آمریکا ابتدا راهبرد دوگانهای در برابر ایران پیش گرفت. هدف این بود که
درهای مذاکره با ایران باز باشد و در عین حال هزینه نگهداری گروگانها برای
ایران افزایش یابد. در عمل درهای مذاکره بسته ماند، اما تحریمها مرتبا
افزایش یافت. آمریکا تمام داراییهای دولت ایران در موسسات آمریکایی را
بلوکه کرد، واردات نفت از ایران را ممنوع و تحریم جامع تقریبا همه نوع
تجارت با ایران را تصویب كرد. در دو سال اخیر هم آمریکا به کمک متحدانش
شدیدترین و جامعترین تحریمها را تاکنون وضع کرده است که همه حوزههای
تجاری از نفت، بانکداری و ارزی، کشتیرانی، هواپیمایی، پتروشیمی و خودرو را
شامل شده و امور آموزشی و علمی را هم دربرمیگیرد، حتی ماجرا تا آنجا پیش
رفت که در سال 2012، یکی از فروشگاههای اپل در خاک آمریکا از فروش یک
دستگاه آیپد به دخترخانمی که خود را ایرانی معرفی کرده بود خودداری کرد و
خبر آن به رسانهها کشیده شد. در آن زمان محافلی به اعتراض برخاستند که چرا
شرکتهایی مثل اپل باید جلوی فروش محصولاتی را بگیرند که باعث تقویت آزادی
بیان و دسترسی به اطلاعات میشود.
میتوان از اینگونه استدلالها کمک
گرفت و اقداماتی محکمهپسند و مردمپسند در مقابله با تحریمها انجام داد.
در این شیوه باید گام به گام حرکت کرد و پس از موفقیت در هر گام، گامهای
بعدی را متناوبا برداشت. ابتدا بهتر است از جنبه حقوق انسانی و اعلامیه
حقوق بشر وارد شد. به این معنا که برخی از این تحریمها از قبیل تحریم
واردات دارو خطر جدی برای زندگی انسانها بوده و در نقض آشکار اعلامیه
جهانی حقوق بشر است.به عنوان مثال در ماده 25 این اعلامیه آمده است؛ «هركس
حق دارد از سطح زندگي برخوردار باشد كه سلامت و رفاه او و خانوادهاش، از
جمله خوراك و لباس و مسكن و رسيدگيهاي پزشكي آنان را تامين كند. همچنين حق
دارد از خدمات ضروري اجتماعي در هنگام بيكاري، بيماري، درماندگي، بيوگي و
پيري يا در ساير مواردي كه بنا به اوضاع و احوالي بيرون از اراده او،
وسايل معاش وي مختل گردد استفاده كند.» ماده 7 همین اعلامیه میگوید: «همه
افراد در پيشگاه قانون يكساناند و حق دارند كه بيهيچ تفاوت از پشتيباني
قانون به طور برابر استفاده كنند. هر كس حق دارد در مقابل هرگونه تبعيض كه
ناقض اين اعلاميه باشد و در مقابل هرگونه عملي كه چنين تبعيضي را تشويق
كند، از حمايت يكسان قانون برخوردار گردد.»
با اینکه برخی مقامات غربی گفتهاند تحریمها مانع دسترسی مردم ایران به
دارو نمیشود، اما تح ریمهای اقتصادی که علیه بانک مرکزی ایران وضع شده
است مبادله ارزی و گشایش اعتبار را ناممکن کرده است که در نتیجه اجازه خرید
دارو و تجهیزات پزشکی را به ایران نمیدهد. بدتر از همه اینکه برخی کشورها
مثل کانادا رسما سازمانهای دارویی و تحقیقات پزشکی ایران را در لیست
تحریمها جای دادهاند. آمارها حکایت از این دارد که در حال حاضر و در
نتیجه تحریمهای غیرانسانی که از سوی آمریکا، کانادا و برخی کشورهای
اروپایی وضع شده است جان حدود پانصد هزار بیمار ایرانی مورد تهدید مستقیم
است.
در حالی که غربیها هدف از تحریمها را وارد کردن فشار بر حکومت ایران برای
جلوگیری از برنامه هستهای اعلام میکنند و اینکه قصد ندارند به مردم عادی
آسیب برسانند. اما واقعیت این است مسیری که تحریمها طی میکنند فشار وارد
کردن بر حکومت ایران از طریق سخت کردن شرایط زندگی برای مردم و دامن زدن
به نارضایتی اجتماعی است. محدودیتها بر واردات دارو و تجهیزات پزشکی که
نمیتواند کاربرد دوگانه داشته باشد و منحصرا اهداف انساندوستانه دارد
اثبات میکند که تحریمها آنگونه که ادعا میشود هدفگذاری نشده است. به
بیان دیگر برخلاف ادعاهای مقامات آمریکایی، هدفگذاری اصلی تحریمها به سمت
مردم ایران و به ویژه طبقه متوسط نشانه رفته است. نخبگان و روشنفکران
ایرانی در داخل و خارج از کشور باید از حالت انفعالی و نظارهگر بودن بیرون
آیند و به غربیها اجازه ندهند هرگونه که مایل هستند دامنه تحریمها را
گسترش دهند. گروههای مردمی که واقعا مدنی و مستقل بوده و هیچ ربط و دخلی
به دولت و حکومت ایران نداشته باشند باید به میدان آیند. جنبش و کوشندگی
این گروهها حالت سفارشی و ماموریتی از سوی مسوولان حکومتی نخواهد داشت.
حضور حدود دو میلیون ایرانی تحصیلکرده در آمریکا و به همین تعداد در اروپا
پتانسیل خوبی برای اعتراضکردن به تحریمها است. آنها با اطلاعرسانی و
برملا کردن آثار نامطلوب و غیرانسانی تحریمها بر مردم ایران، به وجهه و
تصویر جهانی آمریکا آسیب وارد میکنند و این کشور را مجبور به تغییر رویه
خواهند کرد. برای مثال آنها میتوانند نشان دهند چگونه شرکتهای گوناگون از
ترس مجازات آمریکا اقدام به معامله و ارسال کمکهای بشردوستانه و دارو و
مواد غذایی به ایران نمیکنند و در نتیجه هر ماه چه تعداد انسان جان خود را
از دست میدهند. در کنار ایرانیها، باید به سراغ نهادهای مردمی و مدنی
کشورهای تحریمکننده رفت تا آنها نیز شروع به محکوم کردن معیارهای دوگانه
دولتهای غربی کنند و به دولتهای خود فشار آورند که موانع تحمیلی در حوزه
دارو را بردارند. اینک که رایدهندگان ایرانی دولتی جدید را با قامت و
لباسی نو بر سرکار آوردهاند، فرصت و بهانه مناسب برای چنین
تحرکآفرینیها خواهد بود. تئودور روزولت از روسای جمهور آمریکا گفته بود:
«نُه دهم خردمند بودن در این است كه به موقع خرد بورزی.» پس نباید درنگ کرد
و فرصت را از دست داد چون واقعا فردا دیر است. یک نکته هشدارآمیز هم در
رابطه با گروههایی است که از شرایط تحریم ارتزاق میکنند. این گروهها به
تدریج قدرت فراوانی یافته و با تسلط بر اوضاع و انواع ترفندها و
لابیگریها و سنگاندازیها اجازه رفع تحریمها را نخواهند داد، مگر آنکه
به موقع اقدام مناسب انجام شود.