دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 29 - ۱۹ شوال ۱۴۴۵
۰۸ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۵:۳۹

راه‌های دست یابی به یقین چیست؟

یک کارشناس مسائل دینی گفت: آنچه در واقعه عاشورا باعث پیروزی حق بر باطل شد به خاطر یقین یاران امام حسین(ع) به دو چیز بود، اول اینکه روز عاشورا، روز پایان عمر آنان است و همگی کشته می‌شوند و دیگر اینکه در راه خدا و امام زمان‌شان جان می‌دهند و به شهادت می رسند. لذا بدون هیچ تردیدی در این راه گام برداشتند.
کد خبر: ۵۰۳۳۶۱

حجت‌الاسلام تاتلاری - کارشناس مسائل دینی و مذهبی- در گفت‌وگو با ایران اکونومیست در مورد اهمیت واقعه عاشورا و زمینه‌سازی آن برای ظهور گفت: یقین یکی از عوامل پیروزی در تمامی عرصه‌ها و پیشروی در همه امور است. در جنگ بدر، مشرکین، افرادی را به سرپرستی عمیر بن وهب مأمور کردند تا لشکر مسلمین و امکانات و روحیات آنان را بررسی کند و اطلاعاتی برای جنگ و مقابله با مسلمانان جمع آوری کنند. عمیر بن وهب، پس از بررسی و بازگشت در بین سران مشرک گزارش داد مسلمانان تعداد و سلاح‌شان از ما کمتر است و ما از این نظر قدرتمندیم، اما به طور حتم، پیروزی از آن مسلمین است. چون سلاحی به اسم یقین دارند.

وی ادامه داد: عمیر بن وهب همچنین اشاره کرد آنان مطمئن در این راه قدم برداشتند و معتقدند یا می‌کشند و یا کشته می‌شوند. اگر کشتند، دشمنی از دشمنان خدا و اسلام را از سر راه برداشته‌اند و اگر کشته شوند به نهایت آرزوی خویش، که شهادت در راه خدا است، نائل گشته‌اند (۶). این همان سلاحی است که هفتاد و دو تن یاور اباعبدالله علیه السلام در برابر سی هزار نفر لشکر کوفه داشت.

این کارشناس مسائل دینی خاطرنشان کرد: یاران امام حسین(ع) به دو چیز یقین داشتند، اول اینکه روز عاشورا، روز پایان عمر آنان است و همگی کشته می شوند و دیگر اینکه در راه خدا و امام زمانشان جان می‌دهند و به شهادت می رسند. لذا بدون هیچ تردیدی در این راه گام برداشتند.

موفقیت و پیروزی در گرو یقین

حجت‌الاسلام تاتلاری یادآور شد: با درس گرفتن از قیام کربلا، خود را برای ظهور و یاری حضرت حجه بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف آماده می‌کنیم. امروز این درس مهم را از کربلاییان یاد بگیریم که لازمه‌ی پیروی و یاری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف پرهیز از دودلی و تردید و دارا بودن اطمینان و یقین، به هدف و راهی است، که انتخاب کرده‌ایم.

وی با طرح این سؤال که چگونه می‌توان به یقین و اطمینانی که یاران سیدالشهداء علیه السلام در کربلا داشتند، دست یافت؟، گفت: این سوال باید در ذهن همگان پیش بیاید که چگونه می‌توان محکم و استوار و بدون هیچ گونه تردیدی، در راه صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه‌الشریف قدم گذارد و تا آخرین نفس ایستادگی کرد؟، بدست آوردن یقین و برطرف نمودن شک، از قلب و دل، بر اثر ایجاد چندین خصوصیت و ویژگی در وجود انسان فراهم می شود و از آن جایی که نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود، در راه کسب آنها سختی و رنج‌هایی وجود دارد، که با رسیدن به یقین و سعادتمندی دنیا و آخرت، تلخی زحمات تبدیل به شیرینی می‌شود که قرآن کریم می‌فرماید: «فإنّ مع العسرِ یُسرا» به یقین با هر سختی، آسانی است.

این کارشناس مسائل مذهبی تصریح کرد: در میان راه‌های متعددی، که برای کسب یقین و پرهیز از شک و تردید، قرآن مجید و ائمه اطهار علیهم السلام معرفی می‌کنند، پیامبراسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم چندین خصوصیت و ویژگی را برای افراد با یقین بیان می‌فرمایند که می تواند راه‌گشای ما باشد.

۱- باور نسبت به مرگ

حجت‌الاسلام تاتلاری ابراز کرد: پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند «أیقن بأنّ الموت حق فحذره» انسان باید یقین پیدا کند که مرگ حقیقت دارد و لذا از آن در حذر است. بسیاری از ما می‌دانیم، که همان طوری که یک روزی به دنیا آمده ایم، یک روزی هم از این دنیا می‌رویم. اما به راحتی می‌توان از شیوه زندگی و اعمال‌مان فهمید، که باور نداریم. گمان می‌کنیم مردن برای دیگران است و ما همیشه در این دنیا خواهیم بود. قرآن می‌فرماید: «إنّ الذین لا یرجونَ لِقاءنا و رضوا بالحیاه الدنیا و اطمأنوا بها و الذین هُم عن آیاتنا غافلون» آن‌ها که ایمان به ملاقات ما و روز رستاخیز ندارند و به زندگی دنیا خشنود شدند و بر آن تکیه کردند، آن‌ها از آیات ما غافلند.

وی ادامه داد: در مورد واقعه عاشورا می‌توان گفت که یزید فکر می‌کرد، هیچ وقت نمی‌میرد و همیشه در این دنیا زنده است که برای حکومت و به دست آوردن قدرت مطلق، دست به جنایتی عظیم در کربلا زد و سر زینت دوش پیامبر خدا را بالای نیزه و خاندان رسالت را به اسارت در آورد. کوفیان گمان می‌کردند، هیچ گاه نمی میرند که برای پاداش گرفتن و دستیابی به پست و مقام به مقابله با امام زمان خود پرداختند و عهدشکنی کردند. اینان غافل بودند که «کلٌ من علیها فان و یبقی وجهُ ربک ذوالجلال و الاکرام» (۱۰) هر که روی زمین است دستخوش مرگ و فنا می‌شود و تنها ذات خدای گرامی و با جلال، زنده ابدی است.

این کارشناس مسائل دینی بیان کرد: انسانی که به مرگ یقین داشته باشد، فرصت عمر خود را صرف گناه و نافرمانی پروردگار و ظلم و ستم به دیگران نمی کند. بلکه یقین به حقیقت مرگ، بزرگترین عامل برای سعادتمندی و سربلندی در دنیا و آخرت شخص است.

۲- یقین به بهشت

حجت‌الاسلام تاتلاری در ادامه با اشاره به این بیان از رسول اکرم(ص) «أیقن بأن الجنه حق فاشتاق إلیها» اگر انسان یقین پیدا کند که بهشت حقیقت دارد لذا مشتاق آن است، گفت: اگر کسی می‌خواهد در زندگی خود، همیشه با یقین و اطمینان در راه خدا و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قدم بردارد، باید به این باور برسد که بهشت و پاداش الهی راست است و برای رسیدن و بدست آوردن آن تلاش کند. خداوند نیز در کتاب آسمانی خویش، همه‌ی بندگان را تشویق می‌کند، تا به سوی بهشت قدم بردارند. «و سارعوا إلی مغفرهٍ من ربّکم و جنهٍ عرضُها السماوات و الارضُ اُعدّت للمتقین» بشتابید به سوی مغفرت پروردگار خود، به سوی بهشتی که وسعت آن همه آسمان‌ها و زمین را فراگرفته و مهیا برای پرهیزکاران است.

وی تاکید کرد: برای رسیدن به بهشت باید تلاش کرد، باید اعمال و رفتارمان را طوری تنظیم کنیم که فردای قیامت بهشت منزل آرامش و آسایش ما باشد. هر چند که وقتی در زندگی بعضی از ما و کارهایی که انجام می‌دهیم، دقت کنیم، مشاهده می‌شود که مشتاقیم، اما نه به سوی بهشت بلکه اشتیاق به جهنم داریم. آدمی که دوست دارد بهشتی شود، دروغ می گوید؟ غیبت می‌کند؟ فحش و ناسزا می‌دهد؟ مگر از نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم این حدیث را نشنیده که فرمودند «إن الله حرم الجنه علی کل فحاش بذی قلیل الحیاء لا یبالی بما قال و لا ما قیل فیه» خداوند بهشت را بر هر فحاش بد زبان، بی شرمی که باکی ندارد، چه می گوید و چه می‌شنود، حرام کرده است.

این کارشناس مسائل دینی بیان کرد: انسانی که مشتاق بهشت باشد به دیگران ستم می کند یا از همنوعان خودش دستگیری می کند؟ کسی که بخواهد ساکن بهشت شود، سعی در کسب رضایت خدا و خشنودی امام زمانش می‌کند. بهشتی کسی می‌شود، که از حرام دوری می‌کند چون رسول خدا صلی الله علیه و آله  و سلم به یکی از مسلمانان فرمود «یا کعب بن عجره إنّه لن یدخل الجنه لحم نبت من سحت» ای کعب بن عجره! گوشتی که از حرام روییده است، هرگز وارد بهشت نخواهد شد.

به گفته حجت‌الاسلام تاتلاری یاران سیدالشهداء علیه السلام برای بهشتی شدن مشتاق بودند، لذا با تمام وجود در راه خدا و امامشان، برای رسیدن به آن تلاش کردند و تحت هر شرایطی به این کوشش ادامه دادند.

وی افزود: امام سجاد علیه السلام می فرماید «هر چه که جنگ پیش می‌رفت، اصحاب امام با آن که از نظر تعداد و تجهیزات نسبت به کوفیان، در اقلیت بودند، اما به جای آن که خسته و ناامید شوند «تشرق الوانهم، و تهدأ جوارحهم، و تسکن نفوسهم» (۱۴) رنگ هایشان برافروخته‌تر و جوارحشان آرام تر و قلب‌هایشان مطمئن تر می‌شد. چرا این چنین بودند؟ چون هرچه از روز عاشورا می گذشت آنان یک قدم به لقای الهی و بهشت جاویدان نزدیک‌تر می‌شدند.

۳- باور نسبت به دوزخ

این کارشناس مسائل مذهبی در ادامه یادآور شد: رسول اکرم(ص) می‌فرمایند «أیقن بأن النار حق فظهر سعیه للنجاه منها» انسان باید یقین پیدا کند که دوزخ حقیقت دارد، بنابراین برای نجات از آن می‌کوشد. یکی از مهم ترین اموری که ما باید به آن باور داشته باشیم، جهنم و خشم و عذاب الهی است. با آن که قرآن، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه اطهار علیهم السلام مکرر در مکرر از رحمت واسعه خداوند سخن می‌گویند، اما نباید فراموش کنیم که در کنار این رحمت و مهربانی بیکران، عذاب و جهنمی هم وجود دارد، خداوند باری تعالی در سوره اعراف به پیامبر خود، موسی بن عمران می‌فرماید «عذابی اُصیبُ به من اشاءٌ و رحمتی وسعتْ کلَ شیء» عذاب من به هر که خواهم رسد (محدود است) اما رحمت من همه موجودات را فراگرفته است.

حجت‌الاسلام تاتلاری اضافه کرد: در کنار رحمت خداوند، جهنم نیز وجود دارد. آنانی که در طول عمر نتوانند، خود را تحت این سایه رحمت قرار دهند و بهره ببرند و تمامی فرصت‌ها و موقعیت‌های پیش رو را هدر دهند، از رحمت پروردگار بی بهره هستند.

وی ادامه داد: اگر من و شما یک درصد هم احتمال دهیم که جهنم وجود دارد، سعی می کنیم تا سر و کارمان با آن نیفتند، تمام تلاش خودمان را انجام می دهیم، تا از عذاب و خشم الهی مصون باشیم، اگر ما می‌خواهیم که جزو جهنمیان نباشیم، باید در راه کسب خوبی‌ها و نیکی‌ها کوشش کنیم و بدی‌ها و زشتی‌های درونمان را پاک سازیم. یکی از راه‌های نجات از جهنم و عذاب را قرآن این گونه معرفی می‌کند: «إنّ الحسنات یُذهبن السیئات» البته حسنات و نیکو کارهای شما سیئات و بدکاری‌هایتان را از بین می‌برد.

به اعتقاد این کارشناس مسائل دینی، هر زمانی که یک خوبی و نیکی در زندگی و اعمال ما به وجود آمد، به طور حتم از طرف دیگر، یک بدی و زشتی ما از بین می‌رود و از وجودمان خارج می‌شود.

حجت‌الاسلام تاتلاری به واقعه عاشورا اشاره کرد و گفت: بسیاری از یاران اباعبدالله علیه السلام از ابتدای امر، پاک و بدون انحراف نبودند، اما وقتی تلاش کردند تا بدی‌های را با خوبی‌ها محو سازند، موفق شدند و به یاری امام حسین علیه السلام و سعادت ابدی دست یافتند. حر بن یزید ریاحی بدی‌ها و ستم‌های فراوانی را در مورد سیدالشهداء علیه السلام و اهل بیت ایشان انجام داد. اما زمانی که تصمیم به تغییر و اصلاح گرفت، این خطاها و کجی‌ها را با توبه و بازگشت به سوی امام حسین علیه السلام جبران کرد.

وی افزود: وقتی که حر خدمت امام رسید و توبه کرد، حضرت فرمودند «پیاده شو و داخل خیمه بیا. حر عرض کرد: «فإذا کنت اول من خرج علیک فأذن لی ان اکون اول قتیل بین یدیک» آقاجان همان طوری که من اولین کسی بودم که مقابلت ایستادم و راه را بر تو بستم، حالا برای جبران آن خطا و سیئه اجازه دهید تا اولین کسی باشم که در برابر قدوم شما جان خود را نثار می کنم.

۴- یقین به حسابرسی قیامت

این کارشناس مسائل دینی با اشاره به این بیان از رسول اکرم(ص) «أیقن بأن الحساب حق فحاسب نفسه» اگر انسان یقین پیدا کند که حساب و کتاب و بررسی اعمال حقیقت دارد، از این رو از خود حساب می‌کشد، تصریح کرد: یکی از امور مسلم و تغیر ناپذیر فردای قیامت، محاسبه و بررسی اعمال بندگان است. ما در دعای جوشن کبیر هم می‌خوانیم «یا من هوَ سریعُ الحساب» ای آن که محاسبه اش زود و آسان است. قرآن هم می‌فرماید «و کلّ انسان الزمناهُ طائرهُ فی عُنقه و نُخرجُ لهُ یوم القیامه کتاباً یلقاهُ منشوراً» (۱۹) و ما اعمال هر انسانی را طوق گردن او ساخته ایم و روز قیامت کتابی را برای او بیرون می‌آوریم که نامه ی اعمال اوست.

حجت‌الاسلام تاتلاری ادامه داد: همچنین در قرآن کریم آمده است «اقراْ کتابکَ کفی بنفسکَ الیومَ علیک حسیباً» و به او می گوییم کتابت را بخوان، کافی است که امروز، خود حسابگر خویش باشی. انسانی که یقین به قیامت و محاسبه اعمال در آن داشته باشد، مراقب گفتار و رفتار خودش در این دنیا هست و حساب خوبی و بدی زندگی خود را دارد.

وی افزود: ما برای هر کاری حساب و کتاب می‌کنیم. یک کاسب کار، روزانه، ماهیانه یا سالیانه، تمام امور مالی خودش را محاسبه می‌کند. چه چیزی خریده، چه چیزی فروخته است؟ به چه قیمت؟ چه مقدار سود کرده، چه مقدار ضرر؟ با یک محاسبه مختصر متوجه می‌شود از نظر مالی در چه وضعیتی قرار دارد. من و شما اگر حساب گفتار و رفتارمان را داشته باشیم، خوبی‌ها و گناهانمان را محاسبه کنیم، به راحتی متوجه می‌شویم از نظر اعمال‌مان و جایگاه‌مان در آخرت در چه وضعیتی قرار داریم.

این کارشناس مسائل مذهبی عنوان کرد: به همین دلیل است که پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم برای محاسبه اعمال تأکید می فرمایند «حاسبوا قبل أن تحاسبوا و زنوها قبل ان توزنوا» پیش از آن که به حساب شما رسیدگی کنند، خود به حساب خویش برسید و قبل از آن که مورد سنجش قرار گیرید، خویشتن را بسنجید. آدمی که به حساب اعمال و رفتار خودش رسیدگی می‌کند، به نحوی به آرامش و آسایش دست می یابد. چون یکی از آثار محاسبه اعمال، مشخص شدن وضعیت فرد و خارج شدن از سردرگمی است.

حجت‌الاسلام تاتلاری یادآور شد: امیرالمؤمنین علی علیه السلام در بیانی می فرمایند «من حاسب نفسه وقف علی عیوبه و احاط بذنوبه و استقال الذنوب و اصلح العیوب» هرکس که به محاسبه نفس خویش بپردازد، به عیب‌هایش آگاه می شود و به گناهانش پی می برد، گناهان را جبران می کند و عیب ها را برطرف می‌سازد.

وی گفت: یکی از دلایل انحراف دشمنان امام حسین علیه السلام در کربلا، عدم باور به قیامت و محاسبه اعمال بود، عمر سعد به خاطر علاقه‌مندی به دنیا و حکومت ری در عقیده‌اش نسبت به قیام و بررسی اعمال تردید بوجود آمد و او را دچار سوء عاقبت کرد. او با خواندن این اشعار شک و عدم یقین خود را به قیامت بیان می‌کرد:

یقولون إن الله خالق جنه ... و نار و تعذیب و غلّ یدین

فإن صدقوا فی ما یقولون إنّنی ... اتوب الی الرحمن من ستین

و إن کذبوا فزنا برّی عظیمه ... و ما عاقل باع الوجود بدین

به گفته این کارشناس مسائل دینی اگر عده‌ای به خاطر شک و تردید خود، از یاری امام زمان خویش، حضرت سیدالشهدا علیه السلام باز ماندند در مقابل، افرادی با یقین و اطمینان قلبی و با تمام وجود به یاری عزیز فاطمه شتافتند.

یقین عامل رستگاری یزید بن ثبیط

حجت‌الاسلام تاتلاری در ادامه به وقایع عاشورا و موضوع یقین یاران امام اشاره کرد و گفت: یزید بن ثبیط عبقسی از مردم بصره است. نه نامه‌ای به امام نوشته و نه با ایشان ملاقاتی داشته است. امام حسین علیه السلام هم هیچ گونه نامه و پیغام و دعوت یاری، برای شخص او نفرستاده است. اباعبدالله علیه السلام نامه‌ای به عموم مردم بصره نوشت و در پایان آن یک توصیه و یک تضمین کرد «أنا ادعوکم إلی کتاب الله و سنته نبیه فأنّ السنّه قد امیتت و البدعه قد احییت فان سمعوا قولی اهدکم سبیل الرشاد» شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر دعوت می‌کنم، زیرا در شرایطی قرار گرفته‌ایم که دیگر سنت پیامبر از میان رفته و جای آن را بدعت گرفته است. اگر سخن مرا بشنوید، شما را به راه سعادت و خوشبختی هدایت خواهم کرد.

وی ادامه داد: یزید بن ثبیط، وقتی از نامه و فرموده امام حسین علیه السلام مطلع شد، تصمیم خود را برای یاری امام زمانش گرفت. ده پسر داشت به آن‌ها گفت: کدام یک از شما حاضر است، من را در رکاب نوه پیامبر، ‌ فرزند علی علیه السلام و زهرا علیها السلام یاری کند؟ پسرانش گفتند: بابا، الآن، در چنین موقعیتی که عبیدالله بن زیاد دستور داده، نه کسی اجازه ورود و نه کسی اجازه خروج از بصره را دارد؟ بر فرض اگر بخواهیم به یاری حسین علیه السلام برویم، با مأمورینی که به شدت مراقب اوضاع هستند، چه کنیم؟ چگونه برویم؟ یزید بن ثبیط گفت: می‌دانم که بصره در شرایط سختی است. اما با تمام این مشکلات چون به گفته امامم یقین و باور دارم، به هر شکل ممکن که شده باشد، می‌روم. سیدالشهدا علیه السلام راه را نشانم داده و دست یاری به سویم دراز کرده است. من به او و سخنانش باور و یقین دارم. پس با تمام مشکلات و خطرات پیش رو می‌روم و به ندای حسین علیه السلام لبیک می‌گویم.

این کارشناس مسائل دینی ابراز کرد: دو نفر از پسرانش و عده‌ای از دوستان و یارانش با وی همراه شدند. شبانه و به سختی، با دلهره و اضطراب، از بصره بیرون آمدند. برای آن که شناسایی نشوند، از بیراهه‌ها و بیابان‌های خشک و داغ عبور می‌کردند. با تمام این رنج‌ها یزید در دل به خود می‌گفت: پسر ثبیط ای رنج‌ها و مشکلات را تحمل کن، چون تمامی این سختی‌ها و تلخی‌ها وقتی که دست در دست امام زمانت، سیدالشهدا علیه السلام بگذاری، شیرین می شود و به سعادت ابدی خواهی رسید.

حجت‌الاسلام تاتلاری اقزود: دوستداران امام حسین علیه السلام، گریه کنان، سینه زنان و تمام کسانی که می‌خواهید بواسطه امام حسین علیه السلام آبرویی بدست بیاورید و یار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شوید، تغییر کردن، خوب شدن و اصلاح شاید سخت و رنج فراوان داشته باشد، اما این سختی‌ها وقتی چشمت به جمال یوسف زهرا بیفتد و آقا دستت را بگیرد، شیرین می شود. وقتی شب اول قبر که همه می‌روند و تنها می مانی، حضرت اباعبدالله علیه السلام سرت را به دامن بگیرد، آسان می‌شود.

وی ادامه داد: یزید بن ثبیط به هر طریق ممکن که بود، خودش را به کاروان سیدالشهداء علیه السلام رساند. وقتی خیمه‌ای برپا کرد به دوستانش گفت: برویم محضر امام برسیم و اعلام آمادگی برای یاری حضرتش کنیم. یزید به همراه یارانش آمد کنار خیمه امام حسین علیه السلام، اما دید آقا نیست. از اصحاب سراغ امام را گرفت. گفتند: تو کیستی؟ گفت من یزید بن ثبیط هستم از بصره آمده‌ام. گفتند: خوشا به حالت یزید گفت: مگر چه شده؟ گفتند: امام حسین علیه السلام ساعت ها منتظر آمدن تو بود و وقتی متوجه شد که آمدی، زودتر از تو به سوی خیمه‌ات رفته تا از تو استقبال کند.

این کارشناس مسائل دینی در پایان گفت: یزید بن ثبیط به سرعت به طرف خیمه خود برگشت. دید عزیز فاطمه علیها السلام جلوی خیمه اش منتظر ایستاده است. سلام کرد و این آیه قرآن را خواند: «بفضلِ الله‌ و برحمته فبذلک فلیفرحوا» به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند. یعنی آقاجان من کجا و این عنایت و لطف کجا؟

باور از بخت ندارم که تو مهمان منی ... خیمه‌ی سلطنت آن گاه سرای درویش

عرض کرد: ‌آقا من به همراه فرزندان و دوستانم آمده‌ایم تا آخرین قطره خون‌مان در رکابت ایستادگی کنیم. سیدالشهداء علیه السلام دعایش کرد و فرمود: من هم شفاعت جدم رسول الله را برایت ضمانت می‌کنم.

 

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار