يکشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 12 - ۳ ذی القعده ۱۴۴۵
برچسب ها
# اقتصاد
۲۰ مهر ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۰
مرور روزنامه‌های شنبه بیستم مهرماه

می‌توان در عرض سه تا شش ماه یارانه سه دهک را حذف کرد

مسائل مربوط به مذاکرات هسته‌ای در آغاز هفته‌ای که هفته مذاکرات هسته‌ای نامیده شده، افشاگری در مورد یقه‌سفیدهایی که به فساد آلوده می‌شوند و سه دهکی که حذف یارانه آنها اجباری به نظر می‌رسد، مهم‌ترین مطالب روزنامه‌های نخستین روز هفته است.
کد خبر: ۴۱۵۹۲
مسائل مربوط به مذاکرات هسته‌ای در آغاز هفته‌ای که هفته مذاکرات هسته‌ای نامیده شده، افشاگری در مورد یقه‌سفیدهایی که به فساد آلوده می‌شوند و سه دهکی که حذف یارانه آن‌ها اجباری به نظر می‌رسد، مهم‌ترین مطالب روزنامه‌های نخستین روز هفته است.

از حذف سه‌دهک از هدفمندی یارانه‌ها گریزی نیست

شرق از زبان غلامرضا تاجگردون، نایب‌رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس از حذف «ناگزیر» دهک‌های برخوردار خبر داده و نوشته است: حذف سه‌دهک «برخوردار» از هدفمندی یارانه‌ها اگرچه امری دشوار و دارای حاشیه‌های خاص خود خواهد بود اما در «ناگزیر» بودن آن، نوعی اجماع حتی میان مردم وجود دارد. متأسفانه سال‌هاست پایه‌های اطلاعاتی خانوار در ایران، ضعیف است و فکری برای استقرار یک سیستم جامع اطلاعات در این حوزه، نشده است. با این حال تداوم روند موجود در پرداخت یارانه‌ها دارای عیوب کاملا مشخصی است که بر منافع آن، برتری دارد. این گزینه اقتصادی با عدالت و اصل توزیع منابع، سنخیتی ندارد. اگر دولت قبل از شروع بر اساس روش دیگری عمل می‌کرد، این میزان مشکل و محدودیت پدید نمی‌آمد. روش ایجابی، بسیار بهتر از روش سلبی است، می‌شد با یک شناخت منطقی و استفاده از نظرات کار‌شناسی و روش‌های مدیریتی، مشخص کرد که چه افرادی واجد شرایط دریافت هستند تا این که امروز، به دنبال حذف افرادی که واجد شرایط نیستند، باشیم.

اگر بازنشستگان، مستمری‌بگیران، افراد تحت‌پوشش بهزیستی و سازمان تأمین‌اجتماعی، زنان سرپرست خانوار و گروه‌هایی از این‌دست، شناسایی می‌شدند و در فهرست دریافت‌کنندگان یارانه نقدی قرار می‌گرفتند، مشکل انحراف از قانون پیش نمی‌آمد، یارانه تولید تخصیص می‌یافت و به سایر منابع برای تأمین مصارف هدفمندی، دست‌اندازی نمی‌شد.

اصلاح سیستم مالیاتی، بانکی، نظام ثبت املاک و... همه و همه مانع از فرار مالیاتی و پنهان‌سازی از سوی برخی افراد ثروتمند خواهد شد. به هر حال ‌درصدی از خطا برای اصلاح این روند، طبیعی است و اگر مثلا یک کارمند ساده، با قطع یارانه مواجه شد آنگاه می‌تواند به این امر اعتراض کند. پرداخت ماهانه قریب به چهار‌هزار‌میلیاردتومان یارانه نقدی، شوخی نیست. این اتفاق باعث تلاطم در مدیریت کشور شده.

دولت هم نسبت به موضع اولیه، معتدل‌تر شده است. به ‌هر حال به باور نگارنده، نفس شروع این حرکت مهم است. مجلس معتقد است دولت احتمالا می‌تواند ظرف سه تا شش‌ماه، این امر را به سامان برساند و «گروه هدف» این طرح را از فهرست دریافت‌کنندگان یارانه نقدی حذف کند. اما نکته کلیدی آن است که دیگر، تداوم وضع موجود امکان‌پذیر نیست.

افشاگری علیه فساد در تلویزیون

حضور قاضی سراج، قاضی دادگاه پرونده سه‌هزارمیلیاردی و رئیس جدید سازمان بازرسی در تلویزیون بهانه‌ای شده است تا روزنامه‌ها به موضوع فساد بپردازند.

شرق در این باره نوشته: نوبت به دانه‌درشت‌ها رسیده است. رئیس سازمان بازرسی کل کشور با اشاره به نقش «یقه‌سفید‌ها» در پرونده‌های فساد مالی از زندانی‌بودن چند معاون وزیر به اتهام فساد مالی خبر داده است. «قاضی سراج» در برنامه «دیروز امروز فردا» با اشاره به پرونده فساد سه‌هزار‌میلیاردی گفته است: «ما چند معاون وزیر داشتیم که الان در داخل زندان هستند. یکی از آن‌ها رئیس «امیگرو» است که الان در زندان است. مدیرعامل شرکت «تراورس» هم الان در زندان است‌».

سراج هفته پیش هم از محاکمه همزمان مدیران وقت بانک «ملی»، «مسکن» و «صادرات» خبر داده و گفته بود: «تاکنون درگیر سازمان بازرسی بوده‌ام وگرنه تا به حال «خاوری» محاکمه شده بود‌». در جریان اختلاس سه‌هزار میلیاردی نام برخی مدیران مهم ارشد دولت احمدی‌نژاد و چند نماینده مجلس به میان آمد، اگرچه تاکنون به‌ جز سه نماینده‌ای که «محسن افتخاری» سرپرست دادگاه‌های کیفری استان خبر از صدور حکم مجازات برای آن‌ها داده است خبری از دادگاهی‌شدن مدیران رده‌بالای دولتی نشده بود. «محسنی‌اژه‌ای» سخنگوی قوه‌قضاییه در ارتباط با این که سه نماینده مجلس در پرونده سه‌هزارمیلیاردی چه نقشی داشتند گفته بود: «در پرونده سه‌هزارمیلیاردی، دو نفر به جزای نقدی و ردمال محکوم شدند و یکی دیگر از آن‌ها تبرئه شد‌». «اژه‌ای» گفته بود: «در وقوع فساد بزرگ بانکی، چهار دستگاه نقش مهمی داشتند. گمرک، اقتصاد و دارایی، بانک‌ها و بانک مرکزی، که اگر به وظایف خود به‌درستی عمل می‌کردند این فساد رخ نمی‌داد یا در این حد نبود‌».

اعتماد هم در این باره نوشته: «یقه‌های سفید» زیادی هستند که به راحتی رنگ می‌گیرند و کثیف می‌شوند اما این روز‌ها «یقه‌های سفیدی» هستند که با وجود مفاسد فراوان نه تنها رنگی از سیاهی به خود نمی‌گیرند بلکه به مدد حمایتی که از آن‌ها می‌شود هر روز سپید‌تر از گذشته می‌شوند و گردنی که دور آن را می‌گیرند ضخیم‌تر. هر چه که هست اوضاع به کام یقه سفید‌ها است. کسی کاری به کارشان ندارد و آن‌ها هر روز جلو‌تر می‌روند مگر این که صحبت‌های رئیس کل سازمان بازرسی کل کشور درباره برخورد با یقه سفید‌ها رنگ واقعیت بگیرد. اصطلاح یقه سفید‌ها زیاد به کار می‌رود و صحبت از مبارزه با آن‌ها بیشتر، اما در خلایی که برای مبارزه با آن‌ها وجود دارد هر روز بیشتردستشان به فساد آلوده می‌شود. اما این که چرا در کشور اصلامبارزه با یقه سفید‌ها صورت نمی‌گیرد یا این که علت تعددشان چیست موضوعی است که رئیس کل سازمان بازرسی کل کشور هم از آن انتقاد کرده است.

قاضی سراج در برنامه «دیروز، امروز، فردا» که پنجشنبه شب از سیما پخش شد، درباره مبارزه با مفاسد اقتصادی گفت: «هر پرونده بزرگی که وجود دارد یقه سفیدهایی در آن حضور دارند و ما باید این افراد را شناسایی و محاکمه کنیم. زمانی که جرم واقع شود، دستگاه قضایی ورود پیدا می‌کند اما به تنهایی نمی‌تواند موفق شود و قوای دیگر هم در زمینه وضع قوانین و... باید در این مسیر به قوه قضاییه کمک کنند. خیلی از افراد هستند که از یقه سفید‌ها می‌ترسند و برای گزارش دهنده‌ها مشکل ایجاد می‌کنند‌». وی ادامه داد: «باید به دنبال این پولشویی‌ها رفت و باندهای کذایی پولشویی را پیگیری کرد. یقه سفید‌ها پشت این مسائل هستند‌».

وی ادامه داد: «ماهی ۳۰ میلیون حقوق برای رئیس بانک آریا در نظر گرفته بودند و برای کارمندان خود ماهی ۱۷ میلیون تومان حقوق در نظر گرفته بودند. مثلارئیس بانک که از سفر حج بازگشته بود، یک خودروی سانتافه به او هدیه دادند. آیا این پول‌ها حلال است؟ ما چند معاون وزیر داشتیم که الان در داخل زندان هستند. یکی از آن‌ها رئیس امیگرو است که الان در زندان است. مدیرعامل شرکت تراورس هم الان در زندان است و..‌».

قاضی سراج در بخش دیگری از «دیروز، امروز، فردا» اظهار داشت: «این طور نیست که ما رسیدگی نکنیم. این که ما در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی شرکت نمی‌کردیم، باعث نمی‌شد ما رسیدگی‌های خود را‌‌ رها کنیم بلکه این کار را با جدیت انجام می‌دادیم. وی ادامه داد: «چرا ۷۰ هزار میلیارد بدهی بانکی وجود دارد؟ الان برای پنج میلیون وام ازدواج ۲۰ ماه سند خانه می‌خواهند اما چرا باید یک نفر ۷۰ هزار میلیارد وام بگیرد و هیچ وثیقه یی هم نداده باشد؟»

سراج گفت: «باید به دنبال این پولشویی‌ها رفت و باندهای کذایی پولشویی را پیگیری کرد. یقه سفید‌ها پشت این مسائل هستند. مثلادر برخی از موارد صادراتی دو نفر «الف» و «ب» هستند که نفر اصلی «الف» است اما تمام اسناد به نام «ب» صادر شده است که او فقط یک میلیون تومان دریافت کرده است و اثری از شخص «الف» نیست اما میلیارد‌ها تومان عاید شخص «الف» می‌شود‌».

او افزود: «در یکی از موارد ما حکم جلب «ب» را صادر کردیم اما یک نفر با یک کوله پشتی آمد که از همه جا بی‌خبر بود و فقط اسناد به نام او صادر شده بود که‌‌ همان جا بلیت اتوبوس بندرعباس گرفتیم و او را فرستادیم رفت چون پشت ماجرا شخص دیگری است‌».

مذاکره اوباما و روحانی نقشه رژیم صهیونیستی بود!

قانون درباره تغییر نظر جواد لاریجانی درباره مذاکرات هسته‌ای نوشته: حال که مذاکره با آمریکا جدی شده است محمد جواد لاریجانی دیگر نمی‌گوید ما با شیطان در قعر جهنم هم باشد مذاکره می‌کنیم. این جمله‌ای معروف از دیپلمات پر سابقه اصولگرایان است. ‌‌‌ همان فردی که در آستانه انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ با نیک براون انگلیسی مذاکرات محرمانه برگزار کرد و جنجال آفرین شد. لاریجانی البته با تیم وزارت خارجه نیز رابطه خوبی ندارد. خاطراتی که وی از مذاکرات قطعنامه ۵۹۸ منتشر کرده مدعی است که امور را وی مدیریت می‌کرده است نه علی اکبر ولایتی. اکنون هم که ایران با آمریکا مذاکره کرده است، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه می‌گوید: مذاکره و برقراری رابطه اوباما و روحانی نقشه‌ای بود که توسط رژیم صهیونیستی به راه انداخته شد.

وی باز هم گریزی به گذشته زده و درباره رویکرد رؤسای جمهور گذشته چنین گفته: در دولت هاشمی رفسنجانی گاهی حرف از مذاکره می‌شد و در دولت آقای خاتمی نیز تفسیر بیشتری از این رابطه انجام شد و در اواخر دولت احمدی‌نژاد حتی مطرح شد که مشکل ما با دیدار مستقیم با آمریکا حل می‌شود به طوری که شخص رئیس جمهور به دنبال دیدار مستقیم با اوباما بود. محمد جواد لاریجانی با بیان این اعتقاد که احمدی‌نژاد در اواخر، کفران نعمت کرد متذکر شد که این ظلمی در حق ملت و خودش بود. البته وی معلوم نکرد که اگر احمدی‌نژاد کفران نعمت نمی‌کرد و بیشتر انرژی خود را به سوی مشایی معطوف نمی‌کرد، آمریکایی‌ها با ایران مذاکره می‌کردند یا نه؟

آیا آمریکایی‌ها مشغول عقب نشینی هستند؟

کاظم انبارلویی در سرمقاله امروز رسالت نوشته: علائمی در غرب و به ویژه آمریکا دیده می‌شود که نشان می‌دهد بخشی از استراتژیستهای غرب و آمریکا در توفیق تداوم خصومتشان با ملت و دولت ایران، تردید دارند و از سیاست‌های تجاوزکارانه نتیجه نگرفته‌اند و می‌خواهند عقب نشینی کنند. آمریکا بیش از سه دهه است با ترور، راه اندازی جنگ داخلی و جنگ خارجی و نبرد نرم و تشدید تحریم‌های اقتصادی با ملت ایران اعلام جنگ کرده و برای براندازی تلاش می‌کند اما ملت ایران مثل فولاد آبدیده شده و از همه این عقبه‌ها به سلامت عبور کرده است. آن‌ها بار‌ها از به زانو درآوردن ملت ایران سخن گفته‌اند اما همواره خود در برابر اراده ملت زانو زده‌اند.

وی این علائم را به صورت زیر بیان کرده:

۱ ـ لحن سخنان اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل با لحن سخنان وی در سال‌های قبل و لحن رؤسای جمهور پیشین آمریکا در نطق‌های رسمی متفاوت بود. او از رهبر معظم انقلاب، رئیس جمهور کشورمان و ملت ایران با ادب و نزاکت یاد نمود و به اشتباهات تاریخی آمریکا در حق ملت ایران اعتراف کرد. او رسماً‌ خواستار حل مسالمت آمیز اختلافات دو کشور شد.

او برای اولین بار اعلام کرد به دنبال تغییر نظام ایران نیست و به حق مردم ایران برای دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته‌ای احترام می‌گذارد و فتوای مقام معظم رهبری درباره منع گسترش سلاح‌های کشتار جمعی را مبنای توافق با تهران می‌شمارد. این ادبیات در گفت‌وگو و دیپلماسی عمومی آمریکا سابقه ندارد.

از این ادبیات می‌شود فهمید آمریکایی‌ها از پدیداری حاکمیت دوگانه در ایران ناامیدند و به لشکر و حشم ضدانقلاب که عمله و اکره این کار بودند امیدی ندارند. آن‌ها فهمیده‌اند حاکمیت در ایران یگانه است و در راس آن هم ولی فقیه قرار دارد. همه قرائت‌ها ذیل این حاکمیت تعریف می‌شود و صدای ملت بر حسب آرای ‌مردم متکی به بیان و موضع رهبری معظم انقلاب و رئیس محترم جمهور است. نامه‌هایی که امروز از آمریکا به مسئولان نظام می‌رسد همگی حکایت از یک تجدیدنظر در ادبیات گفت‌وگو بین رهبران دو کشور دارد.

۲ ـ آمریکایی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که اسلام سکولار که نسخه‌اش در ترکیه و برخی کشورهای اسلامی پیاد شده و نیز اسلام طالبانی، تکفیری نسخه‌های اصلی نیستند. آینده جهان اسلام از آن اسلام ناب محمدی (ص) است که جمهوری اسلامی ایران آن را نمایندگی می‌کند و امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری مفسر چنین اسلامی هستند. چشم نخبگان جهان اسلام به اسلام ناب محمدی است و از نسخه‌های اسلام آمریکایی و نسخه‌های بدلی فاصله می‌گیرند. غرب و بویژه آمریکایی‌ها از باب آینده نگری و آینده پژوهی دارند تکلیف خود را با اسلام امام خمینی (ره) مشخص می‌کنند. آن‌ها به ظاهر سپر و شمشیر انداخته‌اند ومی خواهند از در تعامل وارد شوند. صهیونیست‌ها به شدت با این سیاست مخالفند و در شکل گیری جدید مناسبات ایران و غرب اخلال می‌کنند. این که چقدر موفق شوند آمریکایی‌ها و غرب را به‌‌ همان ریل مخاصمه برگردانند آینده روشن می‌کند. اما شیطنت صهیونیست‌ها نباید باعث شود علائمی که در برخوردهای جدید دیپلماتیک از سوی آمریکایی‌ها و غرب مشاهده می‌شود ما را به تردید بیندازد و آن را نوعی طرح فریب تلقی کنیم. طرح فریب در رفتار برخی از استراتژیست‌های آمریکا بعید می‌نماید.

۳ ـ ابزار گزینه نظامی آمریکایی‌ها روی میز زنگ زده است. آن‌ها قادر نیستند انگشت خود را محکم روی ماشه شلیک نگه دارند. آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها در ۵۰ سال اخیر هر جا جنگیدند قبل از آن سوزن تفنگ‌های طرف مقابل را در آوردند و فقط در این صورت پیروز شدند. آن‌ها در جنگ با اعراب و نیز در عراق و افغانستان همین کار را کردند. آن‌ها اگر مطمئن شوند طرف مقابلشان به فکر مقاومت است جا می‌زنند. عراق و افغانستان این‌گونه تصرف شد.

آن‌ها همیشه در «بازی بزدل» کم می‌آورند. نمونه بارز آن جنگ ۳۳ روزه، جنگ ۲۲ روزه و جنگ ۸ روزه است. آنکه در این بازی در ‌‌نهایت باید کنار برود غرب و آمریکاست و تردید در آن نباید کرد.

آن‌ها نیک می‌دانند در ایران میلیون‌ها نفر بسیجی انگشت روی ماشه شلیک دارند. ارتش و سپاه آماده‌تر از همیشه در مشروعیت چنین جنگی علیه آمریکا و صهیونیسم تردید ندارند و لحظه شماری می‌کنند؛ بنابراین هیچ سوزنی از هیچ تفنگی خالی نیست و از قبل به فروش نرفته است. بنابراین حربه گزینه نظامی زنگ زده است.

حربه تهدید و تحریم اقتصادی را هم فقط می‌شود در بازارهای ایران گشت و گذاری کرد و فهمید چقدر مؤثر بوده است. امروزه جاسوس‌های اقتصادی دشمن از جاسوس‌های سیاسی و نظامی آن‌ها فعال ترند. آن‌ها خوب می‌دانند که تحریم‌ها در اراده ملت ایران در نبرد با آمریکا خللی وارد نکرده است. بنابراین کافی است یک آدم عاقل در اتاق جنگ آمریکا باشد و آن‌ها را از این حقیقت با خبرکند که ابهت توخالی آمریکا را با جنگ جدید به باد ندهند. آن‌ها با همین تحلیل کرکره جنگ علیه سوریه را پایین کشیدند.

۴ ـ نکته چهارمی که در علت تغییر لحن غربی‌ها مؤثر بوده است اوضاع اقتصادی غرب وبویژه آمریکاست. وضع بدهی دولت آمریکا و مشکلات اقتصادی آن‌ها به گونه‌ای است که دیگر استراتژیست‌های اقتصادی آمریکا عقلشان به جایی نمی‌رسد و راه حل‌های زیادی را آزموده‌اند. اما هنوز در بحران به سر می‌برند. اکنون ادب رقابت بین دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در رعایت مصالح و منافع ملی کمتر دیده می‌شود. نمونه‌اش همین تعطیلی دولت آمریکا و پافشاری دو طرف بر مواضع خود است. آن‌ها عاجز از مشکلات خود هستند و حس می‌کنند باید مدت زمانی برای مدیریت سیاست داخلی خود سرمایه گذاری کنند و از مدیریت سیاست خارجی مقداری فاصله بگیرند. آمریکایی‌ها فهمیده‌اند اگر به درون نپردازند فروپاشی اجتناب ناپذیر است. امروزه بخشی از حاکمیت آمریکا رضایت داده است که در برابر ایران زانو بزند. اما بخش دیگر همچنان بر طبل خصومت می‌کوبد این که کدام بخش غلبه کند مهم است. لذا دیپلماسی خارجی ما نمی‌تواند این تحولات را ندیده و نشنیده بگیرد. سِرّ این که راهبرد «نرمش قهرمانانه» را مقام معظم رهبری به عنوان یک مانور دیپلماتیک با دقت‌های ویژه رونمایی کردند همین درک شرایط جدید است.

البته پیمان شکنی آمریکایی‌ها و عدم اطمینان به آن‌ها نشان می‌دهد که دیپلماسی خارجی ما باید گام‌ها را دقیق و محکم و با اقتدار بردارند. اگر کار به ترک شیوه‌های قدیم مخاصمه آمریکا علیه ملت منجر شد این یک توفیق است و اگر هم نشد معلوم می‌شود داوری ما از ابتدا درست بوده است. آمریکایی‌ها دشمن شماره یک اسلام و ملت ایران هستند و راهی که ملت ایران در گذشته می‌رفته درست بوده و باید بر سبیل مقاومت همچنان پایدار بماند. لذا باید به دستگاه دیپلماسی کشور اعتماد کرد و از آن‌ها پشتیبانی نمود البته در این راه هرگونه راه سازش بسته و رسواست و راه‌های تعامل سازنده با جهان باز است و باید از آن استقبال کرد.

این را باید به عنوان یک واقعیت پذیرفت که ایران امروز یک قدرت ملی و منطقه‌ای است و در اوج اقتدار ملی و اقتدار نظامی است. آنچه دشمن را مجبور کرده به پای میز مذاکره بیاید قدرت ملت و مقاومت ستودنی آن است.
نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار