دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 29 - ۱۹ شوال ۱۴۴۵
برچسب ها
# اقتصاد
۲۷ آبان ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۸

طرف حساب «ب ـ ز» یقیناً هاشمی است؟

اما واقعیت این است که بابک زنجانی، به گفته خودش در مصاحبه با هفته نامه آسمان، همزمان با تحصیل، در بازار کار می‌کرده و در کار سکه و طلا و جواهر بوده و همچنین در بازار، کارگاهی داشته که طلاسازی می‌کرده است.
کد خبر: ۹۲۶۰۳
روزنامه رسالت در تاریخ ۱۸/ ۸/ ۹۴ در مطلبی با عنوان «طرف حساب ب ـ ز کیست؟» به قلم آقای غلامرضا انبارلویی، مطالبی نوشته که حکایت از دست خالی جریان مخالف آیت الله هاشمی است که اینک، بنا دارد همه ی مشکلات گذشته و حال و احیاناً آینده را از چشم هاشمی ببینند! آنهم هاشمی ای که از نظر آنان تا همین چند سال پیش، استوانه نظام بود و یار دیرین امام و رهبری ؛ آنقدر نزدیکی او با امام کم نظیر بود که رهبر کبیر انقلاب پس از اطلاع از زنده بودنش در حادثه ترور هاشمی، برایش گوسفند کشت .

به گزارش «انتخاب» ؛ رسالت اما نوشته:

 «بابک زنجانی کسی نیست که در دولت قبل متولد شده و رشد کرده باشد. آنگونه که کارگزاران دولت یازدهم و حامیان زنجیره‌ای‌اش او را به عنوان نماد بخور بخور بر سر دولت احمدی‌نژاد بکوبند! بلکه وی به عنوان راننده شخصی یکی از کارگزاران سازندگی (مرحوم نوربخش) دوران سربازی‌اش را با امریه خدمت در بانک مرکزی دولت سازندگی گذرانده و بعد از پایان خدمت سربازی طی ۱۶ سال در دولت آقای هاشمی رفسنجانی و خاتمی طول و عرض دو دولت سازندگی و اصلاحات را طی کرده و تبدیل به میلیاردری شد که در دولت احمدی‌نژاد در یک ماه به عنوان خریدار نفت طرف قرارداد یکی از شرکت‌های تابعه شرکت ملی نفت درآمد...»

اما واقعیت این است که بابک زنجانی، به گفته خودش در مصاحبه با هفته نامه آسمان، همزمان با تحصیل، در بازار کار می‌کرده و در کار سکه و طلا و جواهر بوده و همچنین در بازار، کارگاهی داشته که طلاسازی می‌کرده است.

وی در بخشی از مصاحبه با هفته نامه یاد شده، اظهار می دارد: مغازه‌ای را در حدود ۱۴-۱۳ میلیون تومان از شهرداری به صورت قسطی خریداری کرده، حدود یک میلیون تومان پول اولیه‌اش را پرداخته و بقیه‌اش را به صورت قسط ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان می‌داده و این‌ها همه قبل از رفتن به سربازی بوده است.

او مدعی است، مدتی بعد، محلی که در آن مغازه خریده بود، تبدیل به بورس خرید و فروش سکه و ارز و طلا می‌شود. دو سال بعد، مغازه را بیش از ۱۰۰ میلیون تومان می‌فروشد. با آن پول سکه و دلار و ارز خرید و فروش می‌کند، تا اینکه در سال ۷۵ به سربازی می‌ رود. در سپاه، هنگام تقسیم، او را برای سه ماه آموزشی به اردکان یزد می‌فرستند. از آنجا به پادگان ولیعصر تهران منتقل می‌شود. چون از بقیه سرباز‌ها مرتب‌تر بوده و تمیز‌تر می‌نوشته، او را به قرارگاه فرماندهی سپاه می‌فرستند. حدود ۱۴ ـ ۱۳ ماه آنجا خدمت می‌کند.

و بالاخره اظهار می‌دارد: روزی آقای هاشمی رفسنجانی برای بازدید به آنجا آمدند و گفتند تعدادی سرباز برای ریاست جمهوری، بانک مرکزی و جاهای مختلف انتخاب کنید!! پس [قرارگاه فرماندهی سپاه] مرا انتخاب کردند که به بانک مرکزی بروم... و وقتی به عنوان سرباز به بانک مرکزی رفتم، گفتند شما باید به عنوان راننده، آقای نوربخش را جابه جا کنید. حدود ۵ ماه مانده بود (سربازی‌ام تمام شود).

حال گیریم که او به همین راحتی پذیرش شد و به قول خودش اتفاقی بود که برایش رقم خورد و مرحوم نوربخش برای کنترل بازار به همین سادگی به او اعتماد کرد و فردی با جنم و با عرضه‌ اش یافت و روز اول ۱۷ میلیون دلار و در روزهای بعد ۲۰ میلیون دلار در روز، به وی سپرد و او در قبال هر دلار یک تومان سود برد؛ یعنی روزی ۲۰ میلیون تومان! ولی به گفته خودش سرانجام در سال ۱۳۷۶ یا ۱۳۷۷ ورشکست شده و ۲۱۳ میلیون چک در دست مردم داشته است و تمام نقدینگی‌اش به حدود ۵۰۰ میلیون تومان رسیده که به صورت بار پوست به ترکیه فرستاده است.

پس اگر بپذیریم که آقای بابک زنجانی راننده مرحوم نوبخت شده، طبق اظهارات خودش و محاسبه زمان سربازی اش، بعد از دوره ریاست جمهوری آیت الله هاشمی رفسنجانی بوده است.

و باز به اذعان و اعتراف خودش، یک سال بعد از ریاست جمهوری آقای هاشمی، ایشان ورشکست شده و تمام پولش تبدیل به پوست شده و به ترکیه صادر گردیده که به پولش دسترسی نداشته و به خاطر چکهای برگشتی‌اش محکوم و تا دو سال روانه زندان قصر می شود! و زمانی که خبرنگار از وی می‌پرسد: زندان که رفتی بر سر اموالت چه آمد؟ در پاسخ می‌گوید: هر کس آمد یک تکه از اموال را برد. چیزی نمانده بود. بعد از دو سال از زندان آمدم بیرون.

تا اینجا می‌شود نتیجه گرفت که حد اقل تا سال ۷۸ یعنی دومین سال دولت اصلاحات، از ثروت افسانه‌ای بابک زنجانی خبری نیست! و تقریبا به اندازه چکهای برگشتی‌اش اموالی در ترکیه دارد که امکان استرداد آن را ندارد.

با کمی صرف وقت و اعمال دقت می توان دریافت که طبق اظهارات خود وی، انباشت ثروت و اوج مال اندوزی‌ این فعال اقتصادیِ (خرده پا در دولت آقای هاشمی)، به زمان دولت دهم مربوط است و او در واقع از فرصت تحریم‌های ظالمانه غرب بر ضد کشورمان بهره جسته و پورسانت‌های کلانی را به جیب زده است و حتی شواهد و قرائن نشان می‌دهد که او روابط دوستانه با بعضی از مسئولان دولت دهم برقرار کرده و از این طریق، سرمایه عظیم و نجومی دست و پا کرده است!

پس با این حساب، روزنامه رسالت خودشان پاسخ دهند که: طرف حساب «ب ـ ز» کیست؟
دنیای اقتصاد


نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار