نخست اینکه با نگاهی به تاریخچه و همچنین رویکرد روسی مسکو در بحران سوریه رفتار مسکو در مدیترانه باید گفت هر چند شوروی بعد از فروپاشی عملا دوره ای از خلا حضور را تجربه کرد. اما در بهار عربی و سقوط لیبی به عنوان متحد روسیه مسکو را در اندیشه حضور جدی و مقاومت در برابر حضور بیشتر ناتو غرب انداخت. در این راستا در دو سال گذشته جدا از افزایش حضور نظامی در واکنش به افزایش تحرکات ناوگان ناتو ناوهای خود را به مدیترانه اعزام کرده و با تشکیل بخش مجزای مسئول گروه عملیاتی نیروی دریایی در دفاع از منافع روسیه در مدیترانه و ایجاد یک اسکادران عملیاتی در دریای مدیترانه در گذشته اهمیت امنیتی کنونی مدیترانه برای مسکو را یاداور شده است. در این بین از آنجا که برتری نظامی و توان مدیریت در مدیترانه، اهمیت ویژه ای دارد. روسیه شکست خورده در بالکان و شمال آفریقا عملا طرطوس و سوریه را تنها پایگاه مطمئن باقی مانده در خاور مدیترانه دید و حاضر به ترک این بخش از منافع خود به سادگی نیست.
دوم آنکه هر چند رفتار شناسی گذشته رویکرد روسیه در تعامل با غرب نشان میدهد که روسیه در بزنگاه های اصلی بحران حاضر به معامله با امریکا در بحران است. اما شرایط کنونی تا حدودی متفاوت با گذشته است و روسیه کنونی با درک معما و فضای ژئوپلتیکی در خاورمیانه براین اعتقاد است که آینده تغییرات امنیتی و مناسبات شرق و غرب با سرنوشت سوریه تعریف میشود همین امر موجب خواهد شد که مسکو صرفا به واکنش های مصنوعی نسبت به سوریه نیندیشد و با رویکردهایی پیشگیرانه و اقدامات بازدارنده وضعیت موجود در خاورمیانه مدیریت کند.
سوم اینکه در واقع در دکترین امنیت ملی و سیاست خارجی روسیه دشمن حذف شده و با غرب در مسیر جدیدی از رقابت و همکاری قرار دارد. در این حال هر چند بعد از ماجرای اسنودن روابط روسیه و امریکا وارد تنشهایی شد و اکنون روسیه و امریکا در مورد بحران سوریه به اختلاف نظر جدید رسیده اند اما باید گفت که غرب نیز تلاش نمیکند منافع استراتژیک مسکو را با خطر جدید و نوعی رویارویی همه جانبه بدل کند. در واقع غرب و بویژه اتحادیه اروپا تلاش می کند تا به درک فضای نوین منطقه ای و نوع نگرش استراتژیک کرملین به روسیه موضوع سوریه منجر به رویارویی نظامی و تبدیل به جنگ تمام عیاری بین روسیه و امریکا و برخی از کشورهای غربی نگردد لذا طرح هایی چون حمله محدود عقب کشیدن برخی از شرکای غربی روسیه و همچنین امریکا از حمله به سوریه در این راستا قابل تحلیل است.