چندروز پیش حمید فرخ‌نژاد در مصاحبه‌ای گفته بود
که با کار کردن کنار کارگردانی مثل ابوالحسن داوودی چه عاید من می‌شود؟
امثال ایشان (داودی) جز پول ویژگی دیگری ندارند که انگیزه همکاری بشود. در
همین رابطه، ابولحسن داوودی با انتشار یادداشتی در روزنامه بانی‌فیلم نسبت
به این سخنان واکنش نشان داد:
۱ـ آقاى فرخ‌نژاد شما آدم محترمى به
نظر مى‌رسید و من هم به میزان اعتبار بازیگرى جنابعالى در سینما، ارزش
قائلم، منتها به همان اندازه‌اى که هست... نه بیشتر و نه کمتر... براى آنچه
که در مصاحبه با ماهنامه ٢٤ و با اشاره به سخنان من در مناظره سینماى فاخر
در «بانى فیلم» گفته‌اید، کاش لااقل جورى حرف مى‌زدید که شأن خودتان را
انقدر پائین نمى‌آوردید . ضمن اینکه اگر حداقل خرده فراستى از خودتان نشان
مى‌دادید و متن همان مناظره را یک بار مى‌خواندید مشاهده می‌کردید. که من
هیچ وقت اسمى از جنابعالى نبردم چرا که هیچ صنمى با شما ندارم و اتفاقا این
تهیه‌کننده محترم‌تان بوده که دستمزدتان را لو داده و اعلام کرده زیر این
قیمت را به شما پرداخت کرده و دو تهیه‌کننده دیگر حاضر در مناظره هم در
پاسخ تائید کردند که هیچ وقت در کارشان امثال چنین دستمزدهایى رو به
بازیگرهایى در اندازه شما پرداخت نمى‌کنند و نخواهند کرد، مگر اینکه دل
بیرحمى باشد و مال مفت دولتى ...
٢ـ جناب فرخ‌نژاد، من مطابق آنچه
در متن مصاحبه هم گفته‌ام، هنوز هم فیلم شما را ندیده‌ام، چنانکه در طول
چهار سال مدیریت فخیمه گذشته براى حفظ احترام خودم به هیچ نمایش و مراسم
دولتى و نیمه‌دولتى و شبه‌دولتى و جشنواره‌اى و فجر و... پا نگذاشته‌ام،
همچنانکه مصاحبه شما را هم در مجله ٢٤ نخواندم چرا که آنرا ندیدم و اگرهم
مى‌دیدم، قطعا فرصت و کنجکاوى خواندنش را نداشتم... تصادفا در برنامه «هفت»
دیدم که آن تیتر شیطنت‌آمیز را به نقل از شما آورده‌اند.
همانجا
اسمم را در اینترنت مرور کردم و گوشه‌هایى از نظرات جنابعالى را دیدم. فکر
مى‌کنم شما هم آقاى فرخ‌نژاد، مثل من، شهرستانى ساده‌اى هستید. چرا که از
صداى دندان قروچه‌اى که از لابلاى سطور مصاحبه‌تان به گوش مى‌رسید، آشکار
بود بیشتر گول زیرگوشى خواندن دیگرانى را خورده‌اید که به تدریج دارد سفره
فراخ مادام‌العمر‌شان در سینما جمع مى‌شود و حالا از سادگى شما استفاده
کرده‌اند و اعتبار نسبى‌تان را براى جوابى که ندارند هزینه مى‌کنند. و شاید
خود شما هم دلخورید که چرا یک زمانى پاى این سفره نشسته‌اید و اعتبار
باخته‌اید و حالا دارید عصبانیتش را جور دیگه‌اى نشان مى‌دهید... گرچه این
اظهار نظر به آن شکل اهانت‌آمیز در تلویزیون و برنامه «هفت» هم آشکارا نشان
از شیطنت عوامل پشت صحنه داشت و بى‌طرفى و اعتبار خودشان را زیر سئوال
مى‌برد.
٣ـ ضمن اذعان دوباره بنده به محترم بودن جنابعالى -به همان
اندازه که هستید- اعلام مى‌کنم که در هیچ کدام از فیلم‌هایم، نه به بازیگرى
چون شما نیازى داشته‌ام و نه هیچ‌گاه پیشنهادى داده‌ام که شما رد کرده
باشید و فکر نمى‌کنم با احترامى که من به همه بازیگران و به ویژه خصوصیات
مثبت اخلاقى‌شان مى‌گذارم و این یکى از فاکتورهاى مهم من براى انتخاب
بازیگر است در آینده هم به بازیگرى شما نیازى داشته باشم که اصلا قیمتى
براى آن متصور باشم! و فکر کنم شما شایسته آن هستید یا نه؟... ضمن اینکه
اخلاق حرفه‌اى به من حکم می‌کند به شما هم حق بدهم که نظر خودتان را داشته
باشید و قطعا مکدر هم نخواهم شد چون قاضییانى که توهم و واقعیت را از هم
باز شناسند فراوان‌تر از فراوانند.
٤ـ در انتها... برخلاف جنابعالی،
ادعا مى‌کنم که به مثابه لقمان حکیم از شما بسیار آموختم. انشاا... که در
حرفه‌تان و با کمک دوستان‌تان به درجات معتبرتر و والاترى عروج فرمائید.
مرجع: نامه
