يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 19 - ۱۰ ذی القعده ۱۴۴۵
برچسب ها
# اقتصاد
۰۲ مهر ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۰

رازهای لبخند

پژوهشگران می گویند: لبخند سیستم ایمنی را تقویت می کند. مانند خمیازه مسری است و به سرعت به اطرافیان ما سرایت می کند. وقتی لبخند می زنید، نمی توانید به مسائل منفی فکر کنید، پس ناخودآگاه زندگی خوب پیش می رود و آرامش برقرار می شود حتی در یک نزاع و مجادله، امتحان کنید، وقتی شما می خندید، طرف مقابل هم بی اختیار با خنده شما به خنده می افتد.
کد خبر: ۳۸۸۲۲

به گزارش ایران اکونومیست,  همه ما، در زندگی روزمره خود گرفتاری ها و درگیری هایی داریم و گاهی آنقدر درگیر مشکلاتمان می شویم که به قول «ژوزه فور» فراموش می کنیم که «ما، مهمتر از گرفتاری های خود هستیم» و می اندیشیم زندگی یعنی همین روزمرگی ها. غافل از این که این شیوه تنها زنده بودن است؛ نه زندگی کردن.
کمتر کسی از ما، یاد گرفته است که از حداقل های زندگی لذت ببرد، از داشته هایش استفاده کند، و برای خود و دیگران شادی بیافریند. از یک منظره زیبا سرشار شود، یا این که از عطر خوشبویی که دارد، همین امروز استفاده کند. در لیوان کریستال و گرانبهایش امروز آب زلال بنوشد و روز مبادا را به کلی فراموش کند و برخی هنجارهای نادرست را بشکند.
کمتر کسی از ما باور دارد که زندگی امروز است نه فردا و با بهره برداری و لذت کافی بردن از هم اکنون است که می توانیم فردا را بسازیم. کمتر کسی است که به جای این که بگوید: «یکی از این روزها...» همین امروز کاری را که به خوشی اش می افزاید، انجام دهد و آتش سختی ها را با آرامش و هوشیاری خود با استفاده از دم های گرانبهای غنیمت به گلستان بدل کند و نه افسرده وار در گذشته فرو رود نه رویایی در آینده. به قول سهراب سپهری: زندگی آب تنی کردن در حوضچه اکنون است.
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت ازیاد من و تو برود.
مهم این است که حالمان در حال خوب باشد چه اهمیت دارد که گذشته مان کمی درد می کند. مهم این است که برای زخم های امروز هم دست نوازش باشیم، تاول های دیروز پاهایمان خیلی زود خوب می شود.
تا به حال فکر کرده ایم که چرا با وجود این که امروز علم پیشرفت بیشتری کرده است، ما بیمارتریم؟ چرا بیشتر می خریم و کمتر لذت می بریم؟ چرا زندگی در فضا را درمی یابیم و از زنده نگه داشتن فضای اطراف مان ناتوانیم؟ همه چیز در تعلل خلاصه می شود. ادوارد یانگ می گوید: همانا «تعلل، درد زمان است» و این تنها در تلاش و کسب و کار و کسب مدارج علمی نیست. تعلل در خوب زندگی کردن و لذت بردن از داشته ها هم به همان اندازه اشتباه است. باید بیاموزیم که هیچ چیز را برای موقعیت های خاص نگذاریم. شاید آن موقعیت و فرصت خاص هیچ وقت دست ندهد. هر روز، هر لحظه و هر دم، یک زمان خاص است. بیراه نگفته اند پیشینیان مان که سر هر لحظه در همان لحظه نهفته است و در دم دیگر یافت نمی شود و ما هرگز نمی دانیم که کدام لحظه آخرین لحظه حیات و بودن ماست. از این رو شایسته است که شیوه زیستنمان را از هم اکنون تغییر دهیم. این همان رازی است که درختان بهتر از ما آن را آموخته اند که برای ماندگاری باید تغییر کرد. پس تمرین کنیم که کمتر عصبانی و خشمگین شویم. کمتر نگران و آشفته گردیم. بیشتر عشق بورزیم، و دوست بداریم تا امواج مثبت تمامی اطرافیان را فرا گیرد.
آدمی گر ایستد بر بام عشق
دستهایش تا خدا هم می رسد
چرخ گردون بی رحمانه در حال گردش و سپیدکردن موهای جوان ما است و زمان رفته و عمر طی شده بی بازگشت است. پس بیشتر بخندیم و بیشتر ، تا از کمترین شادی هایمان بیشترین امید را بیافرینیم. شگفت آور است که بدانیم لبخند به بدن ما حقه می زند و به طور ناخودآگاهی بی حوصلگی و استرس را می زداید و سیستم ایمنی را تقویت می کند. لبخند مسری است و به سرعت به اطرافیان ما سرایت می کند. وقتی لبخند می زنید، نمی توانید به مسائل منفی فکر کنید، پس ناخودآگاه زندگی خوب پیش می رود و آرامش برقرار می شود حتی در یک نزاع و مجادله، امتحان کنید، وقتی شما می خندید، طرف مقابل هم بی اختیار با خنده شما به خنده می افتد.
یاد بگیریم که کمتر نگران آینده باشیم. آنچه باید بشود، چه ما بخواهیم چه نه، می شود اما ما خدایی بزرگ داریم که به قول اسکاول شین «هیچ گاه دیر نمی کند» و آنچه بر صفحه تقدیرمان می نویسد، بهترین برای ماست و کلام آخر این که: غنیمت دان دمی تا یک دمت هست. 
 

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار