ارزیابی شما از نحوه اجرای اقتصاد مقاومتی چیست؟
ابتدا باید تعریفی از اقتصاد مقاومتی داشته باشم تا بعد صحبتهایم را بر همین اساس بگویم. اقتصاد مقاومتی به معنای احیای تولید ملی، رشد اقتصادی بر مبنای توانمندی تولیدات داخلی، ایجاد اشتغال برای نیروهای آماده به کار کشور و جلوگیری از فساد و رانتخواری و مبارزه با قاچاق است. دولت در این زمینهها گامهایی برداشته است، اما اینها شرط لازم بوده وکافی نیست. تشکیل ستاد اقتصاد مقاومتی کار بسیار هوشمندانهای بود که رهبر معظم انقلاب روی آن تاکید داشتند و دولت هم معاون اول رئیسجمهور را به عنوان رئیس ستاد اقتصاد مقاومتی معرفی کرد که چند تن از وزرا نیز در این ستاد مسئولیتهایی دارند. البته این ابلاغیه به همه سازمانها و نهادها توسط ستاد اقتصاد مقاومتی داده شده و به طور دورهای از آنها گزارش کار خواسته میشود تا روند کار را بررسی کنند. عملکرد این ستاد تاکنون از نظر من خوب بوده و توانسته زیرساختهای لازم را برای اجرای اقتصاد مقاومتی تا حدودی فراهم کند.
پس چرا اجرای این سیاست با انتقادات زیادی از جانب کارشناسان همراه است؟
واقعیت اینجاست چرخش کشور از یک اقتصاد وارداتمحور به یک اقتصاد تولید محور کار سادهای نیست. مواردی گفته میشود و نباید توقع داشت که همه آنها در سال 95 به نتیجه برسد. اگر بتوانیم برای تولید داخل ریلگذاری کنیم و به واحدهای کوچک و متوسط توجه ویژهای داشته باشیم کار بسیار بزرگی انجام دادهایم. تولید یک بحث است و تولید اقتصادی یک بحث دیگر. ما باید سطح تولیدات خود را به تولیدات اقتصادی برسانیم. در برخی موارد این ریلگذاری و زیرساخت انجامشده است اما از سرعت کافی برخوردار نیست.
زمانی که میگوییم قصد داریم اقتصادمان دانشبنیان شود نمیتوانیم یکشبه شاهد تغییرات گسترده در بخشهای مختلف باشیم و نیازمند زیرساخت و زمان است تا شرایط با سرعت کافی طی شود و به ملاک ایدهآل برسد. در همین حال توجهات دولت به اقتصاد دانشبنیان باعث میشود تا مردم نیز رغبت و میل بیشتری نسبت به این موضوع نشان دهند. در این صورت سرمایهگذاران بخش خصوصی نیز وارد میدان میشوند و برای پیشبرد اهداف کشور اعلام آمادگی میکنند.
زمانی که شما چند بار روی آن تاکید دارید چقدر است؟
ده سال.
به نظر زیاد نیست؟
اگر همه مجموعه این حرکت در یک پروسه ده ساله تعریف شود به نظر میرسد نتایج بهتری میتوان از آن استخراج کرد. در نظر گرفتن زمان یک سال برای ارزیابی اقتصاد مقاومتی خیلی مناسب نیست و در طول یک سال فعالیتهای زیادی نمیتوان انجام داد. برای پیشبرد اهداف اقتصاد مقاومتی باید برنامه دهساله تدوین و برای هر سال کار مشخصی تعریف شود. بعد از سال هفتم نیز شاهد نتایج مثبت آن باشیم. اقتصاد مقاومتی کار ملی است و مختص دولتها نیست که آن را اجرا نکنند.
این ده سالی که به آن اشاره دارید از سال ابلاغ اقتصاد مقاومتی باید در نظر گرفته شود یا زمان دیگری؟
به نظر من اگر از سال تشکیل ستاد اقتصاد مقاومتی (سال 95) در نظر بگیریم بهتر است. به این دلیل که از زمان تشکیل ستاد، برنامههای راهبردی تدوینشده و پیگیریهای لازم برای اجرا انجام میشود. حتی اگر نیروی انسانی متخصص در برخی موارد نداریم باید با دانشگاههای کشور تعاملاتی داشته باشیم تا بتوانیم از آنها برای اقتصاد کشور بهره ببریم.
برخی کارشناسان میگویند در اجرای اقتصاد مقاومتی کارشکنیهایی صورت میگیرد. شما هم چنین نظری دارید؟
بله. مسلماً افرادی که در واردات سود میبرند کارشکنیهایی در این بین انجام خواهند داد و مانع اجرای اقتصاد مقاومتی خواهند شد. کوتاه کردن دست واردکنندگان و ایجاد فرهنگ تولید و مصرف محصولات داخلی یقینا در کوتاهترین زمان به نتیجه نمیرسد و باید برای این موضوع اقدامات اساسی و کاربردی طی چند سال انجام داد. در طول این مدت، تولیدات داخلی باید بتوانند کیفیت و قیمت خود را نسبت به نمونههای خارجی خود ارتقا دهند تا مصرفکنندگان علاقه بیشتری به مصرف تولیدات داخلی داشته باشند. موضوعی که اکنون در کشور مطرح است و مجلس شورای اسلامی اکنون روی آن مانور میدهد مساله شکر است. برخی عنوان میکنند شکر نباید در کشور وارد شود و برخی دیگر میگویند اگر وارد نشود با افزایش قیمت محصولات خوراکی مانند شکلات روبهرو خواهیم شد و با کاهش تولید کارخانهها مواجه میشویم. اما اگر با برنامهریزی در طول هر سال مقداری از میزان واردات کاهش یابد قطعاً هیچکسی متوجه نخواهد شد ضمن این که در این مدت هم بومیسازی اتفاق افتاده و توان داخلی تقویت شده و هم با کاهش میزان واردات روبهرو خواهیم بود. برای مساله تولید نباید به صورت انتزاعی عمل کرد. کالایی که با سیاستهای اقتصاد مقاومتی تولید میشود و به تولید اقتصادی میرسد دیگر از چرخه صادرات و عرضه حذف نخواهد شد و کار خود را با قدرت ادامه میدهد.
اگر بخواهیم برای یک نمایش ساده همه افراد را تحتفشار بگذاریم و مکلف کنیم که در کوتاهترین زمان باید تعدادی از کارها انجام شود قطعا نمیتوانیم شاهد رشد در کشور باشیم و برای کشور نیز مفید نیست. در آن صورت باز هم به وضعیت قبلی بازمیگردیم و شاید به بدتر از آن برگردیم.
آیا سازوکار اجرای این سیاست در کشور فراهم است؟
از لحاظ نیروی انسانی و ماشینآلات ایران دارای تجهیزات زیاد و خاصی است اما برای شکوفایی، به برنامهریزی و مدیر نیاز داریم. به عنوان مثال در صنعت لوازم ساختمانی استعداد داریم که علاوه بر تأمین بازار داخلی بازار کشورهای دیگر را هم تأمین کنیم و توان صادراتی خود را در منطقه نشان دهیم. در صنایع معدنی باید از خام فروشی فاصله بگیریم. به جای صادرات سنگآهن باید فولاد اسفنجی تولید کنیم تا ارزش افزوده بیشتری برای کشور داشته باشد. دولت باید چند شاخه اصلی را برای خروج از خام فروشی در نظر بگیرد تا صادرات غیرنفتی با افزایش و رشد بیشتری کار خود را دنبال کند.
دولت در این زمینه چه اقدام اساسی باید انجام دهد؟
یکی از کارهایی که دولت برای بخش تولید میتواند انجام دهد پیدا کردن بازار فروش و صادرات است.
دولت به همه این موارد توجه میکند و نباید توقع داشته باشیم پایان امسال همه موضوعات به نتیجه رسیده باشد. این زمانبندی اگر در همه بخشها انجام شود حتما به نتیجه خواهیم رسید.