اقتصاد آنلاین نوشت: ماجرای لابیهای پشت پرده و بازیهای گاه و بیگاه سیاست ورزان، داستان دیروز و امروز سیاستمداران پاستور نشین، بهارستانیها یا شورای شهریها نیست. شاید از همان زمان که قدرت و سیاست همپا و هم دوش یکدیگر قدم برداشتند لابی و رایزنیهای پشت پرده نیز با این دو عجین شد تا هرازگاهی شاهد لابی جریانات سیاسی و اقتصادی برای اعمال نفوذ و تأثیرگذاری بر فرایند شفاف تصمیمگیری باشیم.
لابیهایی که گاه سرنوشت یک تصمیم از پیش تعیین شده را دگرگون کرده یا آن را در مسیر متفاوت قرار داده است، وزیری را استیضاح کرده یا از لبه تیغ استیضاح رهانیده، طرح و لایحهای را به مرحله قانونی شدن رسانده یا آن را از رده خارج کرده است، فردی را به وزارت رسانده یا او را از در وزارتخانه بازگردانده، فردی را بر صندلی شهرداری نشانده یا ... و در پس همه این اتفاقات مردان و زنانی از جنس سخنوری، نفوذ و سیاستورزی حضور داشته اند که توانستهاند دیگرانی را همراه و همساز خود سازند.
در این میان شاید نهادی که بیش از دیگر نهادهای سیاسی در معرض و تیررس این لابیها قرار داشته، مجلس شورای اسلامی بوده است، نهادی که به لحاظ بعد تقنینی و نظارتی بیش از دیگر نهادهای سیاسی ارتباطات و مراواداتی با دیگر قوا و نهادها دارد و نمایندگانی که در هر دوره نقش لابیستهای پارلمان را ایفا کردهاند. افرادی چون محمدرضا باهنر، علی لاریجانی، غلامعلی حدادعادل، احمد توکلی، علی مطهری، کاظم جلالی و در دورترها شخصیت هایی چون ناطق نوری، حبیب اله عسگراولادی و ...
به گزارش نامه، هرچند افرادی چون باهنر، مرد لابیهای پشت پرده و پنهان مجلس این امر را نه تنها مذموم نمیداند، بلکه معتقد است رایزنی راهی برای متقاعد کردن دیگران برای همراهی با خود است و نباید آن را نادرست پنداشت اما وقوع برخی اتفاقات در مجلس شاید اذهان را بیش از درست بودن این رویه به نادرست بودن آن سوق داده است، مواردی نظیر آنچه در مجلس هشتم در جریان استیضاح مرحوم کردان رخ داد و توزیع چک پول های 5 میلیونی بین نمایندگان برای منتفی کردن استیضاح.
روزهای داغ لابیگری در بهارستان، پاستور و بهشت!
مردادماه؛ روزهای پرخبری در پاستور و بهارستان بود. در یک سو حسن روحانی از جایگاه هفتمین رییس جمهور صندلی ریاست پاستور را از محمود احمدی نژاد تحویل گرفت و در دیگر سو نمایندگان در چهار روز کاری فشرده صلاحیت وزرای پیشنهادی رییس دولت جدید را بررسی و 15 نفر از آنان را روانه پاستور کردند.
معرفی کابینهای متشکل از چهرههای منتسب به تشکلها و جریانات سیاسی متفاوت شاید از همان ابتدا کار حسن روحانی را با لابیگرهای قهار مجلس گره زد، آنجا که علی لاریجانی، محمدرضا باهنر، کاظم جلالی و علی مطهری در یک سو رایزنیهای زیادی را برای کسب رای اعتماد حداکثری وزرای دولت آغاز کردند و در دیگر سو چهرههایی چون غلامعلی حدادعادل، علیرضا زاکانی، حسینیان و ... نیز درصدد آن بودند تا برخی وزرای پیشنهادی معرفی شده که عملکرد روشنی در حوادث سال 88 نداشتند از فیلتر مجلس عبور نکنند.
لابی ها در نهایت تاثیرگذار بود و محمد علی نجفی با یک رای کمتر از رسیدن به صندلی وزارت آموزش و پرورش و میلی منفرد از وزارت علوم بازماندند و بیژن نامدار زنگنه و عباس آخوندی علی رغم انتقادات زیاد بر صندلی وزارت نشستند.رایزنیهای پشت پرده رای گیری وزرای پیشنهادی گاها به آنجا رسید که برخی نمایندگان در جلسات علنی به صراحت نسبت به رایزنیهای غیرعادی و برگزاری جلسات بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی در خارج از پارلمان انتقاد کرده و آنها را شیوه نادرست و فاقد رسمیت و وجاهت دانستند.
اما این تنها نمونه از این قسم لابیها نبود، آنچه در آبان سال 87 رخ داد از به یادماندنیترین مثالها در برخورد با اهل لابی است. در این سال برخلاف آنچه گفته میشد محمود احمدینژاد به لابی و تفاهم با مجلسیها اعتقاد ندارد، او برای منتفی کردن استیضاح کردان وزیر کشور وقت وارد لابی با مجلسیها شد. همزمان با این استیضاح نمایندگان در نامهای محمود احمدینژاد میخواهند تا برای تجهیز مساجد حوزههای انتخابیشان به آنها کمک مالی شود اما مورد موافقت رییس جمهور وقت قرار نمی گیرد، اما محمد عباسی مدیر کل وقت دفتر دولت در مجلس از این فرصت استفاده کرده و دست به ابتکاری مسزند که هم برای او و هم برای دولت گران تمام شد. محمد عباسی رسید دریافت چکهای 5 میلیون تومانی کمک هزینه به مساجد را در روی برگه دیگری برای پس گرفتن امضای استیضاح کردان قرار داد و از نمایندگان استیضاح کننده خواست تا هر دو برگه را به عنوان رسید دریافت چک امضا کنند! نمایندگان بدون اطلاع از موضوع پس از دریافت چکها هر دو رسید را امضا کردند اما عوض حیدرپور نماینده شهر رضا پس از امضای برگه اول متوجه دو برگی بودن رسید شده و موضوع را پیگیری میکند پس از روشن شدن اصل قصه دو نماینده حامی دولت ابتدا با دفتر رئیس جمهور تماس میگیرند و درباره اقدام صورت گرفته تحقیق میکنند و پس از بیاطلاعی دفتر احمدینژاد از چکهای 5 میلیون تومانی علیاصغر زارعی بر گونههای فرد متخلف سیلی میزند به دنبال این ماجرا علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که عباسی دیگر حق ورود به خانه ملت را ندارد و محمدرضا رحیمی معاون وقت پارلمانی نیز مدیر کل دفتر دولت را تغییر میدهد.
نمونههایی از این دست در پارلمان همین سال های اخیر هم کم نبود، از نطق علی لاریجانی در دفاع از شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد دولت دهم که منجر به منتفی شدن استیضاح وی ظرف چند دقیقه شد تا حضورش در کمیسیون ویژه بررسی بودجه سال 91 و تلاش برای رای دادن اعضای کمیسیون به کلیات آن. از تلاشهای حدادعادل و طیفی از نمایندگان جبهه پایداری و رایزنیهای معاونان پارلمانی دولت برای منتفی کردن استیضاح شیخ الاسلامی وزیر کار دولت دهم تا از حد نصاب اندازه چندین باره سوال از محمود احمدی نژاد رییس جمهور وقت. و نمونه های فراوانی از این دست که همه گویای تاثیرگذاری لابی های پشت پرده ژنرال های مجلس در تاثیرگذاری بر یک تصمیم مجلس است.
آرایی که در چند دقیقه جابجا شد
لابی اما مخصوص بهارستان و مردان بهارستان نبوده است، کمی آن سوتر ساختمان بهشت و شورای شهر هم گاه و بیگاه محفلی از لابی نمایندگان مردم در شورای شهر را نیز به خود دیده است و روز گذشته انتخاب شهردار تهران صحنه ای دیگر از این لابی گریهای پشت پرده را به نمایش گذاشت.
محمدباقر قالیباف و محسن هاشمی در حالی روز گذشته وارد گود رقابت برای شهرداری پایتخت شدند که از روزهای گذشته خبرها حکایت از نزدیک بودن آرا هر دو کاندیدا داشت، چه آنکه در این دوره از شورای شهر تهران حضور اصولگرایان و اصلاح طلبان پابه پای یکدیگر و نزدیک به هم بود و همین امر در رای کاندیداهای معرفی شده از سوی هر دو جریان برای تصدی پست شهرداری تهران نیز اثرگذاشته بود.
در این میان نگاه ها به سوی چند عضو مستقل شورا دوخته شده بود که آرای خود را به سبد کدام کاندیدا می ریزند، روزی رای جدیدی به نفع قالیباف مصادره می شد و روز دیگر به نفع هاشمی، یک روز از نزدیک شدن دنیامالی به قالیباف خبر می دادند و روز دیگر او را در دایره نزدیکان به هاشمی تعریف می کردند و ...
در نهایت صبح روز گذشته انتخابات شهرداری تهران نیز برگزار شد. انتخاباتی که در دور اول به نتیجه نرسید و هر دو کاندیدا 15 رای را کسب کردند و یک رای باقیمانده که بنا به اخبار منتشر شده متعلق به الهه راستگو عضو اصلاح طلب شورای شهر بود نیز سفید به گلدان ریخته شده بود.
نتایج اما در دور دوم که بلافاصله برگزار شده بود، به یکباره تغییر کرد و آرا محسن هاشمی یک رای کمتر و دو رای به آرای قالیباف اضافه شد. دو رایی که شهردار تهران را برای 4 سال آینده تعیین کردند. آنگونه که برخی رسانه ها منتشر کردند، الهه راستگو که در دور اول رای خود را سفید به گلدان ریخته بود در دور دوم آن را به نام قالیباف نوشت و حسین رضازاده نیز که در دور اول به محسن هاشمی رای داده بود در دور دوم رای خود را تغییر و به نام قالیباف به گلدان انداخت.
تغییر مشی ای که در چند دقیقه رخ داد و معلوم نیست در پشت پرده لابی های اطرافیان دو کاندیدا چه رقم خورد که یک عضو اصلاح طلب شورای شهر رای خود را به نفع کاندیدای اصولگرایان نوشت و عضوی دیگر که در دایره اصولگرایان نزدیک به جبهه پایداری تعریف می شد در دو رای گیری یکبار به کاندیدای اصلاح طلبان و بار دیگر به کاندیدای اصولگرایان رای داد. گرچه رای دادن رضازاده به هاشمی اگر حمل بر صحت شود چندا قریب به نظر نمی رسد چه آنکه همین هفته پیش بود که برخی خبرها از تلاشی طیفی ازنمایندگان اصلاح طلب و پایداری مجلس برای تهیه استفساریه ای برای جلوگیری از انتخاب شدن قالیباف برای شهرداری تهران داشت.
با این وجود، گرچه رای گیری در شورای شهر به صورت مخفی انجام گرفت و با قطعیت نمی توان از رای اعضای شورای شهر سخن گفت اما آنچه مشهود و غیرقابل انکار است تاثیرگذاری رایزنی ها و لابی ها در جابجا شدن آرا به نفع کاندیدای پیروز دارد. لابی هایی که فارغ از درست یا غلط بودن شفافیت و کارشناسانه بودن تصمیم گیری های نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و شوراها و دیگرنهادهای مدنی را زیر سوال می برد.