پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 02 - ۲۲ شوال ۱۴۴۵
۱۴ تير ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۱

نقطه تمایز یک رویداد هنری در بخش خصوصی

انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی نمونه‌هایی از رویدادها و تحولاتی است که بخشی از اجزای هویت فرهنگی مردم امروز را تشکیل داده است؛ بی‌تردید این رخدادها تاثیر به سزایی در خلق آثار هنرمندان داشته است، به گونه‌ای که می‌توان تاریخ هنرایران را به دو دوره هنر قبل و بعد از پیروزی انقلاب تقسیم کرد.
کد خبر: ۴۶۸۲۱۸

تهاجم خبری با استفاده از ابزار رسانه و همچنین شبکه‌های اجتماعی بی‌توقف، اذهان مردم جهان را نشانه رفته است.اما این تنها «خبر» در تعریف کلاسیک آن نیست که قالب افکار عمومی را شکل می‌دهد. هر محتوایی در فرم‌های مختلف هنری اعم از فیلم، نقاشی، مجسمه و... اثرگذاری خاص و حتی بیشتر و ماندگارتری بر افکار مردم دارد.

اما برگ برنده در این رقابت نزد آنهایی است که در وهله نخست، خود تولید محتوا می‌کنند و در مرحله دیگر که اهمیت بسیار بیشتری دارد، به عرضه آن به بهترین روش اقدام می‌کنند. اکنون سیر تحولات و همچنین روش‌ها در عرضه بسیار سریع و متنوع است. یک تئوری در حوزه رسانه تحت عنوان «مرکز-پیرامون» وجود دارد به این معنی که اخبار کشورهای توسعه یافته بر جریان رسانه‌ای سایر کشورها غالب بوده و این دقیقا همان نقطه‌ای است که انتخاب مخاطبان را محدود می‌سازد.

اکنون با تئوری فوق، پرسش این یادداشت این است که در کارزار تولید محتوای هنری ما چه کاری انجام داده ایم و کجای این معادله قرار داریم؟ به عبارتی در حوزه هنر حق انتخاب، زمانی به لحاظ ملی برای هر کشور اتفاق می افتد که هنرمندان آن سرزمین نیز محتواهای متنوع و زیاد تولید کنند تا دایره انتخاب به محصولات تولید شده دیگران محدود نشود. یعنی آثاری که برآمده از داده‌های فرهنگی آن ملت باشد.

ایران در چند دهه اخیر رویدادها و تحولات بسیاری را پشت سر نهاده که بخشی از اجزای هویت فرهنگی مردم امروز را تشکیل داده است. انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و... نمونه‌هایی از این موارد هستند. بی‌تردید این رخدادها تاثیر به سزایی در خلق آثار هنرمندان داشته است، به گونه‌ای که  می توان گفت تاریخ هنرایران را به دو دوره هنر قبل از انقلاب و پس از پیروزی انقلاب اسلامی تقسیم کرده است.

این نوشتار نگاهی به هنرهای تجسمی در کشور دارد که ایران در این حوزه از دیرباز تا کنون افراد شاخص بسیاری را به دنیای هنر در سطح ملی و بین‌المللی معرفی کرده است. اگر چه ما در ابزار ارائه چندان بی‌عیب و نقص نبوده‌ایم اما محتوای ارزشمند این آثار در پیشبرد آن نقش به سزایی داشته است.

سوال‌های بسیار و البته مهمی می‌توان طرح کرد که آیا ما در انتقال داده‌های فرهنگی معاصر خود در قالب هنر موفق عمل کرده‌ایم؟ پاسخ صریح این که هنوز در ابتدای این راه قرار داریم. یکی از مهمترین رویدادهایی که در زمینه عرضه آثار هنرهای تجسمی در کشور ما برگزار می شود، رویداد «حراج تهران» است که توانسته در ۱۶ دوره برگزاری در طول ۱۰ سال گذشته نگاه های بسیاری را در سطح منطقه خاورمیانه و بین المللی به خود جلب کند و به عنوان اعتباری در کارنامه هنری هنرمندان شرکت کننده در این رویداد، ثبت شود.  

این رویداد که از سوی بخش خصوصی برگزار می شود،  بستری برای عرضه آثار هنرمندان انقلابی و ارزشی در مقیاسی بزرگ مهیا ساخته است و حضور کمی و کیفی آثار این طیف از هنرمندان در این حراج، گواه این ادعاست.

شاید هنوز برای بسیاری این پرسش مطرح باشد که آیا صرف برگزاری یک رویداد و یا رشد فروش آثار در هر دوره، به معنی رشد و شکوفایی هنر و یا انتقال داده‌های ارزشی- فرهنگی است؟ پاسخ به این سوال مورد بحث کارشناسان بوده و در این باره دیدگاه‌های متفاوتی مطرح می‌شود. برخی بر این باورند چون هر رویداد و یا حراج به نوعی بر مبنای سیاست‌های مجریان و ذائقه‌ خریداران شکل می‌گیرد، از این روی ما شاهد برخی آثار سفارشی هستیم که نمونه آن در رویدادهای بین المللی در زمینه هنرهای تجسمی دیده می شود. به طور مثال در چند سال اخیر در رویدادهای بین‌المللی به آثار سیاه پوستان توجه ویژه‌ای شده است و یا این که در دوره‌هایی استقبال از آثار هنرمندان مشرق زمین رایج بوده است، از این روی پاسخ به این سوال چندان ساده نیست.

