در چنین شرایطی برخی کشورهای منطقه، شاید براساس منطق «دشمنِ دشمنِ ما، دوستِ ماست»، به منظور تضعیف جبهه رقیب سیاسی خود در خاورمیانه یا جلوگیری از نفوذ بحران ها در داخل مرزهای خویش، دست به دامان کشورهای بیگانه شده اند تا از طریق رقم خوردن جنگی دیگر، بیشتر شبیه دخالت در بحران کویت یا حتی در سطح جنگ لیبی یا عراق و افغانستان، به گمان خود موازنه منفی در منطقه برقرارکنند، غافل از این که چنین دخالت هایی دست کم در 10 سال اخیر، نه تنها کمکی به افزایش ثبات نکرده، بلکه بسیاری از اختلافات کنونی، خود حاصل همین دخالت هاست.
در چنین شرایطی ایران که مدت هاست سیاست «موازنه مثبت» برآمده از منطق همکاری های منطقه ای را دنبال کرده، تلاش می کند تا همسایگان خود را ترغیب به کنارگذاشتن سیاست وابستگی کنترل نشده به بیگانگان کرده و با توجه دادن برخی کشورهای عربی ـ که بیانیه های جنگ طلبانه صادر می کنند ـ به واقعیات موجود، از این گزاره دفاع کند که کلید ثبات در منطقه، نه بیرون از خاورمیانه، بلکه در درون آن و در دست کشورهای حاضر در شطرنج سیاسی منطقه است تا با تدوین نقشه ای جامع برگرفته از اراده ملت ها، یک بار برای همیشه به جدال های قومی و مذهبی موجود پایان دهند.
تعارضات موجود در خاورمیانه، این منطقه را به تعبیر رهبر معظم انقلاب، تبدیل به انبار باروت کرده؛ انباری که برای کاستن از خطرات انفجار احتمالی در آن، باید محتاطانه و عاقلانه رفتار کرد. در چنین انباری، فرصت برای برپایی بزم نیست، چه برسد به آن که این بزم، بوی رزم داشته باشد، آن هم با حضور مهمانانی چشم آبی که نقاب بر چهره می خواهند بالماسکه سیاسی خود را در قامت رقص شمشیر برخی میزبانان عرب، برگزار کنند؛ ناگفته پیداست که فرجام چنین رقصی چندان خوشایند نیست.