هافبک تیم فوتبال داماش گیلان گفت: از مسئولان داماش آنهایی که من را دوست داشتند یا از من متنفر بودند می‌خواهم سریع‌تر لطفاً رضایتنامه من را بدهند.
کد خبر: ۴۳۵۶۱
به گزارش ایران اکونومیست, سعید حلافی پس از اتفاقاتی که در هفته گذشته برایش
افتاد این روزها وضعیت بهتری نسبت به گذشته دارد. وی اظهار داشت: خدا را
شکر وضعیتم بهتر است و همینجا از داماشی‌ها یعنی آنهایی که من را دوست
داشتند یا از متنفر بودند می‌خواهم که رضایتنامه من را لطفاً سریع‌تر بدهند
تا تکلیفم را برای آینده بدانم. وی افزود: متأسفانه در این چند
وقت حرف‌هایی درباره من زدند مخصوصاً آقای عابدینی که انتظار از ایشان
نداشتم، حرف‌های عابدینی در مورد قرص‌های نیروزا و برخی مسائل غیرمجاز که
به من ارتباط داشت باعث شده که حتی پدرم هم به من شک کند و من را خانه خودش
راه ندهد. حلافی ادامه داد: همیشه معتقدم خدای بزرگی هم وجود دارد
من از آقایان نمی‌گذرم و ان شاءالله تهمت‌هایی را که به من زدند قطعاً از
سوی مسئولان انضباطی پیگیری خواهم کرد. آقایان من را در جامعه انگشت‌نما
کرده‌اند ولی از آنها خواهش می‌کنم حداقل رضایتنامه من را بدهند. وی
تأکید کرد: از فردوسی‌پور هم خواهشم می‌کنم که مثل همیشه عادل باشد. خیلی
دوست دارم تا او موشکفانه همه چیز را بررسی کند تا ببینم صحبت‌های آقایان
درست است یا من. آقای فردوسی‌پور من یک جوان جنوبی هستم و چشم‌انتظار کمک
تو، فقط می‌خواهم حق را پیدا کنی و به هیچ عنوان دوست ندارم فقط پشت سر من
باشی البته به نظرم رسید که برخی آقایان تلاش کردند تا اتفاقات درباره من
زیاد رسانه‌ای نشود ولی از همینجا از خبرگزاری فارس که پیگیر حالم بود
تشکر می‌کنم و از ۹۰ هم می‌خواهم که به من کمک کند، این خواسته کسی است که
با او خوب برخورد نکردند. وی درباره آینده فوتبالی‌اش نیز گفت:
نمی‌دانم خدا سرنوشت من را چطوری نوشته است اما فعلاً به دنبال رضایتنامه
از داماشی‌ها هستم و زیاد دوست ندارم درباره چیزی حرف بزنم. اگر خدا خواست
می‌خواهم برگردم اما نیاز به کمک دارم. یادم نمی‌رود برخی‌ها آنقدر از من
بدشان می‌آمد حتی دو روز که در بدترین شرایط در بیمارستان رشت بستری بودم
حتی احوال من را نپرسیدند اما اشکالی ندارد خدا بزرگ است و همه چیز درست
می‌شود. فقط باز هم می‌گویم من چشم‌انتظار پیگیری‌های فردوسی‌پور هستم و از
او خواهش می‌کنم که به من کمک کند و فقط حق را بگوید تا مردم بدانند و
هواداران داماش که همیشه من را شرمنده خودشان کردند در جریان همه چیز قرار
بگیرند.
