دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 29 - ۱۹ شوال ۱۴۴۵
برچسب ها
# اقتصاد
۲۹ مهر ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۱

بهترين فاصله زمانی بين عقد تا عروسی

اينكه بهترين فاصله زماني بين عقد و عروسي چقدر است، سوالي است كه تندرستي از روانشناسان پرسيده است. پاسخ هاي اين كارشناسان را بخوانيد.
کد خبر: ۴۲۷۲۸

به گزارش ایران اکونومیست قديم رسم بود كه عقد و عروسي با هم انجام مي شد و زن و شوهر بلافاصله بعد از عقد سر خانه و زندگي شان مي رفتند ولي از چندين سال پيش تا امروز، ‌به تدريج فاصله بين عقد و عروسي زياد شد و حالا ما شاهد طولاني شدن دوران عقد حتي تا سه سال هم هستيم. واقعيت اين است كه جدا شدن مراسم عقد از عروسي، هم آسيب هايي دارد و هم امتيازهايي. طولاني شدن اين دوران مي تواند بسيار مخرب و تهديدكننده باشد و كوتاه بودنش هم فرصت شناخت كافي را از طرفين مي گيرد. اما اينكه بهترين فاصله زماني بين عقد و عروسي چقدر است، سوالي است كه تندرستي از روانشناسان پرسيده است. پاسخ هاي اين كارشناسان را بخوانيد.

اعظم السادات سيدصالح/ كارشناس ارشد روانشناسي

بيشتر از ۶ ماه نباشد


فاكتورهايي كه اشخاص براساس آن براي ازدواج اقدام مي كنند فاكتورهايي است كه بايد قبل از رسيدن به دوره عقد محقق شود و تنها چيزي كه براي دوران بعد از ازدواج مد نظر است، كامل شدن شناخت طرفين است.

افراد بايد به بلوغ هايي نظير بلوغ جنسي، اجتماعي و فرهنگي برسند و بعد از آن است كه شرايط ازدواج را پيدا مي كنند.

موردي كه من به عنوان كارشناس روي آن تاكيد دارم اين است كه رابطه بين عقد و عروسي نبايد بيشتر از ۶ ماه طول بكشد چون بلوغ جنسي اي كه در افراد رخ مي دهد قبل از ازدواج مشكلاتي را ايجاد مي كند كه تنها با زير يك سقف رفتن قابل حل است. اگر اين زمان زيادتر شود، افراد با هم به مشكلاتي بر مي خورند كه گاهي موجب دلسردي شان مي شود.

طولاني شدن دوران عقد و ادامه پيدا كردن آن بعد از آنكه دختر و پسر از همديگر مطمئن شدند آسيب زا است و ممكن است ايجاد مشكل كند.
بخشي از شناخت را بايد به زمان زير يك سقف رفتن تان موكول كنيد، در غير اين صورت نه تنها جذابيت طرفين براي ادامه زندگي كمتر مي شود، بلكه حوصله خانواده ها از اين رابطه و حاشيه هايي كه در آن وجود دارد سر مي رود و رفته رفته باعث ايجاد دلخوري مي شود.

علاوه بر اينها، شناخت بايد در زمينه هاي روحي، فردي، اجتماعي و به خصوص مسائل ارزشي خانواده هاي دو طرف هم شكل بگيرد. بعضي خانواده ها در ابتدا با هم به توافق مي رسند اما وقتي فاصله بين عقد و عروسي زياد شود، براساس تجربه هاي مشترك زندگي اي كه با هم داشته اند، متوجه مي شوند اختلاف هاي زيادي در اين بين است و بهتر است كه رابطه شان را به پايان برسانند. البته در اين باره استثنايي هم وجود دارد. اگر خانواده ها يكديگر را از قبل بشناسند، ضرورتي نيست تا زمان بين عقد و عروسي حتي همين ۶ ماه باشد، چون زوج در عرض ۴ ماه هم مي توانند يكديگر را بشناسند. اما هر چقدر اين آشنايي بين خانواده ها كمتر باشد، معقول است كه اين ۶ ماه را بگذرانند. از نظر من فاصله زماني بين عقد و عروسي بستگي به ميزان شناخت افراد و خانواده ها از يكديگر دارد.

دكتر رزاقي/ روانشناس

۹ ماه تا ۱ سال


هيچ قانوني براي اينكه چه فاصله اي بايد بين عقد و شروع زندگي مشترك باشد وجود ندارد و نمي توان گفت طبق اين قانون يا اين تحقيق اين مقدار زمان لازم است تا دوران شناخت طي شود. اما با توجه به تجربه هاي باليني اي كه من در اين سال ها در اتاق مشاوره به دست آورده ام بهترين زماني كه مي توان براي اين دوران در نظر گرفت بين ۹ ماه تا ۱۲ ماه است. دليل در نظر گرفتن اين زمان اين است كه ثابت شده طي ۹ ماه مي توان به شناخت كاملي از شخص رسيد و تمام حساسيت هاي او را به شكل نسبي شناخت. كساني كه به شكل سنتي تن به ازدواج مي دهند طي اين چند ماه به شناخت كافي مي رسند، اما كساني كه قبل از ازدواج سابقه آشنايي با هم را دارند، در اين مرحله مي توانند به جزئيات بيشتر توجه كنند و در آن ريز شوند. در اين مدت شخص بايد ياد بگيرد كه با خانواده طرف مقابل به سازگاري برسد. در صورت عدم سازگاري شخص با خانواده همسر مشكلاتي به وجود مي آيد كه حتي مي تواند زندگي سراسر آرامش زوج را كاملاً به هم بريزد.

من تاكيد دارم زماني كه بين عقد و عروسي تعيين مي شود، بيشتر از يك سال طول نكشد، چون ممكن است با طولاني شدن اين رابطه ميل افراد براي ازدوج كردن كم شود و هر دو طرف با فكر اينكه «همسرم را دارم و فعلاً وقت هست» روزگارشان را بگذرانند. در اين مرحله بارها شاهد اين بوده ايم كه افراد بعد از دو سال نامزدي و طي كردن دوران عقد تن به آشنايي هاي جديدي داده اند كه منجر به رابطه هاي خارج از چهارچوب شده و كل زندگي شخص را بهم ريخته است.

هر چند نمي توان تمام اين نكاتي را كه ذكر كردم به عنوان اصل اساسي درباره ازدواج در نظر گرفت و آن را يك قانون كلي دانست، چرا كه زوج هايي هستند كه بعد از ۲۰ سال و با تمام شناختي كه از هم به دست مي آورند با مشكلات زيادي از يكديگر جدا مي شوند. اما بايد در نظر داشت كه طولاني شدن اين دوره شوق رواني، انگيزه، هيجان و مسائلي از اين دست را از بين مي برد و گاهي افراد را به اين فكر وا مي دارد كه بهتر است به زندگي شان نوع ديگري نگاه كنند و رابطه شان را به پايان برسانند.

دكتر مرضيه مشتاقي/ عضو انستيتو روانكاوي ايران

۶ تا ۱۲ ماه


براي شكل گيري هر رابطه اي كه قرار است منجر به ازدواج شود بايد سه مرحله را طي كرد تا به تصميم نهايي رسيد. مرحله اول آشنايي، مرحله دوم شناخت و در نهايت تصميم گيري.

آشنايي دو شخص در مهماني هاي خانوادگي يا دانشگاه اتفاق مي افتد كه خيلي مسئله سختي نيست. تمام بحثي كه ما در مقوله ازدواج داريم، بحث شناخت است يعني همان دومين مرحله اي كه فرد نياز دارد تا به تصميم گيري درباره ازدواج برسد.

فرد در مرحله شناخت بايد چهار شاخه را مورد بررسي قرار دهد. شاخه اول اين است كه فرد خودش را بشناسد، در مرحله بعد بايد اجازه بدهد، شخص مورد نظرش به شناختي از او برسد. مرحله سوم اين است كه شخصي را كه براي ازدواج در نظر گرفته ايم به اين قطعيت رسيده باشد كه خودش را مي شناسد و مي تواند در جلساتي كه با هم مي گذاريم اجازه دهد ما هم او را بشناسيم.

بعد از پشت سر گذاشتن اين چهار مرحله است كه مي توان گفت شناخت به مرحله خوبي رسيده است. شناختي كه ما در ايران به دست مي آوريم در فاصله بين عقد و عروسي اتفاق مي افتد و در بين رفت و امدهايي كه معمولاً در چهارچوب است.

در اغلب اوقات پيشنهاد من به خانواده ها اين است كه نيازي نيست قطعاً فرد در زمان عقد به اين شناخت برسد و مي توان قسمتي از شناخت را قبل از عقد رسمي و قانوني به دست آورد. چرا كه در آن زمان اگر مشكلي وجود داشته باشد نيازي به طلاق نيست. موانعي كه در راه شناخت و ازدواج وجود دارد اين است كه افراد براي اينكه رابطه شان زودتر به ثمر برسد آنقدر عجله مي كنند كه از شناخت غافل مي شوند. متاسفانه خيلي از رايطه هاي ما به اين شكل شده كه دو نفر همديگر را اين هفته مي بينند و هفته بعد ازدواج مي كنند. چند روز بعد از ازدواج شان هم در راهروهاي دادگاه به دنبال وكيل هستند تا كارهاي طلاق را سريع تر انجام بدهد. در بحث شناخت لازم است كه ما انگيزه هاي خودمان را براي زندگي مشترك بشناسيم و بدانيم براي زندگي مشترك آماده هستيم يا نه. زماني را كه من در مشاوره هايم براي اشخاص در نظر مي گيرم و توصيه مي كنم معمولاً بين ۶ تا ۱۲ ماه است.
البته اين زمان از روز اول آشنايي شروع مي شود نه صرفاً بين عقد و عروسي. وقتي دختر و پسر در مرحله شناخت هستند بايد ابزار مورد نظر را هم داشته باشند و بدانند كه بايد بچه شناختي از يكديگر دست پيدا كنند.

به نظر من يكي از ابزارهاي مهم در زمينه شناخت، ملاك هاي انتخاب همسر است،‌ اينكه شخص از خودش بپرسد آيا ويژگي هاي طرف مقابل من با اين معيارهايي كه در نظر گرفته ام، همخواني دارد يا خير. ابزار ديگر اين است كه فرد از مشاوره قبل از ازدواج كمك بگيرد. كسي كه بتواند تشخيص دهد فرد به شناخت نسبي از خودش و رابطه اي كه دارد رسيده يا خير، فرد بايد بداند كه عملكردهاي او براساس مهارت هايي است كه دارد يا نه؟

توصيه ديگر من به افراد اين است كه قبل از ازدواج با دو چشم بار به شخص مقابل شان نگاه كنند و بعد از ازدواج يكي از چشم ها را ببندند. من به نوبه خودم در تمام مشاوره هايي كه تا به حال داشته ام، هيچ عاملي را كه منجر به طلاق شده نديدم مگر اينكه آن عامل قبل از ازدواج هم وجود داشته باشد. مشكل اين است كه ما در زمان نامزدي چشم هايمان را روي چيزهايي مي بنديم كه احساس مي كنيم در ازدواج حل مي شوند؛ در حالي كه اين طور نيست، يك شكاف كوچك در زمان نامزدي به يك دره بزرگ تبديل مي شود كه زن و شوهر را در خود مي بلعد.

اينكه من روي زمان ۶ تا ۱۲ ماه تاكيد مي كنم اين است كه معمولاً در روابط چند هفته اول به رودربايستي داشتن بين طرفين مي گذرد و هر دو سعي مي كنند خودشان را خوب و مثبت جلوه دهند. اما تقريباً بعد از سه چهار ماه است كه اشخاص در موقعيت هاي مختلف خود واقعي شان را نشان مي دهند.
در دوران بين عقد و عروسي بهتر است زوج ها با نظارت خانواده ها به سفر بروند و آداب معاشرت يكديگر و نحوه برخوردهايشان را محك بزنند.

تندرستي/

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار