شنبه ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 27 - ۱۷ شوال ۱۴۴۵
برچسب ها
# اقتصاد
۲۱ مهر ۱۳۹۲ - ۲۲:۴۸

دلیل برتری عبادت و ذكر بر مديتيشن

مراقبه يكي از دهها تكنيك در ايجاد آرامش و تمركز است، اما در مقام مقايسه با ذكر عارفانه، ذكر كامل تر و موثرتر است. حضرت محمد(ص)مي فرمايند: هر چيزي را حد معيني است مگر ذكر را كه در آن حد و پاياني مقرر نگرديده است.
کد خبر: ۴۱۸۳۱
به گزارش ایران اکونومیست, نماز، ذكر و تمامي عبادت ها به ويژه هنگامي كه با حضور ذهن و توجه عميق و آگاهي ذهني انجام شوند، تمركز فكري عالي را به دنبال دارند. صرف نظر از ارج و مقامي كه براي انجام عبادات، در مكاتب الهي در نظر گرفته شده، اين اعمال، تمركز ملموس و قابل توجهي را نيز به دنبال دارند و هر كس به راحتي مي تواند چنين تمركزي را حس و تجربه كند.

اساسا تمام اعمال عبادي انسان، وقتي در درگاه الهي مقبوليت پيدا مي كند كه روي آن فكر و تمركز وجود داشته باشد. پيامبر اكرم(ص)مي فرمايند: يك ساعت تفكر، بهتر از هفتاد سال عبادت است.

ذكر و عبادت با توجه، پريشاني فكر را به كلي از بين مي برد و ذهن و جسم را پالايش مي كند، ضمن آنكه آرامش فكري عميقي را به دنبال دارد. شما اگر افراد عابد را مورد توجه قرار دهيد مي بينيد كه عموما داراي تمركز فوق العاده و آرامش روحي عميقي هستند.

اولین تاثيري كه ذكر ايجاد مي كند تاثيري است كه بر آرامش ذهني و فكري دارد. خداوند در قرآن كريم مي فرمايند: الا بذكر الله تطمئن القلوب" يعني با ذكر خدا، همه آرامش و اطمينان قلبي ايجاد مي شود. بيان مداوم يك ذكر باعث فرو رفتن در لايه هاي عميق تر مغز و ارتباط با منشا فكر و شعور خلاق مي شود و اين منشا فكر به مثابه همان قسمت هاي عميق درياست كه از سكوت و سكون فراواني برخوردار است.

تاثيرات ذكر چنان فراوان است كه هر عابد و سالكي كه به سير و سلوك مشغول است، قبل از همه رسيدن به آرامش معنوي را از طريق ذكر فراوان جستجو مي كند. خداوند در قرآن كريم،همچنين مي فرمايد اي كساني كه ايمان آورده ايد، ذكر خدا را فراوان بگوييد.

روش مديتيشن يا مراقبه توصيه مي كند واژه اي بي معنا را بگوييد تا در اين بي معنايي تفكري ايجاد نشود و شما سريع تر بتوانيد با شعور خلاق و آگاهي عميق، مرتبط شويد، اما در مقايسه با ذكر در عرفان شيوه اي ناقص است كه ما در اين بحث، به تفاوت اين دو و برتري عبادت و ذكر بر مراقبه و مديتيشن مي پردازيم.

مراتب ذكر

ارباب معرفت گفته اند ذكر دارای چهار رتبه است؛ نخست آنكه ذكر بر زبان آيد، دوم آنكه علاوه بر زبان قلب نيز ذاكر و متذكر شود، سوم آنكه ذكر خدا چنان در قلب ذاكر جاي گيرد و بر آن مستولي شود كه بازگيري توجه قلب از آن مشكل باشد و چهارم آنكه بنده خدا يكسره در ذكر غرق شود، به طوري كه ديگر نه به ذكر و نه به قلب خود توجه دارد.

ذکر در همان مرحله نخستين با مراقبه منافات دارد. در مديتيشن، مطلب را مدام در ذهن تكرار مي كنند و مطلقا لب و زبان تكان نمي خورد. حتي به مراقبه كنندگان توصيه مي كنند كه مراقب باشند زبانشان تكان نخورد. حال آنكه در ذكر عرفاني، ذكر، الزاما بايد بر زبان جاري شود. شايد اين به همان موضوع تلقين به نفس بر مي گردد. اگر تلقين به نفس با زبان انجام شود و در ذهن به آن فكر كنيم، آمرانه تر و تاكيدي تر مي شود و در ناخود آگاه بهتر نفوذ مي كند. هميشه تلقين به نفس با صداي بلند نسبت به تلقين ذهني، برتري و ارجحيت دارد.

در مرحله دوم، مراقبه وقتی شروع مي شود شخص بايد مواظب باشد كه فكرش به جايي ديگر نرود و تمام قلبش متوجه ذكرش باشد. عرفا مي گويند مهمترين و دشوارترين مرحله فكر، همين مرحله است. مسلما وقتي شما مي خواهيد تمام توجه خود را متوجه ذكر خود كنيد، مدام حواستان پرت و متوجه چيزهاي ديگر مي شود. اينجا بايد فورا برگرديد و به ذكر خود معطوف شويد و در اين توجه قلبي به ذكر و برگشت فكري به آن، بسيار مداومت كنيد. هرگز نبايد به ذهن خود اجازه پريشاني و پرسه زدن در هر سو بدهيد.

دومين نقص مديتيشن اينجاست كه شما هنگام بيان مطلب به فكر خود اجازه مي دهيد كه به هر سو برود. نه از فكر جلوگيري مي كنيد و نه مجازيد متوجه مطلب باشيد.

سومين مرحله مرحله اي است كه در آن شخص چنان در ذكر خود فرو رفته كه برايش مشكل است به چيز ديگر فكر كند. اين مرحله نشانه آن است كه شخص كم كم به لايه هاي عميق تر مغز و به آن آگاهي خالص و ناب دست يافته است.

پس از آن مرحله چهارم است كه شخص، كاملا در ذكر خود غرق مي شود و اين غرق شدن چنان است كه همان واژه ذكر مي تواند حجاب ذاكر شود. يعني اينكه خود واژه، بي معنا و بي مفهوم مي شود و شخص در معني واقعي آن جاري مي گردد.

ذكر، تنها وسيله اي است براي جاري شدن در يك مفهوم است و تمامي مفاهيم و معاني عميق در عمق ناخود آگاه ما نهفته است. در اين منشا فكري و اين شعور خلاق و آگاهي ناب، همه چيز نهفته است.

يك تفاوت بزرگ

يك تفاوت اساسي در مديتيشن و عرفان، تفاوت در "مانترا" و ذكر است. مديتيتورها مي گويند مانترا بايد بي معنا باشد تا تفكري ايجاد نشود و ارتباط سريع باشد. عرفا مي گويند بايد در ابتدا معني دار باشد، جهت دار باشد هدف دار باشد و پس از تكرار فراوان، ذكر خود به خود حذف مي شود و شخص از واژه دور مي گردد.

آنها که اهل مراقبه اند مي گويند فرآيند پالايش خود به خود صورت مي گيرد و شخص، به پاكي درون مي رسد. آنها كه اهل تصوف و عرفانند مي گويند ابتدا بايد معني و فكر باشد تا القا انجام شود تا پيام هاي مثبت به درون فرستاده شود و بعد از آن، اين مثبت ها به مبارزه با منفي ها برخيزند و درون به اين صورت پالايش و پاك شود.

مراقبه يكي از دهها تكنيك در ايجاد آرامش و تمركز است، اما در مقام مقايسه با ذكر عارفانه، ذكر كامل تر و موثرتر است. حضرت محمد(ص)مي فرمايند: هر چيزي را حد معيني است مگر ذكر را كه در آن حد و پاياني مقرر نگرديده است.
نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار