) مقررات قضایی برای بازرسی محصولات صنعتی یا به تعبیری استاندارد محصول.
10) تسهیل بازپرداختهای نقدی از مکانی به مکان دیگر (توسعه مالی و آزادسازی حساب جاری)
11) تسهیل حمل و نقل کالاها برای کاهش قیمت تمامشده آنها.
انگلستان بعد از چند قرن حمایت کامل از صنایع داخلی از طریق تعرفههای گمرکی بالا و طولانیمدت و سایر روشهای حمایتی، بحث تجارت آزاد را از حدود 1850 میلادی مطرح کرد. در این دوران صنایع نوزاد آمریکایی بشدت نیاز به حمایت داشتند لذا آقای اولیس گرانت هجدهمین رئیسجمهور آمریکا در دوره 1868 تا 1876 با درک این شرایط و با شناخت نسبت به ترفند انگلیسها برای بهرهبرداری از بازار آمریکا اینگونه میگوید:
«برای قرنها انگلیس بر حمایت اتکا داشت، آن را به نهایت رساند و از آن نتایج رضایت بخشی گرفت. شکی وجود ندارد که این کشور قدرت فعلی خود را مدیون این سیستم است. پس از دو قرن انگلیس دریافته است تجارت آزاد را برگزیند زیرا فکر میکند دیگر حمایت گرایی چیزی نصیب او نخواهد کرد؛ بنابراین، آقایان محترم دانش من از کشور خودمان مرا به این باور رسانده است که ظرف 200 سال، وقتی آمریکا از حمایتگرایی تمام آنچه را که میخواهد، بگیرد، این کشور نیز تجارت آزاد را انتخاب خواهد کرد».
هرچند سیاست حمایت از تولید داخل که رکن اصلی پیشرفت اقتصاد است در آمریکا دارای افتوخیزهایی بوده است اما مبانی حمایت از تولید ملی هرگز خدشهدار نشده است. به عنوان نمونه باراک اوباما در یکی از سخنرانیهای خود، رسالت اصلی خود را در سفر به کشورهای مختلف اینگونه بیان میکند: «من به شما بگویم، من هر زمان به هر کجا که بروم، یک حامی و تقویتکننده برای تجارت آمریکا، کارگران و محصولات آمریکایی هستم».
این سیاست در برنامهها، شعارها و سخنرانیهای دونالد ترامپ به شکل بسیار شدیدتری در حال مطرح شدن است به نحوی که یکی از دلایل اصلی پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا، برجستهسازی شعار حمایت از تولید داخل بوده است.
ترامپ راهبرد اصلی دولت خود را اینگونه اعلام میکند:
خرید کالای آمریکایی و اشتغال کارگر آمریکایی.