این همان نقطه‌ای است که حراج تهران با موفقیت به آن ورود کرده است. یعنی با تدوین سیاست‌های خاص خود، زمینه را برای حضور آثار برآمده از هنرمندان جوان مهیا کرده و از این بستر آثار مزبور مورد توجه جهان پیرامون نیز قرار گرفته است. یعنی می توان گفت اکنون با برگزاری یک رویداد با استانداردهای بین المللی، در زمینه عرضه و فروش آثار هنری کشورمان به یک مرکز تبدیل شده‌ایم.

در ایران تنها رویدادی که به طور جدی به موضوع اقتصاد هنرهای تجسمی در سطح ملی ورود پیدا کرده، حراج تهران است.

این رویداد فارغ از جنبه اقتصادی آن، توانسته از طریق رسانه ها، محتوای خلق شده هنرمندان را در ابعاد بین المللی معرفی کند. توجه زیاد رسانه‌ها به این رویداد خود نشان دهنده تاثیرگذاری آن است. به بیانی دیگر این حراج به طور نسبی در تاثیرگذاری بر افکار عمومی توفیق داشته است. یعنی همان روی دیگر سکه ای که سال‌های زیادی از آن غفلت شده بود و صرفا این بازار در انحصار رویدادهای بزرگ بین‌المللی با قدمت چندصد ساله قرار داشت.

حالا بعد از گذشت ۱۶ دوره و عرضه آثاری که سابقه حضور در حراج تهران را داشته اند در حراج های بین المللی معتبر، می‌توان به سادگی دریافت که این حراج در سطح داخلی تا چه اندازه توانسته با غول‌های بزرگ دنیا رقابت کند.

خلق هر اثر هنری، درست مانند تولید هر محصول دیگری است و هر اندازه این آثار کیفیت بیشتر و کمیت زیاده‌تری داشته باشند بر غنای فرهنگ یک ملت خواهند افزود. اما این اثر تولید شده باید در یک زنجیره ارزش افزوده قرار گیرد تا علاوه بر جنبه هنری آن، به لحاظ اقتصادی نیز رشد داشته باشد.

هنر انقلاب که تا پیش از برگزاری حراج تهران در صحنه اقتصادی هنر، چندان حرفی برای گفتن نداشت، چند سالی است که به یمن ظهور «حراج تهران» توانسته با موفقیت روزافزون در این مسیر گام بردارد.

سیر تحولات شتاب زیادی دارد و درنگ در زمینه‌ خلق آثار تجسمی و عرضه مناسب آن، نگران کننده خواهد بود. این یک اصل بدیهی است که هر اثر به پشتوانه اقتصاد می‌تواند خود را از کنج عزلت برهاند.

این را به خوبی می‌دانیم که همیشه هنرمندان با مشکل اقتصادی روبرو بوده‌اند. نام هنرمندان بسیاری در تاریخ ثبت شده که در نهایت فقر و تنگ دستی زیسته و از دنیا رفته اند. اکنون دیگر آن دوره سپری شده و تقویت اقتصاد هنر یک الزام است. حراج تهران نیز این مسئولیت سنگین را عهده‌دار است تا پیوند زخم خورده اقتصاد و هنر در کشور را تا اندازه‌ای ترمیم کند.

ترویج هنر و به ویژه هنرهای تجسمی که عامه مردم امکان برقراری ارتباط با این آثار را ندارند، نه تنها امری دشوار بلکه انجام آن از توان بخش خصوصی خارج است. به همین دلیل گاهی نقدها به حراج‌هایی مانند تهران بر همین مبنا شکل می‌گیرد که البته باید از یاد نبریم که وظیفه فرهنگسازی در این زمینه و آشنا کردن مردم به هنر مدرن و معاصر همراه با مولفه های ایران اسلامی بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ودیگر نهادهای مسئول است.

به هر حال همان گونه که در بخشی اول این یادداشت اشاره شد تولید محتوا در قالب هنرهای تجسمی، دایره انتخاب برای مخاطبان خاص خود را وسیع‌تر کرده است و تمایل به خرید و سرمایه‌گذاری بر روی این آثار به ویژه آثاری با مضامین متنوع از جمله جنگ رو به افزایش است.

به اذعان بسیاری، فرهنگ و هنرمعاصر ایران، قابلیت این را دارد که همچون تمدن چندین ساله اش،  در منطقه و جهان سرآمد باشد و این هنر با محتواهای جدید بر مبنای ارزش های ملی نیز توانسته نگاه‌های بسیاری را در سطح دنیا به سوی خود جذب کند. همان گونه که تا امروز، در حراج‌های معتبر بین المللی در خاورمیانه، رقم قابل توجهی از فروش آثارشان از آن هنرمندان ایرانی بوده است.

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار